ملیگرایی افراطی ترامپ
رئیس جمهور آمریکا با سیاستهای رادیکال خود چقدر می تواند اهدافش را پیش ببرد
دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده در جدیدترین مصاحبهاش بار دیگر بر مواضع خصمانهاش علیه ایران تأکید و ادعاهای جدیدی درباره توافقات هستهای مطرح کرد. ترامپ در این مصاحبه با رسانههای آمریکایی اعلام کرد که در پایان دور اول ریاستجمهوریاش «حدود یک هفته با توافقی با ایران فاصله داشته» و همچنان معتقد است که میتواند توافقی امضا کند که «مطلقا اطمینان حاصل شود ایران به تسلیحات هستهای دست پیدا نمیکند» اما با توجه به تاریخچه سیاستهای او و عملکرد دولتش، بیشتر به نظر میرسد این سخنان یک بازی زبانی باشد تا تغییر واقعی در سیاستها.
ترامپ در ادامه این مصاحبه ایران را بهعنوان یک «ماجرای متفاوت» و «مسأله مذهبی» توصیف کرد و گفت که «ایران نمیتواند به سلاح هستهای دست یابد.» او همچنین درباره امکان انجام «حملات پیشگیرانه» به تأسیسات هستهای ایران اظهارنظر نکرد؛ اما درعینحال بهطور ضمنی بر مواضع خصمانهاش علیه تهران تأکید کرد. این در حالی است که در طول دوران ریاستجمهوریاش، سیاست معروف به «فشار حداکثری» نهتنها نتوانست به اهدافش دست یابد، بلکه به شدت موجب افزایش تنشها و بیاعتمادیها در روابط میان ایران و ایالات متحده شد.
با توجه به اینکه ترامپ در اظهارات خود تأکید کرد که «ایران نباید به سلاح هستهای دست یابد» باید به یاد داشته باشیم که ایران همواره در پاسخ به ادعاهای غرب در خصوص برنامه هستهای خود تأکید کرده است که برنامه هستهایاش صلحآمیز است و هیچگاه به دنبال دستیابی به سلاح هستهای نبوده است. این در حالی است که ایران بهعنوان یکی از امضاکنندگان پیمان عدم اشاعه سلاحهای هستهای (NPT) همواره بر لزوم استفاده صلحآمیز از فناوری هستهای و راستیآزمایی دقیق فعالیتهای هستهای خود توسط آژانس بینالمللی انرژی اتمی تأکید داشته است.
در این میان، باید به یاد داشت که سیاستهای ترامپ در قبال ایران بهویژه خروج یکجانبه از برجام در سال ۲۰۱۸، نهتنها موجب افزایش تنشها و بحرانهای منطقهای شد، بلکه در عمل نتیجهای جز تشدید اختلافات و ایجاد بحرانهای جدید نداشت. این سیاستها در نهایت به ضرر ایالات متحده و همپیمانانش تمام شد و ایران با توجه به تعهدات خود در برجام، بهطور مستمر به فعالیتهای هستهایاش ادامه داد. ترامپ همچنین مدعی شد که «اگر شما یک توافق برقرار کنید، باید ۱۰ بار راستیآزمایی کنید» اما این اظهارات در حالی مطرح میشود که برجام خود یک سازوکار برای راستیآزمایی فعالیتهای هستهای ایران فراهم کرده است. آژانس بینالمللی انرژی اتمی از آغاز اجرای برجام در سال ۲۰۱۶ تا خروج ترامپ از توافق، هیچگونه نقضی در برنامه هستهای ایران مشاهده نکرده و ایران به تعهدات خود پایبند بوده است.
بنابراین، اظهارات ترامپ بیشتر به یک بازی زبانی شبیه است تا تغییرات واقعی در سیاستهای ایالات متحده. او که در زمان ریاستجمهوریاش به شدت بر سیاست «فشار حداکثری» تأکید داشت و این سیاستها نتایج ملموسی به همراه نداشت، اکنون درحالیکه هیچ اقدامی برای بازگشت به توافق هستهای نکرده، مجددا به تهدیدات و سخنان تند در قبال ایران روی آورده است. به نظر میرسد که این اظهارات بیشتر با هدف جلب توجه رسانهها و ایجاد فشارهای سیاسی مطرح شدهاند تا اینکه بخواهد به یک راهحل واقعی و مؤثر برای مسأله هستهای ایران دست یابد. در مقابل، بازیهای زبانی و تهدیدات ترامپ تنها به تشدید بحرانها و بیاعتمادیها میانجامد و هیچگونه نتیجه عملی در پی نخواهد داشت.
تهدیدات اجرایی؛ تبعات جهانی و منطقهای
دولت دونالد ترامپ در سالهای اخیر با اتخاذ تصمیمات و اظهارات جنجالی، همواره در کانون توجهات جهانی قرار گرفته است. از تهدیدات اقتصادی و تجاری گرفته تا دستدرازی به مسائل حساس جغرافیایی، رئیسجمهور آمریکا در اظهارنظرهای خود بهویژه در دوران دومین دوره ریاستجمهوریاش، به موضوعاتی پرداخته که میتواند تبعات گستردهای بر روابط بینالمللی و اقتصاد جهانی داشته باشد. اولین فرمانهای اجرایی ترامپ نهتنها روی ایالات متحده بلکه بر کشورهای مختلف در سراسر جهان تأثیرات جدی میگذارند.
تغییر نام خلیج مکزیک؛ تهدیدی برای روابط منطقهای
یکی از جدیدترین تصمیمات ترامپ که توجه زیادی را جلب کرده، تهدید به تغییر نام «خلیج مکزیک» است. ترامپ در اظهاراتی اعلام کرده که ممکن است نام این خلیج را به نام «خلیج آمریکا» تغییر دهد. این تصمیم که بهطور عمده بهعنوان یک حرکت نمادین به نظر میرسد، میتواند تأثیرات منفی قابلتوجهی بر روابط ایالات متحده با کشورهای آمریکای لاتین و بهویژه مکزیک داشته باشد.
این اقدام ترامپ ممکن است به واکنشهای دیپلماتیک از سوی مکزیک و دیگر کشورهای منطقه منجر شود و روابط اقتصادی و سیاسی منطقهای را بهویژه در شرایط کنونی که با بحرانهای اقتصادی دستوپنجه نرم میکنند، تیرهتر کند. مکزیک که همواره در کنار ایالات متحده در مسائل منطقهای همکاری داشته است، قطعا این تغییر را بهعنوان یک حرکت تهاجمی در نظر خواهد گرفت و ممکن است تصمیمات مشابهی برای تغییر نام یا پیگیری شکایات در سازمانهای بینالمللی اتخاذ کند.
تهدید به اعمال تعرفه بر اروپا و چین؛ چالشهای اقتصادی جهانی
یکی دیگر از تهدیدات اجرایی ترامپ، اعلام تصمیم برای اعمال تعرفههای جدید بر محصولات وارداتی از اروپا و چین است. ترامپ که پیش از این با تحمیل تعرفههای سنگین بر واردات کالاها از چین و اتحادیه اروپا، بهطور غیرمستقیم در تلاش بود تا مشکلات تجاری ایالات متحده را کاهش دهد، اکنون این تهدیدات را دوباره مطرح کرده است. در صورتی که این تعرفهها به مرحله اجرایی برسند، تبعات آن میتواند برای بسیاری از کشورها و صنایع مختلف جهانی بسیار سنگین باشد.
برای کشورهای اتحادیه اروپا، این تصمیمات میتواند به تشدید مشکلات اقتصادی منجر شود و کشورهای عضو را مجبور کند تا راهکارهای جدیدی برای مقابله با تهدیدات تجاری آمریکا پیدا کنند. علاوه بر این، برای چین که یکی از بزرگترین شرکای تجاری ایالات متحده بهشمار میرود، این تهدیدات ممکن است به جنگ تجاری جدیدی منجر شود که میتواند به تضعیف بیشتر روابط اقتصادی بین دو کشور بزرگ دنیا منتهی شود. در این شرایط، بسیاری از کشورهای ثالث که بهعنوان میانجی در تجارت بین ایالات متحده و این کشورها عمل میکنند، از تبعات این تنشها متضرر خواهند شد.
تهدید به فشار بر نخستوزیر دانمارک؛ بازی با دیپلماسی جهانی
از دیگر رفتارهای جنجالی ترامپ، تهدید به فشار بر نخستوزیر دانمارک در پی درخواست برای خرید جزیره گرینلند بود. ترامپ در تماس تلفنی با نخستوزیر دانمارک بهطور غیرمنتظرهای تهدید کرد که اگر این کشور درخواست خرید جزیره را نپذیرد، ایالات متحده روابط دیپلماتیک خود را با دانمارک تحت فشار قرار خواهد داد. این تهدید نهتنها روابط میان دو کشور را تحت تأثیر قرار داد، بلکه نشاندهنده عدم احترام ترامپ به اصول دیپلماسی و روشهای مرسوم روابط بینالملل است.
تبعات جهانی و واکنشها
در مجموع، تصمیمات و تهدیدات ترامپ بهویژه در حوزههای اقتصادی، تجاری و دیپلماسی، پیامدهای گستردهای برای کشورهای مختلف به همراه خواهد داشت. کشورهای آمریکای لاتین، اتحادیه اروپا، چین و کشورهای نوردیک بهویژه دانمارک ممکن است در پی این رفتارها مجبور شوند سیاستهای جدیدی را در برابر ایالات متحده اتخاذ کنند که به کاهش همکاریها و افزایش تنشها منجر خواهد شد. در این میان، به نظر میرسد که ترامپ بیشتر به دنبال استفاده از این تهدیدات بهعنوان ابزاری برای فشار سیاسی و حفظ جایگاه خود در عرصه جهانی است، تا اینکه بخواهد به دنبال تغییرات واقعی و عملی در سیاستهای اقتصادی و دیپلماتیک خود باشد.
مسدود شدن کمکهای مالی آمریکا به اوکراین
در اقدامی جنجالی مارکو روبیو، وزیر امور خارجه آمریکا دستور داده است که تقریبا تمام کمکهای مالی به اوکراین به مدت ۹۰ روز مسدود شود. این تصمیم پس از آن گرفته شده که دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده دستور بازنگری کامل در تمامی کمکهای خارجی صادر کرده است. این تصمیم نهتنها توجه بسیاری از مقامات و تحلیلگران سیاسی را جلب کرده، بلکه میتواند تبعات گستردهای برای روابط بینالمللی و وضعیت نظامی اوکراین به همراه داشته باشد.
دستور جدید روبیو و واکنشها
طبق گزارش نشریه «پالتیکو» که بر اساس یک سند داخلی این وزارتخانه منتشر شده، وزیر امور خارجه آمریکا به نهادهای دیپلماتیک و کنسولی کشورش دستور داده است که «دستور توقف کار» برای تقریبا تمامی «جوایز کمک خارجی موجود» را صادر کنند. این تصمیم بهویژه به کمکهای نظامی به اوکراین که در طول جنگ جاری در این کشور حیاتی بودهاند، اشاره دارد. به نظر میرسد که این تصمیم بیشتر به دلیل فشارهای داخلی و دستوراتی که از سوی ترامپ صادر شده، به منظور بازنگری و ارزیابی مجدد سیاستهای کمک خارجی ایالات متحده اتخاذ شده است.
حتی برخی از تحلیلگران سیاسی بر این باورند که این مسدود شدن کمکها میتواند تأثیرات منفی زیادی بر روابط آمریکا با متحدانش در ناتو و همچنین اوکراین که به شدت به کمکهای نظامی و مالی ایالات متحده وابسته است، بگذارد.
دلایل تصمیم ترامپ
تصمیم ترامپ برای دستور بازنگری در کمکهای خارجی بهویژه کمکهای نظامی به اوکراین، در چارچوب سیاست «اول آمریکا» که او در دوران ریاستجمهوری خود مطرح کرده بود، قابل تفسیر است.
ترامپ همواره از تمرکز بیش از حد ایالات متحده بر کمک به کشورهای دیگر و دخالت در امور خارجی انتقاد کرده است. او بر این باور بود که ایالات متحده باید منابع خود را بیشتر برای بهبود شرایط داخلی کشور خود صرف کند و از سیاستهای مداخلهگرانه در دیگر نقاط جهان فاصله بگیرد.
این نگاه که معمولا در قالب رویکردهای محافظهکارانه و ناسیونالیستی قرار میگیرد، حالا بهویژه در رابطه با جنگ اوکراین که ایالات متحده بهطور گستردهای به این کشور کمکهای نظامی و مالی ارائه کرده، به چالش کشیده میشود. بااینحال، مسدود کردن کمکها ممکن است با مخالفتهای داخلی در داخل ایالات متحده بهویژه از سوی مقامات دولتی و اعضای کنگره مواجه شود که به شدت از حمایتهای ایالات متحده از اوکراین در مقابل روسیه حمایت میکنند.
تأثیرات بر اوکراین و متحدان غربی
کمکهای نظامی ایالات متحده به اوکراین در طول جنگ با روسیه نقش حیاتی در تقویت توان دفاعی این کشور داشته است. مسدود کردن این کمکها به مدت ۹۰ روز میتواند بر روند جنگ تأثیر منفی بگذارد و اوکراین را در موقعیتی آسیبپذیر قرار دهد. همچنین این اقدام ممکن است به تضعیف موقعیت اوکراین در مذاکرات صلح آینده منجر شود و جایگاه روسیه را در این جنگ تقویت کند.
ارزیابی مجدد سیاستهای خارجی
تصمیم ترامپ و وزیر امور خارجهاش برای بازنگری در کمکهای خارجی و مسدود کردن برخی از آنها میتواند نشانهای از تغییرات عمده در سیاستهای خارجی ایالات متحده باشد. اگرچه برخی از منتقدان این تصمیمها را بهعنوان نشانهای از ناتوانی در حل مشکلات داخلی و سیاستهای خارجی ایالات متحده میبینند، ولی باید توجه داشت که این اقدامات بیشتر ناشی از سیاستهای داخلی و فشارهای سیاسی است.
صبح نو
دیدگاه تان را بنویسید