لطفا نخندید آقای کفاشیان!

کد خبر: 151683

lمجتبي شريفي/ سوال من از ایشان اين است كه سكوت بهتر است يا دروغ؟

آقای کفاشیان، رئیس فدراسیون فوتبال در تازه ترین اظهارنظرش با گفتن این جمله که «كاشاني تا فهميده ما شريفي را بركنار كرده‌ايم خواسته به نام خودش تمام كند» به شکل عجیبی تلاش می کند تا واقعیت را پنهان کند. سوال من از ایشان اين است كه سكوت بهتر است يا دروغ؟ دوست دارم ايشان پاسخ دهد كه آيا اگر سكوت كنيم نفع بيشتري عايدمان نمي‌شود؟ چند سوال ديگر هم از رئيس فدراسيون فوتبال دارم كه بايد مطرح كنم. آقاي كفاشيان! آيا در يكي از برنامه‌هاي تلويزيوني نگفتيد شريفي به خاطر مشكلات خانوادگي خواستار جدايي بود؟ آيا در يكي از برنامه‌هاي تلويزيوني رفتن به مشهد و انتقال به اين شهر را عامل قطع همكاري من با فدراسيون معرفي نكرديد؟ آيا در يكي از نشريات نگفتيد تاكنون نازك‌تر از گل به شريفي نگفته‌ام و اگر بخواهد،‌ می تواند به كميته انضباطي برگردد؟ برادر عزيز! در جملاتي كه خودتان آنها را به كار گرفته‌ايد و به زبان آورده‌ايد تمايل قلبي و تصميم من به اينكه مي‌خواهم مشهد را به عنوان محل زندگي‌ام انتخاب كنم؛ علت قطع همكاري از سوي شما معرفي شد. پس چگونه اكنون مي‌گوييد مي‌خواستيم شريفي را بركنار كنيم و كاشاني روز قبل متوجه شده و به نام خودش تمام كرده است؟ آقاي كفاشيان! مگر نمي‌دانيد علي‌آبادي مرا به فدراسيون فوتبال معرفي كرد و اصلا آمدن من ارتباطي به شما نداشت؟ آمدن من دست شما نبود چون شما داراي اختيارات مديريتي نبوديد. آقاي كفاشيان! درباره رفتنم، حاضريد دست روي قرآن بگذاريد كه به من نگفتيد آقاي سعيدلو ديگر دوست ندارد شما در كميته انضباطي باشيد؟ آقاي كفاشيان! اگر نمي‌توانيد واقعيت را بر زبان بياوريد سكوت كنيد. تا چه زماني با آن طبع لطيف خود يكطرفه مي‌خنديد و مخاطب و شنونده را در خنديدن با خود شريك و سهيم نمي‌كنيد؟ بايد بگويم مهارت خوبي داريد زيرا مديري كه فاقد اختيار و از داشتن اختيارات مديريتي محروم است، از ابزاري مانند خنده براي مخفي كردن محروميت خود به خوبي استفاده مي‌كند و شما در اين كار موفق هستيد. آقاي كفاشيان! چرا اينقدر سعي مي‌كنيد كه خود را داراي قدرت و اختيار جلوه دهيد در حالي كه همه مي‌دانند چگونه در آخرين لحظات گزينه اصلي تصدي رياست فدراسيون فوتبال شديد و جالب‌تر اينكه در يكي از برنامه‌هاي تلويزيوني ميزان اختيار خود را كمتر از برداشتن يك ليوان آب معرفي كرديد. درباره علي دايي هم مثل من سخن مي‌گفتيد و او را گزينه خود براي سرمربيگري تيم ملي معرفي مي‌كرديد در حالي كه نه شما او را آورده بوديد و نه بركنار كرده بوديد. چرا اين تجربه ناموفق را درباره من تكرار مي‌كنيد در حالي كه اگر سكوت كنيد مردم نداشتن اختيار از سوي شما را از ياد مي‌برند و اين برايتان بهتر است.مطلوب بودن نتيجه هرگز موجب نمي‌شود هر مقدمه و ابزاري كه ما را به نتيجه مي‌رساند مطلوب باشد. چنانچه اگر فردي به مرگ به عنوان تقدير خدا راضي بود نمي‌توانيم بگوييم چون به مرگ به عنوان تقدير راضي است، پس مي‌توان او را كشت.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت