تراوشات داووس کار عضو غیرقانونی دولت را سخت‌تر کرد

کد خبر: 1340697

حضور غیرقانونی ظریف در دولت، مصاحبه‌های جنجالی و ازجمله آخرین آنها در داووس عملکرد پرحاشیه، موازی‌کاری با وزارت خارجه همه و همه از ظریف یک منبع هزینه‌سازی برای دولت ساخته است که روشن نیست چرا دولت حتی با قیمت پا گذاشتن روی اعتبار خودش – قانون که بماند- حاضر است ظریف را نگه دارد

تراوشات داووس کار عضو غیرقانونی دولت را سخت‌تر کرد

حضور غیرقانونی ظریف در دولت، مصاحبه‌های جنجالی و از جمله آخرین آنها در داووس عملکرد پرحاشیه، موازی‌کاری با وزارت خارجه، همه و همه از ظریف یک منبع هزینه‌سازی برای دولت ساخته است که روشن نیست چرا دولت حتی با قیمت پا گذاشتن روی اعتبار خودش – قانون که بماند- حاضر است ظریف را نگه دارد. 

محمدباقر قالیباف، به عنوان کسی که در مقام رئیس مجلس، از سوی منتقدان حزب‌اللهی خود با اتهام غیرمنصفانه مماشات با دولت مسعود پزشکیان روبه‌رو است، برای چندمین بار انتقاداتی را متوجه محمدجواد ظریف معاون پرحاشیه و غیرقانونی رئیس‌جمهور کرد. این یعنی که جریان حامی دولت نمی‌تواند انتقادات به ظریف را صرفاً از جانب گروهی خاص در یک تجمع یا از سوی نمایندگان جبهه پایداری توصیف کند. حضور ظریف در دولت باعث هزینه‌تراشی برای دولت شده است؛ اتفاقی که هزینه‌هایی را به دولت و البته به کل کشور تحمیل کرده است و ظریف با یک «خداحافظی آبرومندانه» می‌تواند به آن پایان دهد. 

اگر محمدجواد ظریف و همه آن نقد‌های به دولت را که نام او کلیدواژه آنهاست، حذف کنیم، شاید بتوان گفت حاشیه خاصی متوجه دولت نیست. نه به آن معنا که کسی هیچ نقد دیگری به دولت نمی‌کند یا موضوع مورد مناقشه دیگری درباره عملکرد دولت وجود ندارد، بلکه بدان معنا که اولاً با تفاوتی قابل توجه، نقد‌ها با موضوع ظریف حجم بسیار بیشتری را نسبت به کل کابینه و عملکرد دولت به خود اختصاص داده؛ ثانیاً تمرکز روی ظریف باعث شده باقی اعضای کابینه کمی تا قسمتی در حاشیه امنی قرار بگیرند و توجهات به آنها کم بشود. از این نظر گویا وجود ظریف برای کابینه مفید است!

اما جدای از مطایبه و کنایه، وجود ظریف در کنار پزشکیان از همان روز‌های انتخابات هم پر از حاشیه بود، چون حساسیت‌ها روی او به خاطر عملکرد و مواضعش بالا بود. ظریف به خاطر برجامی شکست‌خورده و همه حواشی آن، به خاطر موضع‌گیری در تقابل با میدانی که فرمانده‌اش شهید قاسم سلیمانی بود و به خاطر رویکرد مبالغه‌آمیزی که در تقدیس هر نوع مذاکره‌ای دارد، همواره مورد انتقادات متعددی بوده است. از مذاکرات سعدآباد در دولت خاتمی تا لوزان و ژنو در دولت روحانی، عملکرد ظریف با انتقادات جدی و متعددی روبه‌رو است. از سویی او پس از انتشار فایل صوتی جنجالی‌اش که دوگانه دیپلماسی و میدان را خلق کرد، فراتر از انتقاد مورد خشم بسیاری از سیاسیون و ارادتمندان به شهید سلیمانی قرار گرفت. ضمن آنکه ظریف بار‌ها و بار‌ها منتقدان خود را با توهین و تحقیر پاسخ داده و همین رویکرد بعلاوه همه آنچه بیان شد، از ظریف برای آنکه در کنار رئیس‌جمهور و حتی ویترین دولت باشد، گزینه نامناسبی می‌ساخت. او یک بار هم استعفایی را تقدیم کرد که خود حاشیه‌ای دیگر بود، اما باز هم بازگشت و هر روز باز حاشیه‌ای جدیدتر رقم زد. 

همه این حواشی ظریف که هر کدام قصه مشروحی است، می‌توانست زیر آوار گذر زمان خاکستر شود، اما اصلاح‌طلبان که از او قدیس ساخته‌اند، برنمی‌تافتند که دولت رئیس‌جمهور اصلاح‌طلب، خالی از ظریف باشد. مطابق قانون انتصاب افراد در مشاغل حساس، او نمی‌توانست در دولت باشد و این بی‌اعتنایی به نص صریح قانون آتشی را که می‌رفت خاکستر شود، برافروخته کرد و حالا دود آن چشم‌ها را می‌سوزاند، خشک و‌تر را با هم!

 افراطی‌های این‌ور و آن‌ور و یک گروه سوم!

ظریف حامیان تندرویی دارد که او را چنان مهم کرده‌اند که گویی ناموس دولت است و کسی نباید علیه او بگوید و بنویسد و بدون او نباید دولتی باشد. از آن سو ظریف مخالفانی هم دارد که به همان اندازه حامیانش تند هستند و جز به اخراج او از دولت رضا نمی‌دهند. تجمع می‌گذارند و هر قدر حامیان افراطی ظریف او را تقدیس می‌کنند، مخالفان افراطی‌اش روی به تقبیح او می‌آورند و کشور در تکاپوی دو جمع افراطی – یک سو بزرگ به اندازه کل جریان اصلاح‌طلب و یک سو کوچک‌تر به اندازه تجمعات کم تعداد در میدان پاستور- درگیر برهم خوردن امنیت روانی است. 

گروه سومی هم وجود دارد: منتقدان ظریف که دنبال تجمع و شعار‌های تند نیستند، اما برای حاکمیت قانون در جامعه نگران‌اند، بار‌ها با ادله و ضمن ادبیاتی آرام و محترمانه مواضع ظریف را نقد و به دولت بابت انتصاب غیرقانونی او تذکر کرده‌اند و روال قانونی برای این ماجرا را هم طی کرده‌اند. سخنان روز گذشته قالیباف و مواضع قبلی او درباره ظریف از همین قسم است. 

قالیباف که پیش‌تر بار‌ها بر غیرقانونی بودن حضور ظریف در دولت تأکید کرده است و روال قانونی آن، یعنی ارجاع موضوع به دیوان عدالت اداری را هم انجام داده است، روز گذشته باز هم در موضوع دیگری، یعنی سخنان ظریف در داووس سوییس از او انتقاد کرد. نمایندگان دیگری هم از مجلس انتقاداتی را متوجه ظریف کردند. 

قالیباف که به عنوان نطق پیش از دستور مشغول سخنرانی بود، در بخشی از آن با اشاره به شروع به کار دولت جدید در امریکا که با ابراز مواضع متفاوتی از سوی طیف‌های مختلف با گرایش‌های فکری متنوع همراه است، نکاتی را بیان کرد که همه تعبیر به نقد او به ظریف کردند: «در عین حال که تنوع دیدگاه‌ها در نظام مردم سالار جمهوری اسلامی، نشان از قوت این نظام دارد، اما افرادی که به نحوی کارگزار نظام محسوب می‌شوند باید در اظهار نظر‌های خود دقت کنند تا پیامی که به دشمن منتقل می‌شود منافع ملی را به خطر نیندازد.»

سخنان بعدی او نشان داد که به اشاره‌هایی که ظریف در داووس به رقابت‌های انتخاباتی در ایران کرده است، نقد دارد و حتی وجود چنین رویکرد‌هایی در گذشته را باعث ترور سردار سلیمانی می‌داند: «طرح مسائل و اختلافات داخلی در محیط‌های بین‌المللی تضعیف یکپارچگی ملت ایران در برابر دشمنان خارجی محسوب می‌شود و برداشت موضع ضعف از نظام مقتدر ایران باعث خطای محاسباتی رئیس‌جمهور جدید امریکا و افزایش فشارهای اقتصادی بیشتر بر کشور می‌شود، همان گونه که انتخاب همین رویه در دوره قبل نه تنها هیچ گشایشی در پی نداشت بلکه منجر به خروج امریکا از برجام و ترور شخصیت عزیز ملی ما، شهید سلیمانی شد.»

 چرا موضوع ظریف را حل نمی‌کنید؟

موضوع حضور ظریف در دولت را باید همان هفته اول حل می‌کردند. مجلس، دولت، قوه قضائیه یا خود ظریف! اما موضوع آن‌قدر معطل و در خم و چم بروکراسی و مصلحت ماند که هر روز حاشیه‌ای جدیدتر می‌آفریند و فضا را تندتر می‌کند. تجمع در پاستور و شعار‌های تند علیه ظریف و رئیس‌جمهور غیرقانونی است و نباید هم انجام شود. بار‌ها هم در همین رسانه پیرامون آن نوشته‌ایم. چنانچه ادبیات تند ظریف و حامیانش هم قابل تأیید نیست. اما نمی‌شود مشکل را حل نکرد، اصرار بر بی‌قانونی داشت و بعد بگوییم چرا فضا متشنج شد! تندی افراطی‌های دو طرف حاصل آن است که نهاد‌های قانونی کشور به وقتش نخواسته‌اند به وظیفه خود عمل کنند. 

اکنون پرونده در دیوان عدالت اداری است و چرا وقتی می‌بینند موضوع پر از حاشیه است، در اولویت بررسی قرار نمی‌دهند؟ قوه قضائیه چه زمانی قرار است اقتدار و مسئولیت‌پذیری خود در این ماجرا نشان دهد؟

دولت هم می‌توانست اصرار بر حضور ظریف نکند و خود را از این حاشیه جنجالی رهایی بخشد و حتی ژست قانونمداری هم بگیرد، اما چرا حاضر است همه چیز، حتی اعتبار خودش را برای یک نفر هزینه کند؟

ظریف هم می‌توانست برود، البته بدون انشانویسی‌های مظلوم‌نمایانه و بدون حاشیه‌آفرینی مجدد. اما خودش را بیش از دولت و کشور دوست دارد و می‌خواهد بماند و هزینه ماندنش را بر ایران آوار کند. مثلاً در همین اجلاس داووس او چه کاری برای ایران و برای دولت پزشکیان انجام داد که دیپلمات دیگری یا شخص وزیر خارجه نمی‌توانست انجام دهد و حتماً باید ظریف می‌بود؟

معطل نگه داشتن مشکلات و تن ندادن به حل آنها دمل‌های چرکینی می‌سازد که می‌تواند شرایط را بدتر کند.

منبع: روزنامه جوان

 

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

قرص لاغری پلاتین