خبرگزاری تسنیم: اوایل بهمن ماه سال گذشته متهمی که از یکی از کلانتریهای پایتخت برای انجام روند قضایی پروندهاش در حال انتقال به دادسرا بود، با کمک دوستانش موفق به فرار از دست سرباز بدرقه شد. این متهم چند روز قبل توسط مأموران پلیس پایتخت در خیابان شاهپور بازداشت و پیش از ظهر امروز به شعبه هفتم دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد. متهم سی ساله این پرونده در اظهاراتش به محمد مهدی مرشدلو؛ بازپرس امور جنایی تهران گفت: سابقه کیفری دارم و اوایل بهمن ماه سال گذشته به دلیل حمل چاقو و مواد بازداشت شدم، پس از بازداشت، ظهر یکی از روزهای بهمن به همراه یک سرباز در حالیکه دستبند بر دستانم بود، برای انجام مراحل قضایی با خودروی پدرم راهی دادسرا شدیم همچنین پدرم راننده بود و خواهرم نیز ما را همراهی کرد. وی ادامه داد: قبل از اینکه از کلانتری به دادسرا برویم، در کلانتری وسایلم (تلفن همراه و مدارکم) را به من تحویل دادند و قرار شد که در دادسرا وسایلم را تحویل دهم، در میانه راه رسیدن به دادسرا، خواهرم که سرطان تیروئید دارد، بیقراری و گریه زیادی کرد که ناگهان خون از دهانش بالا آمد به همین خاطر خودرو را متوقف کردیم و با اورژانس
تماس گرفتیم. این متهم که سابقه کیفری در پرونده خود دارد، افزود: در زمانیکه حواس سرباز بدرقه به خواهرم پرت شد، با تلفن همراه به دوستم پیامک زدم، آدرس دادم و خواستم که مرا فراری دهند، دقایقی بعد همزمان با رسیدن اورژانس، خودروی دوستم رسید، وی و دیگر دوستم سوار بر ماشین بودند که من و سرباز بدرقه به عنوان ماشین رهگذری سوار بر ماشین آنها شدیم که به دادسرا برویم. وی اظهاراتش به بازپرس را اینگونه ادامه داد: من به همراه سرباز بدرقه در صندلی عقب نشستیم، یکی از دوستانم پشت فرمان و دیگری در صندلی جلو نشسته بود، در اواسط راه دوستم به سمت سرباز قمه کشید و به او گفت که دستان مرا باز کنند، سرباز دستانم را باز کرد و بعد دستبند را به دستان خودش زدیم و به او گفتیم تا سرش را پایین ببرد، در ادامه نیز وی را به یک باغ در اطراف تهران بردیم، در یک انباری در را به رویش بستیم و فرار کردیم. این متهم در حالی این اعترافات را مطرح کرده که سرباز بدرقه در اظهاراتش به بازپرس گفته بود: متهم و دوستانش پس از زدن چند ضربه قمه به پاها، دستان و کتفم، دستانم را با دستبند بستند، با خودرویشان به مکان نامعلومی حوالی تهران بردند، در آنجا مرا به یک
انباری برده، چشمان و دهنم را با یک پارچه بستند، در انباری را قفل کرده و رفتند که من چندین بار در انبار را فشار دادم و پس از اینکه در باز شد با کمک یکی از اهالی آنجا با پلیس تماس گرفتم. سرانجام متهم این پرونده با دستور محمد مهدی مرشدلو؛ بازپرس امور جنایی تهران بازداشت شد و برای ادامه تحقیقات در اختیار مأموران اداره آگاهی قرار گرفت.
دیدگاه تان را بنویسید