هاشمي با 2900 تن طلاي نفتي چه كرد؟
برخی آمارها نشان می دهد که متوسط درآمد ارزی دولت هاشمی رفسنجانی ۱۴۱میلیارد دلار برآورد شده و در این راستا برخی مدافعان دولت فعلی معتقدند که با درنظرگرفتن افت ارزش دلار در این سال ها و ارزش طلا در بازارهای جهانی این نتیجه حاصل می شود که دولت سازندگی ۱۲۰درصد بیشتر از دولت احمدی نژاد ثروت از محل فروش نفت به دست آورده است.
دولت اکبر هاشمی رفسنجانی از آن دولت هایی بود که روی نفت، حساب ویژه ای باز کرد. رئیس اسبق مجلس وقتی با تغییر قانون اساسی و حذف پست نخست وزیری که به دنبال ارتحال بنیانگذار انقلاب صورت گرفت ریاست دولت را شخصا به دست گرفت، برای انتخاب وزیر نفت شرط گذاری کرد و از غلامرضا آقازاده خواست تا آسیب های ناشی از جنگ را ترمیم کند و سطح تولید کشور را مجددا به روزهای پیش از حمله عراق به ایران برگرداند. سطح تولید نفت کشور اگرچه به میزان پیش از انقلاب اسلامی بازنگشت اما میزان تولید روزانه نفت در دولت رئیس ۳ دوره مجلس شورای اسلامی به ۳.۴میلیون بشکه رسید که حکایت از افزایش نیم میلیون بشکه ای نسبت به روزهای جنگ داشت. از سویی دیگر نیز درآمد نفتی سالانه دولت سال های ۶۸ تا ۷۶ به طور متوسط، معادل ۲۹۰۰تن طلا برآورد می شود که البته بر مبنای قیمت طلا در آن روزگار و قیمت امروز آن، می تواند ارقام قابل توجهی را به دست دهد. کارنامه آقای وزیر وزیر نفت دولت سازندگی اما اقداماتی در حقوق و مزایای نفتی ها انجام داد و از این بابت همواره مورد ستایش کارکنان مناطق عملیاتی و شرایط سخت است. با این حال اما این اتفاقات باعث نشد که نفت و آقازاده بدون تنش هشت سال را با هم سر کنند و در حقیقت، نخستین «چاله فنی» میان نفت و آقازاده مربوط به طرحی می شود که هاشمی رفسنجانی به مجلس برد و طی آن برنامه اول توسعه به تصویب رسید و وزارت نفت مکلف شد در پایان برنامه اول توسعه، تولید نفت در جنوب را به چهارمیلیون بشکه برساند. بدنه فنی با این استدلال که مخازن در نیمه دوم عمر خود قرار دارند و به دلیل قرار گرفتن در مرحله کاهش تولید با افزایش چاه های تولیدی نمی توان به افزایش تولید دست پیدا کرد، ساز خود را با آقازاده ناکوک کردند. اعتقاد فنی هم به این نقطه می رسید که با حفر هر حلقه چاه توسعه ای از تولید دیگر چاه های پربازده کاسته می شود. این استدلال با توجه به بافت مخازن جنوب و رفتار سیال در مخزن، مورد تایید کارشناسان مخازن کشور قرار گرفت اما دولت کارگزاران زیر بار نرفت و بر کار غیرکارشناسی اش اصرار ورزید. شیوه افزایش تولید نفت، حفر چاه های توسعه ای نام گرفت درحالی که با این کار معدل تولید چاه ها کاهش پیدا کرد و هیچ تاثیری در افزایش تولید نداشت. قراردادی به مبلغ حدود ۲میلیارد و ۸۰۰میلیون دلار با شرکت آمریکایی کانادایی CTI منعقد شد که این شرکت با حفر چاه های توسعه ای تولید نفت را افزایش دهد. به طور مثال، در گچساران که در آن زمان ۵۰۰هزار بشکه تولید داشت ۳۰حلقه چاه حفر شد تا تولید به ۷۵۰هزار بشکه برسد اما در پایان کار نه تنها تولید افزایش پیدا نکرد بلکه به ۶۰۰هزار بشکه در روز رسید. عملکرد این شرکت در جنوب و ضربه ای که به تولید صیانتی زده شد شعله اعتراض در نفت را روشن کرد. پس از این شكست، آقا زاده دستور داد فردی به نام حجت حیدری به ریاست اداره مهندسی نفت مناطق منصوب شود. دولت هاشمی با ناکامی هرچه تمام و تصور تولید ۳۰میلیارددلار آن هم در دهه۷۰ استقراض خارجی کرد و حتی برای پرداخت بدهی های قبلی به استقراض با سودهای بالا که از سوی واسطه های بین المللی هماهنگ می شد، روی آورد. ویژگی های مدیران مدیران وزارت نفت در روزهای سازندگی به مانند وزیران کابینه اش بودند. از یک سو مردانی چون مهدی هاشمی رفسنجانی در حوزه دریا و علی هاشمی بهرمانی در حوزه گاز مایع فعالیت می کردند و از سویی دیگر نیز افرادی چون مسعود سلطان پور و سیدعلی بهشتیان که در دولت اول محمود احمدی نژاد، شایعه وزارت شان نیز به شکل جدی مطرح شده بود در کنار حجت الله غنیمی فرد در زمره مدیران این صنعت دیده می شدند و این حکایت از روحیه موجود در دولتی بود که بعد از جنگ آمده بود و می خواست با همه جریان ها کار کند و صد البته به عقیده برخی نیز فرجام این دیدگاه چندان میمون و مبارک هم نبود. سهم هر ایرانی از نفت از زمانی که شعار آمدن پول نفت بر سر سفره ها فراگیر شد، سهم مردم از درآمدهای ملی بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت و حساسیت ها نسبت به آن نیز بیشتر از قبل شد. اگر درصدد آن باشیم که به محاسباتی از این دست بپردازیم، باید عنوان شود که بر مبنای ارزش دلار در سال۲۰۱۰، منابع ارزی حاصل از صادرات نفت خام طی سال های ۱۳۵۹ تا ۱۳۸۹ در مجموع بالغ بر ۹۷۰میلیارددلار بوده است. بر این اساس، با درنظر گرفتن معیار فوق، در دولت هاشمی رفسنجانی ۱۷.۹۷درصد کل منابع ارزی حاصل از نفت را در اختیار داشته اند و میانگین سالیانه منابع حاصل از نفت که طی سال های ۶۸ تا ۷۶ یعنی هشت ساله دولت سازندگی در اختیار دستگاه اجرایی کشور بوده، ۲۲میلیارددلار محاسبه شده است. محاسبات همچنین نشان می دهد که در دوران زمامداری اکبر هاشمی رفسنجانی در دولت، سهم هر ایرانی از منابع حاصل از نفت پس از حذف اثر تورم و تغییر قدرت خرید دلار به طور متوسط ۳۸۴دلار بوده است. میزان صادرات نفت در این سال ها به گواه آمار و ارقام، در حدود ۱۷۴.۴۷۹میلیون دلار برای کل دوره بوده که متوسط سالیانه آن نیز با این حساب در حدود ۲۱.۸۱۰میلیون دلار بوده است که این ارقام بسته به نوع محاسبه، نرخ ارز و سال پایه ممکن است متفاوت باشد. از سویی دیگر نیز برخی آمارها نشان می دهد که متوسط درآمد ارزی دولت هاشمی رفسنجانی ۱۴۱میلیارد دلار برآورد شده و در این راستا برخی مدافعان دولت فعلی معتقدند که با درنظرگرفتن افت ارزش دلار در این سال ها و ارزش طلا در بازارهای جهانی این نتیجه حاصل می شود که دولت سازندگی ۱۲۰درصد بیشتر از دولت احمدی نژاد ثروت از محل فروش نفت به دست آورده است.
دیدگاه تان را بنویسید