تأثیرات آموزش صلح بر کودکان سوری

کد خبر: 820435

برقراری صلح پایدار و مثبت نیازمند فرهنگ حقیقی حقوق بشر است و کودکان و جوانان نقش مهمی برای رسیدن به این هدف بازی می‌کنند.

تأثیرات آموزش صلح بر کودکان سوری

خبرگزاری مهر: واژه صلح چیزی بیش از نبودن جنگ است. جامعه‌ای که بر پایه تهدید و خشونت بنا شود هرگز نمی‌تواند صلح آمیز باشد.

«جان گالتانگ» پژوهشگر نروژی بر این باور است که «صلح مثبت» باید بتواند کشمکش‌هایی مانند توزیع نابرابر منابع، تبعیض و عدم توازن قدرت را برچیند.

برقراری صلح به معنای پرهیز از جنگ نیست بلکه دست یافتن به آزادی، حقوق و برابری است. قحطی، خشکسالی، بیماری، نابرابری، فقر، نژاد پرستی، خشونت سازمان یافته، استعمار و ناشکیبایی برای صلح تهدید محسوب می‌شوند.

بنابراین، برقراری صلح پایدار و مثبت نیازمند فرهنگ حقیقی حقوق بشر است. کودکان و جوانان نقش مهمی برای رسیدن به این هدف بازی می‌کنند.

ابزار لازم برای ایجاد تغییر مثبت باید به کودکان داده شود. کودکان باید به حقوق انسانی خود آگاه باشند و برابری، عدالت، آزادی و دوستی را درک و تمرین کنند. به آن‌ها باید آموخت که چگونه دست در دست هم می‌توانند جهان بهتری بسازند. مشارکت کودکان و جوانان برای رسیدن به صلح بسیار مهم است، زیرا کودکان راه‌های نوآورانه تری پیشنهاد می‌کنند و انعطاف پذیری بیشتری در برابر تغییرات دارند. کودکان با جسارت بیشتر و علاقه وافر می‌توانند آینده بهتری برای خود و نسل‌های آینده بسازند.

آموزش صلح به فرآیند ترویج دانش، مهارت ها، نگرش‌ها و ارزش‌های مورد نیاز برای ایجاد تغییرات رفتاری گفته می‌شود که در آن کودکان، جوانان و بزرگسالان را توانمند می‌سازد تا مانع از درگیری و خشونت، چه به صورت فردی و چه ساختاری شوند، و اختلافات را به صورت صلح آمیز حل و فصل کنند؛ و شرایطی را ایجاد کنند که به صلح می‌انجامد، چه در سطح فردی، بین فردی، درون گروهی، و چه در سطح ملی یا بین المللی.

آموزش صلح تنها منحصر به کشور‌هایی که درگیر کشمکش‌های مسلحانه و یا شرایط اضطراری هستند نمی‌شود. همه جوامع باید به آن توجه کنند، زیرا ماندگاری تغییرات رفتاری در کودکان و بزرگسالان تنها در طول زمان رخ می‌دهد، آموزش صلح موثر ضرورتا یک فرایند طولانی مدت است، نه یک مداخله کوتاه مدت. آموزش صلح اغلب در مدارس و سایر محیط‌های یادگیری انجام می‌شود، اما در شرایط ایده آل لازم است در بر گیرنده تمام جامعه باشد. یونیسف در دستور کار «ضد جنگ» خود درباره وضعیت کودکان جهان (۱۹۹۶) اعلام می‌کند:

«.. اختلافات ممکن است اجتناب ناپذیر باشد، اما خشونت اجتناب ناپذیر نیست. برای جلوگیری از چرخه پیوسته کشمکش ها، آموزش و پرورش باید به ترویج صلح و تحمل و تساهل و نه سوء ظن و نفرت بپردازد.»

مطالعاتی درباره نقش آموزش صلح در کاهش آسیب پذیری کودکان سوری و افزایش مقاومت آن‌ها در برابر بکارگیری توسط گروه‌های مسلح و گروه‌های افراطی انجام شده است. موضوعات مختلف ارائه شده در این دوره‌ها عبارتند از: تمایل نوجوانان به عدالت و انتقام، هنجارسازی خشونت، احساس تعلق و هویت، نبود دانش درباره گزینه‌های مختلف یا اندیشه‌های گوناگون، و اثرات آسیب‌های روحی و روانی. پژوهش‌های انجام شده نشان می‌دهند که آسیب پذیری بین نوجوانان سوری به خاطر نبود ابزار‌های برآورده کردن نیاز‌های اساسی آن‌ها است.

در موارد مختلف گروه‌های افراطی به خوبی این نیاز‌ها را برآورده می‌کنند. مهم‌ترین عوامل آسیب پذیری کودکان و نوجوانان عبارتند از:

•نیاز‌های اقتصادی

•پیشینه اجتماعی متضاد و تجربیات خشونت آمیز، آوارگی، آسیب‌های روحی و روانی و مرگ خویشاوندان

•محروم بودن از نیاز‌های روانی فردی برای داشتن کارآیی، خودمختاری و هدفمندی

•تضعیف زیرساخت‌های آموزشی و فرصت‌های یادگیری

بازپروری کودکان با هدف قرار دادن همزمان همه عوامل آسیب پذیری امکان پذیر است. پژوهش‌های انجام شده نشان می‌دهد که عوامل اصلی موثر در بازپروری عبارتند از:

-منابع جایگزین و منابع مرتبط با معیشت خارج از گروه‌های مسلح (بخشیدن حس هدفمندی و کرامت به افراد).

-دسترسی به آموزش جامع، کامل و با کیفیت هم در سوریه و هم کشور‌های همسایه.

-دسترسی به شبکه‌های اجتماعی پشتیبان، مثبت و انعطاف پذیر که می‌تواند پشتیبانی روانی، الگو‌های زندگی و گزینه‌های توسعه هویت اجتماعی غیر خشونت آمیز را فراهم کنند.

-راه‌های جایگزین فعالیت‌های کاری و رفتار‌های غیر خشونت آمیزی که به افراد حس خودمختاری و کنترل بر زندگی می‌بخشند و راه‌های شناخت تجربیات آنها.

آموزش صلح از راه‌های زیر باعث کاهش ریسک گرفتار شدن کودکان در دامان خشونت می‌شود:

•آموزش صلح با بهره گیری از پشتیبانی شبکه‌های اجتماعی خود به ایجاد فضای فیزیکی و عاطفی امن برای کودکان کمک می‌کند. شرکت کنندگان پس از ایجاد روابط مستحکم ترس ها، نگرانی ها، مشکلات و مسائل خود را با مربیان حرفه‌ای مورد اعتماد در میان می‌گذارند و به الگو‌های مثبت دسترسی پیدا می‌کنند. مربیان عادی سازی خشونت، احساس نومیدی و خشونت به عنوان آخرین راه چاره را به چالش می‌کشند.

•آموزش صلح به کودکان سوری کمک می‌کند تا غم و اندوه خود را مدیریت کنند، کشمکش و درگیری موجود را درک کنند، و احساسات نیرومندی مانند حس انتقام و بی عدالتی را مدیریت کنند.

با پشتیبانی از رفاه و بهداشت روانی مثبت می‌توان به کودکان کمک کرد تا با شرایط بد سازگاری پیدا کنند و راهبرد‌های مقابله با آن‌ها را در خود توسعه دهند.

این کودکان پس از دوره‌ها نشانه‌های بهبود رفاه روانی از خود بروز می‌دهند، خشونت و رفتار تخریبی کمتر و ثبات رفتاری بیشتری از خود نشان می‌دهند و با اعتماد به نفس بیشتری با مشکلات دست و پنجه نرم می‌کنند. آن‌ها با دیگران بهتر همکاری و تعامل می‌کنند و نگاه مثبت تری دارند.

دوره‌های آموزش صلح روی جلوگیری از تداوم خشونت، افسردگی، خشم، آسیب به خود، و بی ثباتی خانواده و جامعه، از بین بردن غم و اندوه در کودکان و ایجاد ثبات روانی در آن‌ها متمرکز شده اند.

کمک به کودکان برای در دست گرفتن کنترل زندگی و آینده پیش نیاز توسعه اعتماد به نفس و قدرت بخشیدن به آن‌ها است. کودکان سوری که در فعالیت‌های اجتماعی و روانی شرکت نمی‌کنند در مواجه با پیشنهاد استخدام از سوی گروه‌های تروریستی آسیب پذیرتر هستند. این کودکان برای برآورده کردن نیاز‌های خود به این گروه‌ها روی می‌آورند.

•فعالیت‌های آموزش صلح افراد را از پیشینه‌های مختلف گردهم می‌آورد و احترام، همدردی و درک متقابل را در آن‌ها توسعه می‌دهد. روابط تازه‌ای بین افراد با نظرات مخالف شکل می‌گیرد و آن‌ها یاد می‌گیرند که با وجود تفاوت‌های اعتقادی چگونه با یکدیگر کار کنند. پروژه‌های آموزش صلح بخش‌های گوناگون جامعه را گردهم می‌آورند و فضای آشتی برقرار می‌کنند و شالوده پاسخ گویی به شکاف‌های درون گروهی را پی ریزی می‌کنند و شبکه‌های دوستی بین شرکت کنندگان شکل می‌گیرد و حتا افراد با اقدام مشترک می‌کوشند جوامع خود را بهتر کنند. پیامد عمده افزایش سطح همدردی است. کودکان نقاط مشترک با همدیگر را شناسایی می‌کنند و بر تفاوت‌ها ارزش قائل می‌شود. بنابراین، این کودکان می‌توانند پاسخ گویی درستی به موضوعات مورد کشمکش داشته باشند و پیامد‌های بهتر و مثبت تری به دست آورند. همچنین شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد سطح پذیرش و احترام بین افراد با نگرش‌های مخالف و پیشینه‌های متفاوت افزایش می‌یابد. فعالیت‌های آموزش صلح به کودکان می‌آموزد نیاز‌های دیگران را درک کنند.

•آموزش صلح راه‌های جایگزین خشونت را معرفی می‌کند و حقانیت خشونت را باطل می‌کند. شرکت کنندگان دانش و مهارت لازم برای مدیریت کشمکش‌های زندگی روزمره را از راه‌های غیر خشونت آمیز کسب می‌کنند و دانش آن‌ها از روش‌های صلح آمیز برای حل مسائل افزایش می‌یابد. راه حل‌های صلح عبارتند از: الف) تفکر انتقادی و توسعه مهارت‌های غیر خشونت آمیز و سازشی؛ ب) توسعه راه‌های تازه برای درک موقعیت‌های کشمکش؛ ج) مدیریت کشمکش‌ها در زندگی روزمره؛ و د) مدیریت غم و انده و انتقام جویی.

•آموزش صلح از راه معرفی روش‌های غیر خشونت آمیز برای درگیر شدن و انجام کنش‌های اجتماعی نقش مهمی در بازپروری کودکان بازی می‌کند. پژوهشگران بر نیاز کودکان و نوجوانان به حس تعلق به سازمان‌ها و خودمختاری تاکید می‌کنند، و این که در برخی موارد گروه‌های مسلح با معرفی ابزار‌های خشونت به ارضاع حس هدفمندی در آن‌ها کمک می‌کنند. برخی از روش‌های آموزش صلح به کنش گری صلح آمیز، اقدامات و پروژه‌های اجتماعی می‌پردازند.

•برخی از پروژه‌های آموزش صلح دیدگاه گسترده‌ای نسبت به آسیب پذیری از لحاظ آسیب پذیری اجتماعی و اقتصادی، آسیب پذیری در برابر سوء استفاده و استثمار، و همچنین آسیب پذیری بکارگیری توسط گروه‌های مسلح دارند. به طور کلی، همه روش‌های آموزش صلح با کودکان و نوجوانان آسیب پذیر سر و کار دارند.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت