نقش ترامپ در افزایش حملات صهیونیستها به سوریه چیست؟
رژیم صهیونیستی با افزایش حملات به نقاطی در سوریه تلاش کرده به افکار عمومی آمریکا ثابت کند که حضورش همچنان برای اجرای سیاستهای واشنگتن در خاورمیانه لازم و ضروی است.
خبرگزاری فارس: رژیم صهیونیستی سعی دارد که تأکید کند در راهبرد منطقهای و بینالمللی آمریکا همچنان با پویایی هر چه تمام، «نقش کارکردی» خود را ادامه میدهد.
این تأکید از جمله اهداف اصلی بمباران مناطقی در سوریه است که دو روز پیش رخ داد و پدافند هوایی سوریه باز هم اجازه نداد حملات هوایی رژیم صهیونیستی به اهداف کامل خود دست یابد.
مسئولان صهیونیست این روزها بارها تکرار کردهاند که هدف از چنین حملاتی به سوریه، مقابله با عملیات ساخت موشک و توسعه آن از سوی جمهوری اسلامی ایران و حزب الله است و مدعی شدهاند که سوریه در حال تبدیل شدن به سکویی برای حمله به فلسطین اشغالی است.
«بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر رژیم صهیونیستی هفته پیش ادعا کرد که ارتش این رژیم مواضع متعلق به ایران و حزب الله را صدها بار هدف قرار داده است.
«گادی آیزنکوت» وزیر جنگ رژیم صهیونیستی درباره این حملات نیز مدعی شد که این رژیم باید «تلاش خود را برای مبارزه با دشمن اصلی خود -ایران- متمرکز کند».
روزنامه الاخبار لبنان برای این حملات، بُعد سیاسی متصور است و تأکید دارد که چنین حملاتی با نزدیک شدن به نشست «ورشو» پیرموان «آینده صلح و امنیت» خاورمیانه اهمیت مییابد؛ نشستی که احتمالا مقدمهای برای «ائتلاف جدید ورشو» خواهد بود، با این تفاوت که رهبری این ائتلاف، با آمریکا و برای مقابله با تهران خواهد بود.
اهمیت دیگر این حملات این است که پس از تصمیم «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا برای خروج نیروهای این کشور از سوریه انجام میگیرد؛ چرا که تلآویو در تلاش است خود را به عنوان «بازوی ضربتی ائتلاف جدید ورشو» علیه ایران در منطقه معرفی کند.
به گزارش الاخبار، ائتلاف مستحکم بین آمریکا و رژیم صهیونیستی و حمایت ناحدود و غیر مشروط دولت ترامپ از این رژیم، این ترس را در تلآویو از بین نبرده است که احتمال دارد در آینده این وضعیت تغییر کند. مستندی که شبکه «الجزیره» (قطر) آماده کرده، ولی هنوز منتشر نشده است، حاکی از تلاش لابی صهیونیستی در آمریکاست.
دولت صهیونیست، وزارت موسوم به امور راهبردی را برای دفاع از این رژیم در برابر منتقدانش ایجاد کرد. اما نکته مهم، این است که دیگر رژیم صهیونیستی نمیتواند خود را «واحه دموکراسی در میان بیابانهای دیکتاتوری» یا «الگوی مدرنیسم» در یک محیط «عقبمانده» بداند؛ زیرا جنایات رژیم صهیونیستی، بطلان چنین مدعاهایی را ثابت کرده است.
بنا بر این گزارش، تلاش جدید وزارت جنگ رژیم صهیونیستی برای احیای این شعارها مبتنی بر دو اصل است: نخست؛ مخدوش کردن وجهه کسانی که به رژیم صهیونیستی حمله میکنند. دوم اینکه تلآویو له همپیمانی تبدیل شود که در مقابله با دشمنان مشترک بر آن تکیه شود.
در کنار این مسئله باید گفت که مسئولان صهیونیستی از بازتاب منفی شکستهایی هراس دارند که ارتش این رژیم از زمان جنگ سال ۲۰۰۶ متحمل شده و باعث شده که مشخص شود این رژیم «عصای محکمی» در دست آمریکا در منطقه نیست. کما اینکه سه جنگ اسرائیل علیه غزه از ۲۰۰۶ به بعد نیز نتوانست وجهه از دست رفته این رژیم را ترمیم کند.
شاید تصادفی نباشد که «جان مرشایمر و استیفن والت» درباره لابی صهیونیستی و سیاست خارجه آمریکا پس از جنگ سال ۲۰۰۶ کتابی منتشر کردند. مرشایمر و والت از فرصت شکست صهیونیستها استفاده کردند تا نشان دهند بخشی از افکار عمومی آمریکا -که در حال افزایش نیز هست- و نخبگان این کشور، به این نتیجه رسیدهاند که حمایت غیر مشروط آمریکا از تل آویو با منافع راهبردی کشورشان در تناقض و تضاد است.
الاخبار در ادامه میافزاید، روابط رژیم صهیونیستی با دولت ترامپ در حال حاضر برجسته است، ولی در آیندهای نه چندان دور، دستخوش تغییر خواهد شد. «آموس هارل» تحلیلگر ارشد مسائل نظامی و دفاعی در روزنامه «هاآرتص» با اشاره به این تغییر تأکید کرد که «اگر اتفاق وحشتناکی رخ دهد، ترامپ از اسرائیل حمایت خواهد کرد، ولی درباره تعامل با متغیرهای روزانه در منطقه، نتانیاهو میداند که از قبل تنهاتر است».
الاخبار تأکید دارد که ترامپ در تلاش است بر اولویت تخاصم با چین تأکید کند، از اهمیت خاورمیانه بکاهد و منطق مرکانتیلیسم (سوداگرانه) را بر سیاست خارجی آمریکا حاکم کند و شاید این مسائل باعث شود که روزی کمکهای سالانه آمریکا به رژیم صهیونیستی در مقایسه با سودی که واشنگتن به دست میآورد، بسیار زیاد برآورد شود. البته این بدین معنا نیست که به زودی شاهد فروپاشی ائتلاف آمریکا-اسرائیل هستیم، ولی احتمالا شاهد سرآغازی بر فاصله گرفتن بین واشنگتن و تلآویو خواهیم بود که این امر نیز معلول تمرکز ایالات متحده بر اولویتهای دیگر خواهد بود.
بنا بر این گزارش، رژیم صهیونیستی حتی الامکان تلاش خواهد کرد که خود را نیاز راهبردی واشنگتن و مورد اعتمادترین همپیمان آمریکا در منطقه نشان دهد و وانمود کند که آماده است در پسِ سیاستهای این کشور حرکت کند؛ بویژه اینکه اگر این مسئله مربوط به تهران باشد.
در پایان باید گفت که آنچه مسئولان صهیونیست از آن واهمه دارند، خروج آمریکا از منطقه پیش از مقابله سرنوشت ساز با ایران است؛ به گونهای که این مقابله نقش تهران را تحدید کند و نفوذش را کاهش دهد؛ بنابراین بمبارانهای پیاپی سوریه در راستای حمایت از جریانی است که خواستار گسترش نبرد با ایران پیش از این خروج است.
دیدگاه تان را بنویسید