مسیرآنلاین: متنی که در زیر مشاهده میکنید جوابیه یکی از کارشناسان حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات درمورد خبری است که روز گذشته با عنوان «درآمد میلیاردی وزارتارتباطات از فروش فیلمهای پورنوگرافی!» (توسط روح الله مؤمن نسب) در این پایگاه خبری تحلیلی منتشر شد: بهانه این نوشتار، نه بحث درباره مضرات و منافع اینترنت و فضای مجازی بلکه نقد رویکردی است که چندسالی است برخی افراد در نقد مظاهر فضای مجازی و اثرات جانبی آن در پیش گرفتهاند. محمد کشوری / وقتی به صورت اتفاقی برای چندمین بار متنی را از آقای روح الله مومن نسب خواندم، که همچون برخی از دیگر صحبتها و مطالب ایشان که پیشتر دیده بودم، در جمع مخاطب عام و غیر متخصص فناوری اطلاعات بیان شده و با استفاده از آمارهای غلط و اغراقهای عجیب سعی دارند اثبات نمایند فضای مجازی چه آفتها و مضرات جبران ناپذیر دارد، احساس کردم با توجه به انتشار عمومی و مکرر این مطالب، عدم نقد و واکنش به این رویکرد صحیح نیست. از این رو با دیدن یکی از آخرین مطالب ایشان که گویا در جلسات هفتگی انصار حزب الله در تاریخ ۲۵ مرداد ماه ۹۴ بیان شده و در شماری از پایگاه های خبری و تحلیلی همچون پایگاه
فناوری فرهنگی (فنافر) و مسیرآنلاین منتشر شده است، تصمیم گرفتم نکاتی را بیان کنم: ۱- این واقعیت که بسیاری از استفادههای نامناسب از فضای مجازی تاثیرات نامطلوبی بر فرهنگ، دین، اخلاق و سبک زندگی مومنانه در جامعه -لااقل در جامعه ما- داشته و دارد انکار نشدنی است. این مدعا هم درست است که مسوولین آنطور که باید از فرصتها و داشته های این کشور در جهت تبدیل این تهدیدات به فرصتها استفاده نکرده اند و کار نشده در این حوزه بسیار است. ۲- اما آیا یک دغدغه و اثبات یک واقعیت ملموس، دلیل موجهی برای استفاده از آمارها و تحلیل های اغراق آمیز و خلاف واقع است؟ آیا این رویکرد ما را به هدف مطلوب می رساند؟
متاسفانه اغلب آمارها و نقل قولهای ایشان -گذشته از موارد متعدد کلی گویی- فاقد سند و مدرک و بسیاری از آنها هم نادرست و غلط است. به عنوان نمونه: الف- ایشان مدعی شده است: "رژیم صهیونیستی که در همه توطئههای فرهنگی دخیل است اجازه نداد «تری جی» وارد سرزمین های اشغالی بشود، چون می گفت: این به جسم انسانها آسیب می زند" اما واقعیت آن است که اتفاقا رژیم اسرائیل سالهاست شبکه های پیشرفته ۳G و ۴G را راه اندازی کرده است. اسرائیل ۵ اپراتور موبایل دارد که نه تنها همه انها شبکههای نسل سوم تلفن همراه را راه اندازی کردهاند بلکه ۴ تایشان هم نسل چهارم (LTE) را راه اندازی کرده اند (مرجع+) ب- می فرمایند " کامرون نخست وزیر انگلستان می گوید:من اجازه نمیدهم این اینترنت کثیف نظام خانواده ما را متلاشی کند،بعد می گوید من دستور میدهم در کشور ما اینترنت خانواده پسند ایجاد بشود و لذا ۷۰درصد سایتهای آمریکایی را می بندد!" مرجع این حرف کجاست؟ طبق کدام سند و واقعیت بیرونی انگلستان دستور داده ۷۰ درصد!! سایتهای آمریکایی بسته شود؟ اساسا کدام سایتهای آمریکایی در انگلیس بسته و فیلتر است؟ فیسبوک، یوتیوب، توییتر، اینستاگرام و.. کدامیک
در انگلستان فیلتر هستند؟ (آنچه چندی قبل در اخبار از قول کامرون نقل شده بود صرفاً فیلترینگ از طریق دسترسی از منازل به سایتهای پورنوگرافی با هدف حفاظت از کودکان است نه سایتهای آمریکایی یا ۷۰ درصد سایتهای آمریکایی! مرجع+) ج-ایشان می فرمایند: "شبکه اجتماعی را آمریکاییها خودشان بر اساس استانداردهای داخلی خود آن کشور تولید کرده اند، آن وقت ۲ درصد از ۷۰میلیون آمریکایی در این شبکه ها عضو هستند آن وقت از ۷۰میلیون ایرانی ۱۴ درصدشان عضو این شبکه ها هستند." متاسفانه مشخص نیست این آمار بر چه اساسی بیان شده است. آمریکا بزرگترین جمعیت مشترکین شبکه های اجتماعی مشهور را دارد. به عنوان نمونه بیش از ۱۵۰ میلیون آمریکایی عضو فیسبوک هستند (مرجع+) که نزدیک نیمی از جمعیت این کشور است. در توییتر هم بیش از نیمی از کاربران آمریکایی هستند (مرجع+) متاسفانه به نظر نمیرسد تفاوت این آمار با مطالب بیان شده توسط ایشان خطای سهوی باشد نوعی قلب واقعیت است! د- ایشان در فرازی دیگر در اظهار نظری عجیب مدعی شدهاند" در سال ۱۳۹۲وزارت ارتباطات ۱۵۰۰میلیارد تومان از درآمدش از محل فروش فیلم های پورنوگرافی در اینترنت بوده است؛آیا این نیاز به
مطالبه ندارد؟" البته ایشان در جای دیگری به فرمول محاسبه این عدد اشاره کرده اند ایشان در آنجا مدعی شدهاند " آمریکا اعلام میکند ۳۵ درصد کل دانلودهای اینترنت، دانلود فیلمهای پورنوگرافی با کیفیت HD بوده است یعنی وزارت ارتباطات هزار و ۴۰۰ میلیارد تومان از طریق فروش فیلمهای پورنوگرافی کسب کرده است." (مرجع+) احسنت به این منطق! چون ۳۵ درصد کل استفاده از اینترنت پورنوگرافی با کیفیت HD است (که منبع این عدد عجیب هم نامعلوم است) پس در ایران هم ۳۵ درصد کل استفاده از اینترنت دانلود فیلمهای پورنوگرافی با کیفیت HD است!! ( چه تعمیم صحیحی) پس معادل ۳۵ درصد کل درآمد اینترنت کشور هم از محل فروش فیلم های پورنوگرافی است. قضاوت در مورد مبنا و منطق این استدلال با شما. ه- ایشان می فرمایند: " چرا اینترنت ایران گران است؟ گران است چون ۱۵ جا از ما پول میگیرند، بالاخره این۱۵نقطه حق وساطت و دلالی می گیرند واین باعث گرانی اینترنت است." اینجا هم مشخص نیست منظور از ۱۵ نقطه کدام است که همه انها پول دلالی و وساطت میگیرند باعث گران شدن اینترنت ایران می شوند. وقتی یک STM1 پهنای باند تا مرز ایران (فرضاً با گذر از این ۱۵ دلال ادعایی)
حدود ۳۰۰۰ دلار به مرز می رسد و بعد با انتقال از مرز تا مرکز توسط دولت به شرکتهای داخلی بالای ۲۴ میلیون تومان فروخته می شود (مرجع+) ، علت اصلی گرانی کجاست؟ ضمن آنکه اگر ادعای ایشان را بپذیریم که علت گرانی اینترنت آن ۱۵ نقطه ادعایی و دلال های آن است و دولت بیاید با کنار زدن این دلال ها، اینترنت را ارزان کند، با اهداف ایشان که جلوگیری از گسترش اینترنت فعلی در کشور است سنخیت دارد!؟ ایشان با ارزان شدن دسترسی به اینترنت-به دلیل تاثیر آن در توسعه اینترنت- قطعا مخالف خواهد بود. مخلص کلام آنکه ۴ مورد فوق مشتی از آمار نادرست و بی منبع در مطلب ایشان است. خدا کند برخی نقل قولهای غیررسمی ایشان از رهبر انقلاب (نظیر حکایت نقل شده از ملاقات آقای دکتر اخوان با رهبری و دیگر موارد) هم از سنخ آمارهای ایشان نباشد. ۳- ایشان راهکار افزایش سرعت و ارزان شدن اینترنت را در راه اندازی شبکه ملی اطلاعات می دانند. اینجا سوالی پیش میآید و آن اینکه آیا بقیه کشورهایی که اینترنت سریع و ارزان دارند شبکه ملی اطلاعات (به مفهومی که مد نظر ایشان است و حاکمیت آن مستقل از اینترنت جهانی باشد) دارند؟ آیا آنچه ما پس از راه اندازی شبکه ملی اطلاعات
مد نظر ایشان داریم که هم سریع است و هم ارزان، اساساً اینترنت است یا صرفا دسترسی به چند پایگاه اطلاع رسانی و خدمات دهی داخلی و دولتی؟ این تعریف از شبکه ملی اطلاعات پاک کردن صورت مساله ارزان کردن اینترنت نیست؟ ۴- در نهایت آنچه مهم است این است که مشخص نیست هدف نهایی از این همه سیاهنمایی نامستند چیست؟ در نیت خیر امثال ایشان شکی نیست ولی آیا می توان قربه الی الله مطالب نادرست را با نقل قول های ضعیف و منطق غلط در هم آمیخت تا به یک هدف صحیح رسید؟ ۴- حداکثر کارکرد این رویکرد این است که مخاطب به شدت از فضای مجازی و عملکرد مسوولین ما در مدیریت این فضا متاثر و احیاناً عصبانی می شود. خوب بعد از این مرحله چه اتفاقی قرار است بیافتد؟ آیا ما الان بیشتر نیازمند رویکردها و راه کارهای سلبی هستیم یا ایجابی؟ فیسبوک و یوتیوب و توییتر را بستیم. گیرم با روشنگریهای امثال ایشان بقیه سایتها را هم بستیم. مشکل حل می شود؟ ۵- بیت الغزل و شاید راهکارهای ایجابی در این رویکرد-در کنار دهها راهکار سلبی-شبکه ملی اطلاعات است که وانمود می شود اگر راه بیافتد مشکلات موجود حل می شود. بحث دراین باره مفصل است اما به نظرم کارشناسان متخصص بجای
تعریف و تمجید از شبکه ملی اطلاعات بهتر است دقیقا در مجامع فنی و تخصصی-نه در جمع افراد غیر متخصص- دقیقا بگویند تعریف و راهکار فنی آنها برای اجرای شبکه ملی اطلاعات چیست. چرا که تجربه شخصی بنده نشان می دهد تلقی برخی از افراد از شبکه ملی اطلاعات با آنچه در ماده ۴۶ قانون برنامه پنجم توسعه و تعریف آن در قانون آمده کاملا متفاوت است که متاسفانه مجال این بحث نیست. در نهایت به نظر میرسد با گذشت بیش از دو دهه از ورود اینترنت به کشور، زمان سخنرانی های هیجانی با رویکرد سلبی گذشته است. همه ما به آسیبهای اینترنت واقف هستیم اگر مدعی هستیم که مرد میدانیم طرح ایجابی عملیاتی بیاوریم و در مجامع تخصصی از جنبه های فنی و اقتصادی آن دفاع کنیم نه انکه صبح تا شب برای مخاطب عام در مضرات و آسیبهای اینترنت سخنرانی کنیم و بد تر آنکه این دغدغه صحیح را با آمارها و ادعاهای نادرست بیامیزیم.
دیدگاه تان را بنویسید