395 سال از مرگ شکسپیر گذشت

کد خبر: 143938

اولين مدركي كه بعد از مراسم تعميد او در دست است، ازدواجش با «آن هاتوي» در سال 1582 است. از اين ازدواج وي داراي يك دختر در سال 1583 و يك دوقلوي پسر و دختر در سال 1592 شد.

ایسنا: فردا 24 فروردين‌ماه برابر 13 آوريل 2011 ميلادي، سيصد و نود و پنجمين سالروز درگذشت «ويليام شكسپير» - بزرگترين نمايشنامه‌نويس انگليسي - است. «ويليام شكسپير» در آوريل سال 1564 در استراتفورد اون‌آوون انگليس متولد شد. پدرش يكي از شهروندان پرآوازه بود كه به عضويت انجمن شهر و بعد ناظر املاك شخصي در آمد، اما پس از مدتي دچار مشكلات مالي شد. «شكسپير» در مدرسه‌ي گرامراستراتفورد به تحصيل زبان لاتين پرداخت، اما هرگز به دانشگاه آكسفورد يا كمبريج نرفت. درباره‌ي جواني «شكسپير» افسانه‌هاي زيادي وجود دارد، اما درباره‌ي هيچ كدام از آنها مدرك مستندي در دست نيست. اولين مدركي كه بعد از مراسم تعميد او در دست است، ازدواجش با «آن هاتوي» در سال 1582 است. از اين ازدواج وي داراي يك دختر در سال 1583 و يك دوقلوي پسر و دختر در سال 1592 شد. در حال حاضر هيچ مدركي مربوط به هفت سال بعد از سال 1592 در دست نيست، اما وي در سال 1592 در لندن در نقش يك هنرپيشه و بعدها به عنوان يك نمايشنامه‌نويس به شهرت رسيد. در اين زمان چندين كمپاني هنر‌پيشگي در لندن راه‌اندازي شده بود. عده‌اي گمان مي‌برند «شكسپير» قبل از سال 1592 با يك يا چند تا از اين كمپاني‌ها كار مي‌كرده است؛ اما مدركي معتبر از همكاري‌اش با موفق‌ترين گروه تئاتر آن زمان يعني گروه «مردان لرد چمبرلين» موجود است. اين گروه زماني‌كه «جيمز اول» به سلطنت رسيد، به «مردان پادشاهم تغيير نام دادند. «شكسپير» نه تنها با اين كمپاني در نقش يك بازيگر كار مي‌كرد، بلكه به‌تدريج به يك سهام‌دار اصلي و نمايشنامه‌نويس قابل تبديل شد. شماري از هنرپيشه‌هاي دوران «شكسپير» هم‌چون «ريچارد باربيگ» در اين كمپاني كار مي‌كردند، كه اكثر نقش‌هاي مهم «شكسپير» هم‌چون «شاه لير» و «اتللو» را بازي مي‌كرد. ديگر بازيگران «شكسپير»، «ويل كمپ» و «رابرت آرمين» بودند كه نقش‌هاي دلقك‌ها و احمق‌ها را بازي مي‌كردند. در سال 1599 كمپاني «مردان چمبرلين» بهترين مراكز تئاتر دوران ملكه «اليزابت» يعني «the Globe» را راه‌اندازي كردند. «شكسپير» در سال‌هاي اوليه‌ي زندگي‌اش، خود را با تئاتر محدود نكرد. وي در سال 1593 يك شعر اسطوره‌اي به نام «ونوس و آدونيس» را نوشت و آن را به «كنت سوتامپتون» تقديم كرد. يك سال بعد شعر «the Rape of Lucrece» را نوشت و بار ديگر آن را به اين نجيب‌زاده تقديم كرد. اولين سندي كه در آن فعاليت «شكسپير» ياد شده است، مربوط به نوشته‌هاي «فرانسيس مرز» است؛ اين نويسنده در كتابي، شاعران انگليسي را با شاعران پيشين مقايسه كرده و درباره‌ي شكسپير گفته است: همانگونه كه از «پلوتوس» و «سنكا» به عنوان بهترين طنزنويس‌ها و تراژدي‌نويس‌هاي زبان لاتين ياد شده است، «شكسپير» نيز ميان نويسنده‌هاي انگليسي در نوشتن نمايشنامه‌ي طنز و تراژدي تبحر زيادي دارد. وي در ادامه‌ي كتابش «ريچارد دوم»، «ريچارد سوم»، «هنري چهارم»، «پادشاه جان»، «تيتوس آندرونيكوس» و «رومئو و ژوليت» را به عنوان تراژدي‌هاي «شكسپير» و «دو جنتلمن از ورونا»، «كمدي اشتباهات»، «رؤياي نيمه شب تابستان»، «بازرگان ونيزي»، «Love's Labor's lost» و «Love's labor's won» را به عنوان كمدي‌هاي «شكسپير» نام برده است. تمام نمايشنامه‌هايي كه «مرز» از آنها به عنوان تراژدي ياد كرده است. به جز «رومئو و ژوليت» و «تيتوس آندرونيكس»، نمايشنامه‌هاي تاريخي هستند؛ نوعي داستان محلي كه بر اساس كتاب‌هاي تاريخي افرادي هم‌چون «رافائل هالينشد» نوشته شده‌اند، كه حوادث دوره‌هاي سلطنتي پادشاهان گوناگون انگليسي را روايت مي‌كنند. در پايان دهه‌ي 1590، نمايشنامه‌نويس بزرگ دوره‌ي رنسانس كمدي‌هاي رمانتيك بزرگش هم‌چون «همانطور كه تو آن را دوست داري»، «شب دوازدهم»، «هياهوي بسيار بر سر هيچ» و نمايشنامه‌ي تاريخي نهايي‌اش «هنري پنجم» را نوشت. دهه‌ي بعد، ‌دهه‌ي خلق ماندگارترين شاهكارهاي او، تراژدي‌هاي بزرگ «هملت»، «مكبث»، «اوتللو»، «شاه لير» و «آنتوني و كلوپاترا»، بود. در سال 1610«شكسپير» بازنشسته شد، اما هم‌چنان به كار نويسندگي‌اش ادامه داد و به تنهايي كتاب «طوفان» و با همكاري فرد ديگري «هنري هفتم» را نوشت. اين دوره، دوره‌ي نوشتن تراژدهاي كمدي‌ هم‌چون «طوفان»، «سيمبلاين» و «قصه‌ي زمستان» بود. جداي از شعرهاي غيردراماتيكش، «شكسپير» استعدادش را به تئاتر اختصاص داد. «مرز» در سال 1598 در كتابي نوشته است: «شكسپير» در ميان دوستانش به سرودن غزل‌هاي شيرين شهرت داشت. غزل‌هايش در سال 1609 منتشر شد. اين غزل‌ها ارتباط «شكسپير» با دنياي عمومي مردم بود، اما كاملا با غزل‌هاي سروده شده در دوران اين شاعر متفاوت بودند. برخي از اين غزل‌ها درباره‌ي زيبايي يك مرد جوان و اصرار به ازدواج، شمار ديگري درباره‌ي يك زن است، تعداد ديگري درباره‌ي مثلث عشقي بين دو مرد و يك زن و شماري درباره‌ي قدرت ويران‌كننده‌ي زمان و جاودانگي شعر است. اگرچه كلمات به كاررفته در اين اشعار اغلب ساده هستند، اما از سبك استعاري بسيار غني‌اي برخوردارند. مفاهيم موجود در اين اشعار نيز تنها به افكار رايج دوره‌ي رنسانس محدود نبود؛ بلكه شامل مفاهيم شادي، غرور، افسردگي، شرم، ترس و ناراحتي است. اين اشعار نشان مي‌دهد كه خالق آنها، نويسنده‌ي نمايشنامه‌هاي بزرگ نيز هست. نمايشنامه‌هاي «شكسپير» شامل بهترين ترانه‌هايي بودند كه تا آن زمان نوشته شده بود. اين ترانه‌ها گونه‌هاي مختلفي داشتند، از آن جمله ترانه‌هاي صبحگاهي، ترانه‌هاي روستايي، عاشقانه و ترانه‌هاي غم و ويژه‌ي مراسم خاكسپاري. ترانه‌هاي خالق «هملت» جنبه‌هاي گوناگون استعداد اين نويسنده‌ي بزرگ، قدرت خدادادي در سرودن غزل‌هاي شاد، قدرت شوخ طبعي، آگاهي فوق‌العاده‌اش از ديدگاه‌ها و نگرش مردم انگليس به ويژه مردم روستانشين را نشان مي‌دهد. در سال 1616 هنگامي كه «شكسپير» درگذشت، هيچ نسخه‌ي جمع آوري‌شده از نمايشنامه‌هايش منتشر نشد. برخي از اين نمايشنامه‌ها بدون نظارت يك سردبير در نسخه‌هاي جدگانه‌يي منتشر شد، در سال 1623 دو نفر از اعضاي كمپاني «شكسپير» مجموعه‌ي بزرگي از تمام نمايشنامه‌هاي وي را منتشر كردند.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت