چرا به پلیس اطلاع ندادی؟
خبر دادم. دوبار هم خبر دادم. من برای پلیس همه ماجرا را تعریف کردم. یکبار خودم به کلانتری رفتم یکبار هم از طریق دوستم موضوع را به آنها اطلاع دادم. من هرکاری کردم تا این بچه آسیب نبیند.
کی به پلیس اطلاع دادی؟
همان روز حادثه ساعت ٨:٣٠ شب بود، دلم آرام نگرفت، به کلانتری خاتونآباد رفتم، به آنها گفتم، دوستم شیشه مصرف میکند، یک خودرو سرقت کرده که داخل آن یک نوزاد است. حتی حوالی آدرس پارک خودرو را هم به آنها دادم، مامور کلانتری هم به من گفت که پیگیری میکنند.
یعنی شما چند ساعت پس از سرقت موضوع را به پلیس اطلاع دادی؟
بله حدود ساعت ١ ظهر پنجشنبه بود که ما از آن خودرو جدا شدیم. حدود ٨ ساعت بعد هم من به کلانتری خاتونآباد رفتم و همه چیز را تعریف کردم.ولی در این مدت خبر گم شدن بنیتا همه جا پیچیده بود، چرا با خانواده آنها تماس نگرفتی؟من چند بار هم با محمد صحبت کردم. او به من گفت که بچه را نزدیک یک آژانس گذاشته. من هم با خودم گفتم که هم به پلیس خبر دادم و هم محمد راست میگوید. دیگر پیگیر ماجرا نشدم، تا این که روز سهشنبه از طریق یکی از دوستانم متوجه شدم که این بچه هنوز پیدا نشده است. خیلی ناراحت شدم، با خودم فکر کردم که اگر آن بچه هنور داخل خودرو باشد، حتما بلایی سرش آمده، ترسیدم موضوع را با یکی از دوستانم درمیان گذاشتم تا او به پلیس تلفنی اطلاع دهد. او هم دوباره ماجرا را برای آنها تعریف کرد. بعد هم از طریق او، من را دستگیر کردند و بعد هم سراغ محمد رفتند. درواقع من دوبار با پلیس تماس گرفتم یکبار مستقیم و یکبار هم از طریق دوستم.
دیدگاه تان را بنویسید