توالی لودگی در «گشت ۲»/ در ستایش بد بودن!

کد خبر: 627310

فیلم سخیف‌تر از گشت ارشاد است. به‌جز یکی دو متلک جنسی فرخ نژاد، اصلاً خنده نمی‌گیرد. آنچه به‌کل وجود ندارد فیلم‌نامه است. فیلم‌ساز عزیز ما سکانس نویسی کرده و برای ربط دادن این سکانس‌ها به یکدیگر تلاشی نکرده است.

توالی لودگی در «گشت ۲»/ در ستایش بد بودن!

گشت 2 با حضور حمید فرخ نژاد ساعد سهیلی و پولاد کیمیایی

سرویس فرهنگی فردا:

توالی لودگی
محمدمهدی شیخ صراف
«گشت2» تکرار همان گشت ارشاد است. هرچند درابتدا به نظر می‌رسد با ادامه قصه سه شخصیت اصلی مواجه هستیم و قرار است اتفاقات تازه‌ای را شاهد باشیم، اما دوباره با همان فرمول قبلی مواجه می‌شویم؛ جمع شدن آنها در یک ساختمان متروکه برای زندگی جدید و باز هم به طور اتفاقی چند دختر جوان خوش بر و رو و تنهای مظلوم رنجدیده در همسایگی آنها زندگی می کنند که نیاز به کمک دارند. باقی ماجرا هم که معلوم است. رابین هودهای قصه برای حل مشکل مالی آنها عزمشان را جزم می‌کنند.
پرسه زدن آنها در شهر پس از آزاد شدن از زندان زمان زیادی از فیلم را به خود اختصاص می‌دهد. تلاش‌های آنها برای کسب درآمد بی‌نتیجه می‌ماند و بعد به خلافکاری روی می‌آورند. موقعیت‌هایی که پتانسیل خنداندن بالایی دارند اما یکی پس از دیگری به هدر می‌روند. از ایفای نقش سیاهی لشکر تا نیروی ویژه شدن آنها صرفا تغییر فضاهاست که بدون هیچ خلاقیتی طی می‌شوند. سه خلافکار که اهل هرکاری هستند غیر از نامردی. از راه خلاف پول در می آورند و رابین هود بازی هم چاشنی کارشان است.
بنابراین باید گفت سعید سهیلی در همان کمدی‌های بفروش هم به تکرار افتاده و هنوز نتوانسته از گشت ارشاد یک عبور کند. نشانه آن هم نمایش دو قسمت از فیلم قبلی در نسخه جدید است. شوخی معروف پرچم دشمن شورت ماست که طبعا تکرار چندباره‌ش دیگر تازگی مرتبه اول را ندارد و نمی‌خنداند و آن سخنرانی در پارک جمشیدیه. اکثر شوخی‌ها هم به غیر از چند تکه‌پرانی به روز شده‌ی سیاسی مثل شخصیت ب.ز و اختلاس و دزدی میلیاردی و آب دریاچه ارومیه عینا همان شوخی‌های قبلی است. این یک شکست واقعی برای فیلمنامه‌نویس است که تنها عنصر پیش برنده ماجراهای فیلم‌ش قدرت ذهنی غیرمنطقی یکی از شخصیت‌ها برای فهمیدن اتفاقات گذشته و تا حدی هم آینده است که در اثر ضربه به سر او به وجود آمده! ایده‌ای سردستی‌تر از سریال‌های تلویزیون. به این ترتیب پایان داستان در انتقام از آقازاده مفسد بزرگ هم که می‌توانست نقطه اوج باشد به ساده‌ترین شکل ممکن طی می‌شود.
هرچند چنین فیلم‌هایی با این ساختار می‌تواند در میان خیل آثار کند، افسرده و بی‌رمق سینما فضا را تغییر دهد و وجود آنها لازم است. اما واقعا زیر لب ادا کردن فحش‌های خانوادگی خ دار دیگر برای خنداندن مخاطب بیش از حد دستمالی شده و کهنه است. کاش یک طنزپرداز واقعی در کنار سهیلی برای نوشتن فیلمنامه قرار می گرفت تا جلوی این حجم لودگی را بگیرد و شاهد یک فیلم قوام یافته‌تر بودیم.
 سعید سهیلی و حمید فرخ نژاد مشترکا تهیه کننده گشت 2

در ستایش مقام بد بودن

سید حسام الدین حسینی

چند سال پیش با سعید سهیلی مصاحبه‌ای کردم درباره نظرش نسبت به فیلم‌های جشنواره. گفت: «وقتی اجازه نمی‌دهند حرف‌های مهم زده شود و همه‌چیز را سانسور می‌کنند وضعیت همین می‌شود. من هم می‌روم فیلم کمدی می‌سازم. من از فیلم کمدی ساختن متنفرم. ولی به فیلمی که می‌خواهم بسازم پروانه نمی‌دهند.» حالا چند سالی گذشته و دولت عوض‌شده؛ اما رویه سهیلی عوض نشده است. بعدازآن مصاحبه او کلاشینکف را ساخت. امسال هم که با گشت 2 به جشنواره آمده است. هر دو کمدی. هر دو بی‌خاصیت. با ظاهری پرمدعا اما ترسو و ریاکار.

فیلم سخیف‌تر از گشت ارشاد است. به‌جز یکی دو متلک جنسی فرخ نژاد، اصلاً خنده نمی‌گیرد. آنچه به‌کل وجود ندارد فیلم‌نامه است. به‌احتمال‌زیاد خیلی از اتفاقات بداهه و سر صحنه رخ‌داده است. فیلم‌ساز عزیز ما به‌جای فیلم‌نامه‌نویسی، سکانس نویسی کرده و برای ربط دادن این سکانس‌ها به یکدیگر تلاشی نکرده است. مسئله فیلم در هر سکانس جابه‌جا می‌شود. با ترکیبی از فیلم‌های قیصر، کیفر، مارمولک و چند فیلم دیگر موجود ناقص‌الخلقه‌ای پدید آمده که نه فیلم است و نه کمدی. فیلم می‌خواهد بگوید اوضاع فرق چندانی نکرده هنوز هم دختر و پسرها را می‌گیرند. خب که چه بشود؟ دوست دارید تماشاگر برایتان دست بزند؟ چه خواسته کوچکی. فیلم وا‌رفته و هدر شده است. فیلم بد خود مقامی دارد. فیلمی است که خوب از کار درنیامده؛ اما این مجموعه تصاویر مبتذل بی‌ربط به هم مانده تا به مقام بد بودن برسد.

سؤال بزرگ این است که چرا چنین فیلمی باید در بخش مسابقه باشد. می‌خواهید سالن‌ها را پرکنید؟ آن‌همه فیلمی که از جشنواره بیرون کردید واقعاً همه‌شان از این‌هایی که راه دادید بدتر بودند؟ مسئولیت این جشنواره فاجعه‌بار زجرآورِ کشنده با کیست؟ وای از این‌همه بی‌مسئولیتی. وای از این جشنواره.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت