جریمه تولد رفتن، ۸ سال محرومیت نبود

کد خبر: 558612

مجاهد خذیراوی سال‌هایی نه‌چندان دور نوید ظهور یک ستاره بی‌همتا را در فوتبال ایران می‌داد.

ورزش سه: او در 16سالگی توانست تکنیک ناب خودش را به رخ فوتبال ایران بکشد و خیلی‌ها تصور می‌کردند او در بهترین تیم‌های اروپایی بازی خواهد کرد. مجاهد حتی با بارسلونا هم قرارداد امضا کرد، اما بعدها دچار اتفاقات تلخ و بدشانسی‌هایی عجیب شد تا به‌یکباره از فوتبال ایران محو شود. او نتوانست برگردد و به قول خودش هیچ‌کس دستش را نگرفت. مجاهد در گوشه‌ای از تهران در سن 36سالگی، هم بازی می‌کند و هم مربیگری. او همه چیز را در فوتبال به‌یکباره از دست داد و شنیدن حرف‌هایش، کام هر کسی را تلخ می‌کند. مجاهد درمورد وضعیت فعلی خودش در فوتبال، اتفاقاتی که در گذشته رخ داد و مسائل مختلف دیگر به سؤالات پاسخ می‌دهد.
مجاهد، الان دقیقا کجا هستی؟
من در تهران و در منطقه شهران زندگی می کنم. مدتی است که در تیم شاهین تهران مشغول به کار هستم. در تیم بزرگسالان بازی می کنم و سرمربی تیم آقای امیر توکلی بازیکن سابق شموشک و تراکتورسازی است. تیم بزرگسالان شاهین در آسیاویژن است و البته من در تیم جوانان و امید سرمربی هستم.
واقعا الان باید اینجا باشی؟
چه بگویم؟ جای من اینجا نیست ولی به هر حال باید از یک جا شروع می کردم. تا اینجا هم که رسیدم به لطف خدا و برخی از دوستانم بوده است. من پارسال با داداش زاده در آذربایجان بودم و الان هم در شاهین بازی و مربیگری می کنم.
با ستاره های تیم ملی و استقلال ارتباط داری؟
الان که با شما صحبت می کنم با بهمن طهماسبی هستم. گاهی اوقات داداش زاده و ارسطو محمدی را می بینم. با بچه های سابق تیم ملی و استقلال تماسی ندارم.
خودت را چقدرمقصر می دانی؟
من 16 سال بیشتر نداشتم که به تهران آمدم و بزرگان فوتبال باید دستم را می گرفتند. آن زمان کسی دور و برم نبود و همیشه برای موفقیت یک نفر باید بالا سرت باشد. یادم می آید ما در یک خوابگاه در خیابان تخت طاووس بودیم و کسی مراقب ما نبود. البته خودم هم مقصربودم.
5 سال از بازی در لیگ محرومم کردند و 3 سال از تیم ملی. من نمی خواهم خیلی حرف ها را بزنم و پشت سر خیلی ها صحبت کنم. واقعا خیلی حرف ها در دلم است. متاسفانه در دوران جوانی عشق و توپ را از من گرفتند. الان می بینید که یک بازیکن را 6ماه محروم می کنند ولی بعد از یک ماه او را می بخشند. من واقعا چکار کرده بودم که این همه سال محروم شوم؟
مثل اینکه از خیلی ها ناراحت هستی؟
بله، همین طور است. فقط دایی، حجازی و دادکان از من حمایت کردند. آنها پشت من ایستادند و این موضوع را فراموش نمی کنم. متاسفانه محرومیت من بخشیده نشد و خیلی ضربه خوردم.
آیا از درآمدی که داری راضی هستی؟
خیر راضی نیستم ولی به هر حال باید برای زندگی تلاش کنم.
آیا دوست داری بگویی در ماه چقدر درآمد داری؟
من ماهی یک میلیون تومان حقوق می گیرم و این حقوق ثابت من است. وقتی ببریم 200 یا 300 هزار تومان پاداش می گیریم و خوشبختانه الان روی دور برد هستیم. در این چند وقت درآمدم به یک میلیون و 600 هزار تومان هم می رسد.
زندگی با این وضعیت سخت نیست؟
سخت است ولی کار دیگری نمی توان انجام داد. الان خیلی ها که در فوتبال موقعیت خوبی نداشتند بهترین شرایط را دارند ولی وضعیت من اینطور است. غیر از 3 نفری که نام بردم خیلی ها را نمی بخشم. آیا جشن تولد رفتن جرم بزرگی بود؟ واقعا این حق من نبود.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت