بیاخلاقی BBC به روایت کاریکاتوریست هتاک
این روزنامه نگار ضد انقلاب در ادامه با بی اخلاق خواندن مدیران بی بی سی می نویسد: مدیر بیبیسی فارسی حتی در نامهنگاری با من منکر این مساله شد که میداند این فرد در سایت مورد نظر کار میکند! و وقتی گفتم آیا اگر اجازه داشته باشم مکاتبات را تقدیم کنم، همین حرف را خواهید زد؟
باشگاه خبرنگاران: دست های مافیایی که مدیریت شبکه بی بی سی را بر عهده دارند و شیوه سانسور و حکمرانی با روش دیکتاتورمابانه در این شبکه تلویزیونی این بار صدای همکاران مطبوعاتیشان در اردوگاه اپوزیسیون نظام را نیز در آورده است. نیک آهنگ کوثر مدیر سایت ضد انقلابی خودنویس در مطلبی در صفحه فیسبوکش با اعتراض به این روش مافیایی سانسور در بی بی سی یکی از موارد برخورد مسئولان این شبکه را با خودش توضیح داده است: یادداشت انتقادی آقای محبعلی درباره ویراستاری بیبیسی فارسی، خاطرات نه چندان خوشایندی را برای من زنده کرد، وقتی در دو مورد ویژه، البته به نظر من، شائبه اشتراک منافع، بر کار این رسانه سایه انداخت. وی در ادامه با ذکر کارتون تمسخر آمیزی که در نقد سران فتنه در صدور بیانیه های خنده دار و بی حاصل شان کشیده بود اما با سانسور و دروغ پردازی بی بی سی مواجه می شود می گوید: اما...خاطره اول بر میگردد به سال 1389، وقتی کارتون «بیانیه شماره 300 موسوی» من در رسانهای، ساعاتی بعد از انتشار سانسور شد و در برنامه «صفحه دو آخرهفته» بیبیسی، واقعیت در باره علت سانسور از سوی عامل سانسور کارتون به نحوی غیر واقعی بیان شد. سردبیر وقت سایتی که کارتون مرا بعد از انتشار سانسور کرد، خود به عنوان حقوقبگیر بیبیسی، در برنامه «صفحه دو آخر هفته» در توجیه حذف کارتون از سایتی خود عملا مدیرش بوده، اولا به مخاطب توضیح نداد که نقشش در آن سایت چیست، و در باره اینکه نحوه حذف کارتون بر اساس چه مکاتباتی بوده، حرفی نزد و مخاطب بیبیسی را عملا از واقعیت منحرف کرد. این روزنامه نگار ضد انقلاب در ادامه با بی اخلاق خواندن مدیران بی بی سی می نویسد: مدیر بیبیسی فارسی حتی در نامهنگاری با من منکر این مساله شد که میداند این فرد در سایت مورد نظر کار میکند! و وقتی گفتم آیا اگر اجازه داشته باشم مکاتبات را تقدیم کنم، همین حرف را خواهید زد؟ تصادفا سردبیر مورد نظر و حقوقبگیر بیبیسی فارسی چنان اعتراضی کرد که گویی نیک آهنگ میخواهد او را از نان خوردن بیاندازد! نه، مدیر بیبیسی فارسی به گمان من حتی با اطلاع از خلاف اخلاقی همکار و دوست قدیمیاش، تنها برایم نوشت: «...امیدواریم دیگر چنین مسائلی پیش نیاید». یعنی مطابق اصول و قواعد، وقت برابر به من داده نشد تا برای مخاطب توضیح دهم که واقعیت پشت ماجرای حذف کارتون من چه بوده است. این اسمش «اخلاق» است؟
دیدگاه تان را بنویسید