چرا باید فراخوان قالیباف را جدی گرفت؟
در مطالعات جامعه شناسي سياسي و هنگام بحث از مشارکت سياسي از رويکردها و نظريات گوناگوني ياد مي شود که هريک مي تواند تبييني از چرايي ويا ضرورت مشارکت را در جوامع مختلف بيان کند.
سرویس سیاسی فردا؛ دکتر محمدرضا اخضریان کاشانی نوشت: در مطالعات جامعه شناسي سياسي و هنگام بحث از مشارکت سياسي از رويکردها و نظريات گوناگوني ياد مي شود که هريک مي تواند تبييني از چرايي ويا ضرورت مشارکت را در جوامع مختلف بيان کند. برخي از رويکردها با تاکيد بر حضور و راي دهي بر چرايي و چگونگي مشارکت تاکيد مي کنند و برخي ديگر با پرداختن به ترجيحات انتخاباتي به جهتگيري هاي سياسي اشاره مي کنند.
برخي رويکردهاي ديگر، با نگاه عالي ترين سطوح مشارکت، چشم اندازي کلان از سياست و اقتصاد و فرهنگ را ترسيم کرده و بر مشارکت به عنوان تامين کننده کلان ترين سطوح نيازهاي جامعه تمرکز مي کنند و در مقابل گروهي با تاکيد بر فرايندهاي خرد انتخاباتي نتايج خرد حاصل از مشارکت را براي يکايک جامعه مبناي تحليل مشارکت در نظر مي گيرند.
همچنين در نگرشي ديگر با درنظر گرفتن ابعاد گوناگون جامعه، از مدل ها و الگوهاي فرهنگي، سياسي يا اقتصادي براي تبيين مشارکت بهره مي گيرند و با شناخت نظام هاي انگيزشي جامعه و بسترهاي اجتماعي فراگير و فرهنگ سياسي حاکم يا عوامل موثر فردي و سيستمي و نهادهاي موجود در جامعه و توان بسيج سياسي و يا فرايندهاي مطلوبيت اقتصادي موثر بر گزينش هاي انتخاباتي سعي در تبيين چرايي و چگونگي مشارکت سياسي مي نمايند.
دکتر قاليباف به عنوان يک کنشگر فعال سياسي که مشارکت سياسي خود در فرايندهاي کشور را بارها اعلام و اثبات نموده در کنشي جديد، جوانان کشور را به حضور و مشارکت در فرايندهاي پيش رو در انتخابات آينده مجلس که در پايان همين امسال برگزار خواهد شد فرا خوانده اند و مشارکت آنان را زمينه ساز ايجاد فصل نويني در مديريت کشور دانسته اند.
طبعا مي توان با اين فراخوان برخوردي از جنس يک کنش سياسي معمول داشت و يا با نگاه مثبت اين اقدام را يک گام مثبت در احياي فرايندهاي مشارکت در کشور تلقي کرد يا با نگاه منفي برچسب سياسي به آن زده و اين فراخوان را به يک تبليغات زودگذر سياسي تقليل داد.
مشاهده و طرح هر دو رويکرد از سوي کنشگران کم اطلاع سياسي يا چالشگران حزبي هم طبيعي است هم مورد انتظار اما ازسوي نخبگان سياسي و کنشگران راهبردي و صاحبان انديشه سياسي چه با رويکرد موافق و چه مخالف غير قابل پذيرش است.
در هر نظام سياسي تعداد فرصت هايي که معتمدين نظام به اصلاح از درون ساختارها و فرايندها مي پردازند آنقدر زياد نيست که به راحتي بتوان از آن گذشت و به اميد فرصتي تازه نشست. اين امر زماني جدي تر مي شود که درخواست اصلاح در سنتي ترين و محافظه کارترين گروه سياسي کشور منتسب باشد و از درون همين جمع براي اصلاح از درون فراخوان داده باشد.
فراخوان قاليباف يک ريسک سياسي بزرگ است که مي تواند او را از مرکزيت جريان سياسي متبوعش جدا کرده و برچسب ياغي را بر او تحميل کند چنانکه مي تواند موجب احياي جريان متبوعش شود و آن را از رکودي چندين ساله خارج سازد. فراخوان قاليباف هم از منظر رويکرد حضور و راي دهي مي تواند به تبيين مشارکت سياسي کمک کند هم از منظر ترجيحات انتخاباتي زمينه ساز فهم سازوکارهاي راي دهي گردد. اين دعوت جمعي همچنين هم در عالي ترين سطوح تحليلي قابل تحليل است که مشارکت سياسي را براي بهبود شاخص هاي کلان سياسي و اقتصادي و فرهنگي کشور ضروري مي داند هم براي يکايک جامعه فرصت هاي تازه اي تعريف کرده است که مشارکتشان را معنادار مي کند. از سوي ديگراين فراخوان را مي توان از منظر سازوکارهاي بسيج سياسي ملاحظه کرد و چگونگي کنش سياسي در بستر گروه ها و احزاب سياسي و شکل گيري ائتلاف هاي تازه و مواجهه با رقباي سياسي و کادرسازي و نخبه پروري سياسي را مورد توجه فرار داد که به عنوان يکي از آسيب هاي جدي جريانات سياسي کشور پاشنه آشيل احزاب و جريانات بوده است.
همچنين از منظر فرهنگ سياسي مي توان اين فراخوان را فصل تازه اي از مشارکت سياسي در کشور دانست که تحقق جامعه مدني را مدنظر دارد و به جاي تمرکز بر دعوت عمومي براي تکرار يک کنش تاريخ گذشته، جامعه را به ايجاد يک رويکرد تازه فرا مي خواند.
قاليباف بناست صداي يک نسل تازه سياسي شود. مي توان اين صدا را رساتر کرد و مي توان با بي تفاوتي يا بي اعتمادي در گلو خفه کرد. فرصت ها مثل ابر است ... فراخوان قاليباف را بايد جدي گرفت.
دیدگاه تان را بنویسید