رئیس‌جمهور و روشنفکرنمایان و هولوکاست بینوایان!

کد خبر: 608582

در مقوله عدالت «دولت اعتدال» ادامه منطقی «دولت سازندگی» است.

روزنامه وطن امروز: حسین قدیانی: در مقوله عدالت «دولت اعتدال» ادامه منطقی «دولت سازندگی» است. اگر در دولت رفسنجانی «توسعه» هیچ دستی برای دستگیری از فقرا نداشت، در دولت روحانی نیز چرخ لجوج، بی‌رحم و یک‌دنده‌ توسعه، بیشتر قائل به از بین‌ بردن پابرهنه‌هاست تا احیانا مبارزه با مظاهر فساد و تبعیض! در تفکر حاکم بر چنین دولت‌هایی، «بی‌پولی» در مقام عمل، «جرم» تعریف می‌شود! و آنکه به حیث اقتصادی «فقیر» است، همان بهتر بمیرد! در این تفکر که از سوی مجامع، محافل و رسانه‌های روشنفکری هم حمایت خاص می‌شود، فساد و تبعیض، نه فقط تحمل می‌شود که حتی مورد لطف و عنایت قرار می‌گیرد و مدیری با نجومی‌ترین حقوق ممکن، «امانتدار و ذخیره» لقب می‌گیرد، لیکن نسخه جماعت برای از بین ‌بردن فقر، فی‌الواقع چیزی نیست الا از بین بردن فقرا! در «عدالت علوی» آنچه فقر را ریشه‌کن می‌کند، در وهله اول، مبارزه با فساد و تبعیض است اما دولت‌ها و دولتمردان حامی فساد و تبعیض، در راه مبارزه با فقر، به جای در ورود، دنبال در خروج می‌گردند؛ «اگر می‌خواهی فقر ریشه‌کن شود، چنان زندگی را بر جماعت ندار سخت بگیر که جز گور و قبرستان، مفری و مقصدی برای ایشان متصور نباشد!» این، عین نسخه‌ای است که شهیندخت مولاوردی، آن هم از جایگاه «معاون رئیس‌جمهور» برای «زنان کارتن‌خواب» می‌پیچد: «هنوز دولت برنامه مشخصی در رابطه با عقیم‌کردن زنان کارتن‌خواب ارائه نداده است. قطعا این برنامه باید از سوی وزارت بهداشت بررسی شود که به همین منظور، مباحثی هم در جریان است»!
جز این نیست که «هنوز دولت برنامه مشخصی...» یعنی آنچه تاکنون به ذهن دولت اعتدال درباره رسیدگی به کارتن‌خوابی زنان رسیده، «عقیم‌کردن» ایشان است! آنچه نوشتم «در ورود و در خروج»، اینجا خودش را نشان می‌دهد! و اینجا که معاون رئیس‌جمهور در امور زنان و خانواده در ادامه می‌افزاید: «باید به‌طور تخصصی و کارشناسی، این طرح بررسی شود و بر اساس رضایت زنان کارتن‌خواب، عقیم ‌شدن صورت بگیرد. قطعا این طرح به‌دلیل هزینه‌ها و تولدهای نوزادان معتاد که بار مالی برای کشور دارد، نیازمند بررسی کارشناسی است اما مطلوب این است که ریشه‌ها قطع شود»! شگفتا! «قطع‌شدن ریشه‌ها» از منظر معاون رئیس‌جمهور دولت اعتدال، در گرو «عقیم‌کردن زنان کارتن‌خواب» است، نه احیانا مبارزه با فساد و تبعیض! اینجا دولت اصلا به روی مبارک نمی‌آورد که فقر نجومی در جایی، ناشی از ثروت نجومی و حقوق نجومی در جایی دیگر است! پرسش اساسی اینجاست:کدامیک از این زنان محترمه، کارتن‌خواب متولد شده‌اند؟! و آیا چون متاثر از بد روزگار و منتج از فساد و تبعیض در حق حقوق دردانه‌های شاسی‌بلند، کارشان به خوابیدن در کارتن رسیده، باید عقیم‌شدن‌شان بررسی شود؟!
و احیانا این مهم نباید بررسی شود که پول و حق و حقوق او، شاید در فیش حقوقی از مردم بهتران، جا خوش کرده باشد؟! براستی! فساد و تبعیض و حقوق‌های نجومی باید «عقیم» شوند یا کسی که از فرط فقر و نداری، کارش به کارتن‌خوابی کشیده؟! واقعا طرف حساب ما کدام دولت با کدام تفکر است که دولتمردش ناظر بر جان‌ باختن شماری از هموطنان عزیزمان در سانحه قطار، بیمه بودن اشخاص متوفی را به رخ می‌کشد و دولتزنش هم که مطالعه فرمودید! و آیا این است همه تکلیف دولت اهل حقوق، با ندار و محروم و گیرم معتاد؟! که چون دستت به دهانت نمی‌رسد و زندگی بر تو سخت گرفته، اساسا حق مادر شدن نداری! اینکه شد «نطفه به گوری» و صدپله بدتر از «زنده به گوری»! دولت اگر بنای بر ریشه‌یابی مسائلی از این دست دارد، بهتر است از کانال مبارزه واقعی با فساد و تبعیض، صفرهای پررنگ فیش مدیران شاسی‌بلند خود را به گور بفرستد، نه آینده زنان بیچاره را! بگذار صریح‌تر بگویم! نامردی که ماهی 200 میلیون از بیت‌المال به جیب می‌زند و آنکه جلوی چشم مردم، از این مصداق مسلم نامردی حمایت می‌کند، ریشه کارتن‌خوابی شمار البته قلیلی از افراد جامعه ما هستند! یکی در روز، میلیاردی مشغول چاپیدن حق ملت است که یکی در شب، با شکم گرسنه، سر بر بالین کارتن می‌گذارد! پس آنچه نیازمند عقیم‌ شدن است، تفکر حاکم بر ذهن حضرات است، نه نسل کسانی که از قضا، ناشی از همین تفکر، مشغول چوب‌خوردن از روزگار است! اعتیاد نامردان به حقوق نجومی و اساسا فساد و تبعیض، سرچشمه بسیاری از ناهنجاری‌هاست! و این وسط، روشنفکرنمایان نامحترم که اتفاقا برخلاف شو و نمایشی که ارائه می‌دهند، اولین ظالم به حق و حقوق حیوانات هستند، نباید هم درد انسان داشته باشند! از دل نمایشگاه «سگ فحش نیست» باید هم روشنفکرنمای مرفه بی‌درد غربزده‌ای بیرون بیاید که همان نسخه دولتزن اعتدالی را این‌ بار با «ضرس قاطع» تجویز کند!
«حاشیه‌نشین‌ها را باید عقیم کرد تا تولید مثل نکنند» همه حرف این جماعت منورالفکری است که در دریای شمال، حاضرند برای فیلم‌های پایان باز، دنبال «الی» بگردند اما به حاشیه‌نشین و قشر محروم و ندار که می‌رسد، حکم نطفه به گوری! و همین است شمایل کسانی که «فیلم دروغ» را به «زندگی راست» ترجیح می‌دهند! دنبال کارگردان خروس‌نشان، تا بلندای ایفل هم حاضرند بروند اما در سرزمین خودشان، به همین راحتی حکم مرگ صادر می‌کنند برای نوزادی که هنوز متولد نشده! «کوچک‌مهر»ی ذات این جماعت است! این جماعت، دنباله منطقی همان جمع لجنی هستند که به رئیس‌جمهور آمریکا نامه می‌نویسند مبنی بر تحریم بیشتر ایران! بنازم اما تقسیم کارشان را! داخلی‌های‌شان حکم نطفه به‌گوری صادر می‌کنند و خارج‌نشین‌های‌شان حکم تحریم! بیگانه‌ترین قبیله‌ای که می‌توانند با ملت خود تا کنند، همان جمعند و همین جماعت! آهای جماعت مثلا منورالفکر! کاش می‌شد نمایشگاه «روشنفکر، فحش نیست» هم برپا کرد! اما نه! نمی‌شود! روشنفکر اگر شما باشید، روشنفکری همان ناسزایی است که مرحوم جلال، یقینا دوست می‌داشت فرزند «زن زیادی» خوانده شود، روشنفکر اما خطابش نکنند و جوری ننویسد که «نوبل» بگیرد! و قلمش را دستمایه هیچ فیلم دروغی قرار ندهد. دست حاشیه‌نشین محروم، کثیف هم باشد، شرف دارد. هیهات! ما سنگر پابرهنه‌ها را رها نخواهیم کرد!
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها