خبرگزاری تسنیم: چرا حکمرانان کاخ سفید وسیاست بازان آمریکا موافقتنامه پاریس وتعهدنامه کاهش دودرصد انتشار گازکربنیک را درجو امضاء نکردند؟ چرا هیچگونه توضیحی یا دلیلی هم ارائه نکردند؟ چنین تصمیمی قطعا مورد تایید بخش یک درصدی صاحبان قدرت و ثروت و تکنولوژی وسازمان رگولاتوری آن کشور قرار خواهد داشت. آنها از ترفندهای تجاری پنهان درپشت پرده این نوع تشکلها که از ابتدا از سوی دولتها و محافل لابی گری تئوریسینهای کشورهای صنعتی/ تبانی گریهای هفت خواهران صنعتی و سایر شرکاء بویژه در غرب و اروپا طرح ریزی و برمحور دلسوزی برای مردم کره ارض مطرح میشود بخوبی آگاهند. یکی از این ترفندهای تجاری خروجی خانههای سبز و توصیههای فراگیر جهانی ملاحظات زیست محیطی با هدف تشویق سرمایه گذاریها در تولید و توسعه مصرف انرژیهای پاک است. مخاطب اصلی آنها کشورهای دارای منابع نفتی و گازی فسیلی هستند. دایههای دلسوزتر از مادر مرتبا احداث نیروگاههای بادی/خورشیدی یا تولید انرژی از منابع گیاهی و یا امواج دریا را تبلیغ و تشویق میکنند. در هیچ یک از مراکز علمی تخصصی و یا تحقیقاتی و همایشها و نمایشگاههای متعدد در این زمینهها حرفی و
گزارشی از بررسیها و مطالعات اقتصاد سنجی و صلاح و صرفه ملتها و محاسبات علمی فنی مطرح نمیشود. تا هرچه بخواهی شور و هیجانهای کاذب در ایجاد سریع تقاضای شتابزده برای دستیابی فوریتر به این نوع تکنولوژیهای نو یا نانو محور ظاهرفریب و تبلیغ درجهت انتقال تکنولوژی و نمایش اشتغال فراگیر به وفور دیده میشود و انتشارمی یابد. به تحقیق تولید و تکنولوژی زیر ساختهای تجهیزات مذکور به منظور تولید انرژیهای تجدید پذیر و در ظاهر کاهش مصرف سوختهای فسیلی یکی از ترفندهای تجاری فریبنده و اهداف پنهان این نوع برنامه ریزیهای سیاه بلند مدت طراحان است که هیچگاه افشاء و اعلام نخواهند کرد که تمام زیرساختهای ساخت و تولید چنین تجهیزاتی و راهبری مستمر و بسیار پیچیده آنها وابستگی صد در صد به مصارف انبوه سوختهای فسیلی نفت و گاز دارد. چون خودشان این منابع نفت و گاز را ندارند یا کم دارند و یا رو به اتمام میبینندقصد دارند با فروش گران قیمت محصولات این تکنولوژی و شعارهای فریبنده مصرف سوخت پاک قطعا به دنبال به دست آوردن منابع نفتی و گازی فسیلی کشورهای هدف هستند. برای خالی نبودن عریضه و به ظاهر صدق گفتارشان و تبلیغ طرحهای فریبنده
خود چند نمونه نیروگاههای خورشیدی بادی امواج دریائی بصورت پایلوت در کشورهای خودشان احداث و بمنظور ایجاد و گسترش تقاضای چنین نیروگاههایی با تکنولوژی تولید انرژیهای نوپا رویکرد اهمیت دادن به محیط زیست... مرتبا به تبلیغ و بازاریابی هدفمند و ایجاد تقاضای هیجانی دامن میزنند. استعمارگران به خوبی آگاه هستند که بسیاری از تجهیزات اصلی و جانبی نیروگاههای تولید انرژیهای نو مذکور و مورد بحث عموما و فقط در کارخانجات و واحدهای تولیدی صنعتی مجهز با سوختهای فسیلی نفت و گاز ساخته میشوند؛ که البته خروجی و انتشار گاز کربنیک و آلایندههای محیط زیستی آنها انبوه و قابل ملاحظه و اجتناب ناپذیراست. طفره رفتن از تعهد نسبت به موافقتنامه هائی مشابه تشکل پاریس یا سایر موارد یا ژستهای دوگانه معمولا پوششی برای پنهان نمودن اهداف منفعت طلبانه از یک طرف و تحمل وجود آنها از سوی دیگر یا استعمارگران کوچکتر اشک تمساح ریختن برای محیط زیست و توصیهها و نسخه نویسیها برای توسعه و احداث هرچه بیشتر و فراگیرتر نیروگاههای تولید انرژیهای تجدید پذیر و پاک البته در کشورهای هدف دارای منابع نفتی وگازی. چه سناریوها و روشهائی از این بهتر
برای به دست آوردن نفت و گاز آرزان آنها؟ شاید هم در آینده و به تدریج بتوانند با ساز و کارهائی مشابه و اهرمهای شورای امنیت بصورت بنیادی فعالیتهای مربوط به انرژیهای فسیلی نفت و گاز را برای دیگران مشابه فعالیتها و تحقیقات هستهای محدود و محدودتر کنند که بهانههای ملاحظات زیست محیطی نیز ترفند خوبی برای آنها خواهد بود. مثالی روشن و کاملا ملموس در کشور مردم حجاز عرب و برادرکمی نا مهربان و کم مروت قراراست بزرگترین نیروگاه خورشیدی ۲۰۰ گیگا واتی با سرمایه اولیه ۲۰ میلیارد دلاری از جیب مردم بی خبر یا خوش باور آن سامان احداث شود که البته اجرای آن با شتاب شروع شده است. هدف گذاری تولید انرژی برق برای مصارف سرزمین حجاز میباشد و مازاد آن به اروپا صادرشود. بسیاری از محافل علمی و تخصصی و دانشمندان آزاد اندیش معتقد هستند این گونه سناریوها یک سراب و فریب بزرگ است. فقط بنا به چند دلیل مختصر و محدود ذیل موضوع کاملا قابل اثبات است. اگر مطالعات فنی تخصصی و اقتصاد سنجی دقیقی انجام شود عمق فاجعه و فریبها بخوبی آشکارمیشود. بنا به تحقیق دانشمندان آزاد اندیش و صاحبنظران بی طرف اصولا در نیروگاههای بادی/انواع خورشیدی/یا
استفاده ازامواج دریا. درهمان مکان واحدهای تولیدی و ایستگاههای تقویت و ترانسهای تبدیل و تاسیسات ذیربط بین ۲۵ تا ۳۰ درصد انرژی بدست آمده هدرمیرود. انتقال انرژی برق یا حرارت بهتر است فقط در محل تولید فوری به شبکه مصرف و در فاصله کم انتقال یابد و به مصرف برسد که تاحدودی مقرون به صرفه باشد. بنا براین بطور مثال برای انتقال انرژی برق به مسافتهای ۵۰۰ یا ۸۰۰ کیلومتر اصولا توصیه نمیشود و توجیه ندارد و اقدامی غلط و صد درصد اشتباه است. درصورت انتقال برق تولیدی از چنین نیروگاههائی به مسافتی بیشتر از یکصد کیلومتر حدود ۲۵ درصد افت ولتاژ و هدرروی وجود خواهد داشت. درمحل ایستگاههای تقویت نیرو و ولتاژ بین راهی و نزدیک محل مصرف نیز ۲۵ درصد افت و هدر روی خواهند داشت. احتمالا ۲۵ درصد باقیمانده به محل مصرف انتقال مییابد که از نظر کیفیت و کمیت و توان یا شدت جریان قابل بحث وبررسی است. درهمین جا باید نتیجه گرفت که تصمیم اتخاذ شده در سرزمین حجاز عرب بیشتر به تجارت بوق شبیه است تا یک طرح توسعه وسود آور. البته برای فروشندگان تکنولوژی مشابه اسباب بازی و چپاول ثروت از کشورهای جهان سومی یا درحال توسعه خواب آلوده کاملا نان و آب
دارد و سود آوراست. دانشمندان ومتخصصان متعهد اعتقاد دارند حتی با انجام محاسبات فنی سرانگشتی و تهیه تراز فیزیکی بین ورودی و مصارف منابع برای زیرساختها /تولید/احداث و راهبری مستمر نیروگاههای برق یا حرارتی /بادی و خورشیدی حجم عظیمی از مصرف سوخت فسیلی نفتی و گازی را نیازدارد که حتما از کشورهای هدف و خریدار اینگونه تکنولوژیها تامین میشود. چنانچه مقایسه شود بین انرژی خروجی حاصل آمده از نیروگاه و معادل سازی مقادیر برحسب احجام معین انرژیهای فسیلی نفتی و گازی مشاهده و نتیجه گیری میشود معادل چند برابر بیشتر از انرژی نو و تجدید پذیر بدست آمده برحسب حجم نفت خام و گاز محاسبه شده و معین شده معادل آنها سوخت فسیلی مصرف میشود. به عبارت سادهتر مثلا یک بشکه نفت خام و یک مترمکعب گاز طبیعی در کارخانههای سازنده تجهیزات اصلی و جانبی نیروگاههای مربوط به تولید انرژیهای نو و تجدید پذیر و راهبری عمومی و مستمر این نوع نیروگاهها مصرف شده است. درمقابل معادل انرژی یک سوم نفت خام و گاز طبیعی مصرفی انرژی الکتریسته یا حرارت بدست آمده است. تمام تجهیزات اصلی و جانبی نیروگاههای مورد بحث مربوط به تولید انرژیهای نو مانند کابلها و
دکلهای انتقال برق خاذنها /ترانسها سویچ باکسها و ابزار دقیقهای کنترلی/ترانسها/ درمورد نیروگاههای بادی/پایه ها/ ژنراتورها /توربینها /و. تماما با مصارف سوختهای فسیلی نفت و گاز و برق فشار قوی تولید و ساخته یا نصب و راهبری میشوند. برآورده ساختن این نوع نیازها به مصارف برق فشارقوی بسیار با محدودیت مواجه هست... کارخانهها قطارهای برقی و طیف وسیعی از واحدهای صنعتی به برق فشار قوی با ولتاژهای زیاد، توان و شدت جریان بالا احتیاج دارند که از نیروگاههای خورشیدی / بادی چنین انتظارهائی را نمیتوان حاصل نمود. در اینجاست که اندیشمندان و صاحبنظران دوستداران بشریت وجوامع انسانی بویژه محرومین درجهان را عقیده براینست که نوع بشر هیچ راهی جزصرفه جوئی درمصارف عاقلانه انرژی وحفظ وصیانت ازمنابع موجود آن درکره زمین وطبیعت ندارد. هرچند بشر با هوش است، ولی به نتایج تلخ غیرممکنها هم میرسد که انرژی جایگزین وجود ندارد. هرچند قاعدتا به یک دیگر قابل تبدیل هستند، ولی مازادی به وجود نخواهند آورد؛ راهی کاملا یک طرفه وغیرقابل بازگشت. نتیجه گیری نگارنده ازمطالب بسیار فشرده و یاد آوری کننده فوری بالا برگرفته از تحقیقات وسیع و
هشدارهای انسانی مردی بزرگ و فقید است که درماه می ۲۰۱۴ در آمریکا جان خود را در این راه از دست داد و کشته شد. او میکائیل روپرت نویسنده و محقق کتاب پایان نفت و بحران انرژی .. بحران پولی.. فروپاشی اقتصاد.. سیاه آمریکا است. او ورشکستگی سیستم بانکی و بنگاههای بزرگ مالی /بازرگانی و سرمایه گذاریهای موسسات بانک و بیمه /بی خانمان شدن بخش کثیری از جامعه ۹۰ درصدیهای جوامع غربی و آمریکا را برای سال ۲۰۰۹ پیش بینی نمود که شاهد بودیم درسال ۲۰۰۸ اتفاق افتاد و این بیمار با تزریق مسکن پولی و ترفندهای سیاه و ظالمانه راه اندازی جنگها فعلا و در ظاهر سرپا ایستاده است. بت سولیوان تهیه کننده محقق مستندی را ضمن گفتگو با مرحوم میکائیل روپرت ساخته است که خوشبختانه در شبکه چهارصدا و سیمای کشور در سال ۱۳۹۱ پخش شده است. میکائیل روپرت درمورد تولید انرژی از منشاء و منابع گیاهی از جمله گیاه کلزا استدلالهای منطقی بسیارجالبی ارائه میکند. اثبات میکند برای تولید سوخت و انرژی از گیاه کلزا به تمام زمینهای کشاورزی جهان احتیاج هست که زیرکشت کلزا برود. بعدا با چه وسایلی ازجمله تراکتور/کمباین/کامیون /کارخانجات تبدیلی.. و غیرو همه و همه با
مصارف انبوه سوختهای نفتی و فسیلی نیاز هست تا مراحل کاشت/ داشت و برداشت و بهره برداری به تولید انرژی سوختی ازمنشاء گیاهی بیانجامد. راهبری و نگهداشت نیروگاههای خورشیدی /بادی و دریائی نیز به سهم خود محیط زیست را آلوده خواهند نمود و به طبیعت وحیات وحش نیز آسیب خاص خودرا وارد مینمایند، ولی درهیچ یک از محافل علمی کمتر اشارهای به آن نمیشود و یا خیلی احتمالا گذرا از تشریح و توضیح آن چشم پوشی میشود. چون فضای هیجانی برطرح موضوعات انرژیهای نو وتجدید پذیر حاکم است وجاذبه کاذب دارد. در نیروگاه خورشیدی صحرای آریزونا وکالیفرنیا که از آئینههای مقعربزرگ برای جذب نور وحرارت خورشید وسپس انعکاس آن به مخاذن روغن وداغ نمودن آن (روغنها نیزمنشاء فسیلی دارد) استفاده میشود حرارت بسیاربالا پرندگان را به محض ورود به محوطه وفضای آن به ذغال تبدیل میکند. راهبری ونگهداشت این نوع نیروگاهها بسیارهزینه بر و نیازمند تجهیزات پیچیده تماما با مصارف سوختهای فسیلی است که برای مقابله عوامل مخرب محیطی مانند باد /باران /تگرگ/سیل وطوفانهای شن و فضولات پرندگان باید مورد استفاده قرارگیرد تا صفحات حساس جمع آوری انرژی خورشیدی و یا بادی
بتواند مستمر درشرایط مطلوب بهره برداری قرار داشته باشد. صد البته تجهیزات لازم برای پاکسازی دائمی و مواد مصرفی شوینده وپاک کننده و آب مورد نیاز و صرف هزینههای گزاف خود از ابرچالشهای پیش روی بهره برداران خواهد بود. جا دارد اولیای امور و تصمیم در کشور چنانچه به مصلحت میدانند از مراکز علمی/تخصصی و تحقیقاتی بویژه دانشگاههای فنی/تخصصی ذیربط همچنین دانشمندان /اندیشمندان ودانش پژوهان بخواهند با تحقیقات عمیق و گسترده /همه جانبه نگر و بسیارسنجیدهتر ... امکان سنجی و اقتصاد سنجی و مطالعات سرمایه گذاریها را دربخش توسعه واحداث نیروگاههای مذکور در نقاط مختلف کشور از لحاظ صلاح و صرفه سطح ملی و ممیزی طرح ریزیها و برنامه ریزیها و دقت در اهداف سرمایه گذاران خارجی از جمله انگلیس را موشکافی و ارزیابی نمایند. عنایت فرمایند کشوری که برای مقابله با انقلاب خرید نفت کوره از ایران را در همان ابتدا تا به امروز تحریم نموده است امروز چه اهدافی را از سرمایه گذاری یک میلیارد پوندی دراحداث نیروگاههای خورشیدی در سر میپروراند و دنبال میکند. آیا معادل این فاینانس و سود آنرا نفت خام طلب نخواهد کرد؟ قطعا پاسخ مثبت هست... حتی اگر
مطالبات خود را بصورت بای بک یا اجاره به شرط تملیک دریافت نماید... معمولا با ترفندهای پیچیده مشارکتی غربی و لابی گریهای تبانی محور با کاهش گاه و بیگاه قیمت نفت خام ضمن افزایش قیمت محصولات تکنولوژیهای صادراتی خود همواره معادل بیشتر و بالا تری انرژی فسیلی را از منابع کشورعزیز ایران به چنگ میآورند. لازم است دقیقا خردمندانه و حکیمانه بیاندیشیم و هوشمندانه قدر منابع انرژی پر ارزش فسیلی خود را بدانیم و با تبدیل اصولی آنها با همت نخبگان کشور به زیرساختها وطرحهای زیربنائی باهدف تولید بهینه واشتغال فراگیر مساعی مجاهدانه به عمل آوریم.
دیدگاه تان را بنویسید