آقای جهانگیری! بغض شما برای مردم نان و آب نشد

کد خبر: 664150

اما آیا اکنون زمان آن فرا نرسیده است که به جریان ادامه‌داری که از سه و حتی چهار دولت گذشته تاکنون، امتحان خود را برای اداره کشور پشت سر گذاشته‌اند، نه بگوییم و از گریه‌ها و طعنه‌های سرتاسر سیاسی‌شان منزجر باشیم؟

آقای جهانگیری! بغض شما برای مردم نان و آب نشد
سرویس سیاسی فردا: در فرصت باقی‌مانده تا روز برگزاری انتخابات، برای هر دو نامزد مدافع دولت فعلی، حرف زیادی برای گفتن باقی نمانده است.
آثار عملی دولت قبل برای مردم نمایان است و هم رئیس جمهور قبلی و هم کاندیدای ضربه‌گیر او کاری به جز تدارک توجیه‌های مورد نیاز در هنگام شنیدن انتقاد به عملکردشان در دولت و همینطور بیان مطالب انحرافی و بی‌ربط سیاسی (که هیچ ارتباطی بین آنها و دغدغه‌های اقتصادی و دردهای اجتماعی مردم نیست)، آن‌هم با چاشنی تکراری آه و گریه ندارند.
جهانگیری که پس از روبرو شدن با انتقاد مستقیم و جدی قالیباف در باره پوششی بودن و غیر اخلاقی بودن این شیوه در انتخابات به خود آمده تا وجهه مدیریتی خود را برگرداند این روزها بیشتر از خواستگاه کارگزارانی و اعتدالی خود فاصله گرفته و در تلاش است با ژست های اصلاح طلبی و روشنفکری و با اسم آوردن از اشخاص مرده و زنده( مرحوم منتظری و رئیس دولت اصلاحات) و با مظلوم نمایی و ادعای مظلومیت اصلاح طلبان وجهه ای برای خود دست و پا کند.
اسحاق جهانگیری اما گام های دیگری را نیز به جلو رفته و از رویه مرسوم دولت یازدهم و اطرافیان آن برای فرار از پاسخگوی استفاده کرد پیش از وی در ماجرای قطار تبریز به مشهد عباس آخوندی بعد از گفتن این که جای نگرانی نیست مسافران بیمه بوده است و برای سفید کاری این افتضاح در جلوی دوربین صدا و سیما بغض کرده بود و وکیل نزدیک به دولت (محمود صادقی) هم این شیوه را در مراسمی در بیت امام استفاده کرد که مورد خنده و تمسخر مردم واقع شد.
جالب آنکه جهانگیری برای تولید کارنامه موفق از عملکرد خود در فعالیت‌های مدیریتی پس از انقلاب، از همکاری خود در دولت جنگ، دولت سازندگی، دولت اصلاحات و دولت اعتدال یادکرد و دقیقاً ما را به یاد سخنان کسی انداخت که یک جریان حاکمیتی مشخص از اول انقلاب را در برابر خود و دولتش که آن زمان دولت منتخب محرومان و عدالت‌خواهان بود، می‌دید.
ظاهراً فریادهای روشنفکری اصلاح‌طلبانه و هویت‌سازی یک لحظه‌ای، به علاوه مقدار زیادی خاطره و سابقه و عدد و رقم و البته بغض، از مهمترین شیوه‌های جهانگیری برای دوران ضربه‌گیری و دولت‌نمایی او هستند.
آقای جهانگیری! بغض شما برای مردم نان و آب نشد

حالا بیاید به شکل دیگر به داستان نگاه کنید. فرض کنید محمدباقر قالیباف یا سید ابراهیم رئیسی، به خاطر مشکلات اجتماعی و اقتصادی حقاً گریه‌آور اقشار گوناگون مردم، دست به بغض و گریه کردن بزنند. فرض کنید برادر یکی از این دو نامزد، بدون آنکه سیر مدیریتی و حتی حقوقی مشخصی را طی کرده باشد، عضو هیئت مدیره بانک گردشگری می‌بود و در زیر نامه‌ای را امضا می‌کرد که در آن برای اهدای پاداش 200 میلیونی به اعضای هیئت مدیره دستور صادر شده است. بله، درست متوجه شده‌اید. 200 میلیون! آنگاه باید میدیدیم که چه جیغ‌های بنفشی برای بردن آبروی این دو کاندیدای مفروض ما بلند نمی‌شد. اما آیا اکنون زمان آن فرا نرسیده است که به جریان ادامه‌داری که از سه و حتی چهار دولت گذشته تاکنون، امتحان خود را برای اداره کشور پشت سر گذاشته‌اند، نه بگوییم و از گریه‌ها و طعنه‌های سرتاسر سیاسی‌شان منزجر باشیم؟ و این سوال را اقای جهانگیری بپرسیم که شعارهای زیبای شما در خصوص کارگران و معلمان و زنان و احقاق حقوق آن‌ها را شنیدیم ولی گویا شما فرض کرده اید ما نمیدانیم شما ۴ سال است معاون اول رئیس جمهور هستید.

گریه‌های جهانگیری برای مردم اشتغال و قدرت خرید نیست. گریه‌های جهانگیری عزت را به پاسپورت ایرانی برنخواهد گرداند. گریه‌های جهانگیری سانریفیوژهایی را که به خاطر تقریباً هیچ خاموش شدند را دوباره به کار نخوهد انداخت.
اما تحریک شدن به‌خاطر گریه‌های جهانگیری، که از قضا برای خیلی‌ها بی‌معنی بود و واکنشی جز یک پوزخند تلخ به همراه نداشت، شاید حاصلی جز تولد گریه‌های حقیقی و دردناک نسلی را به همراه داشته باشد، که همچنان از بی‌تدبیری مسئولان و مدیران 30 ساله خود، برای حل مشکل اقتصادی و اجتماعی‌شان رنج ‌می‌برند.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت