سرویس بینالملل فردا: روزنامه «رأی الیوم» به نقل از مجله آمریکایی «زانشن»در ارتباط با سیاست «هرکس که با ما نیست، دشمن ماست» که از سوی «جرج بوشِ» پسر، رئیس جمهور اسبق آمریکا مطرح شد، گفت: این سیاست در راستای ضربه زدن به منافع آمریکا در مجامع جهانی است. «پاتریک لورانس» نویسنده این مقاله نیز تأکید داشت که اصطلاح موسوم به «روسیه هراسی» از سوی رهبران آمریکا به انزوای این دولت منجر خواهد شد.
«پاتریک لورانس» در این باره در مجله «زانشن»مینویسد:
آنان از تهدیداتی که آمریکا با آن روبروست سخن میگویند. سخن آنها دور از حقیقت نیست؛ ولی تهدید واقعی چنان که تصور میشود، از جانب روسیه نیست؛ بلکه این تهدید ناشی از مقوله موسوم به «روسیههراسی» است.
جامعه آمریکا از دهه 60 سده گذشته، و از زمانی که «بحران کارائیب» بین اتحاد جماهیر شوروی سابق و آمریکا شکاف ایجاد کرد، زیر بار شدیدترین تشنجات ناشی از اصطلاح موسوم به روسیههراسی قرار دارد و همچنان روسیههراسان سرشناسی چون سناتور «جان مک کین» به هر کسی که سعی دارد اذهان را در ضرورت تحریمها علیه روسیه دچار تردید کند، وی را به دورغ و افتراهایی بی اساس متهم سازد؛ اما مطبوعاتی مانند «نیویورک تایمز»، مانند بدترین روزهای جنگ سرد، حتی یک قدم هم از موضع همیشگی خود دوری نجسته است و شکارچیان ارواح که در مرتبه پایینتری از مک کین قرار دارند، در هر ماجرایی که در کشورشان رخ میدهد، مصرانه، در پی جستجوی اثری از «کاخ کرملین» هستند.
شایان ذکر است: جنگ سرد اصطلاحی است که به دورهای از تنشها، کشمکشها و رقابتها در روابط ایالات متحده، شوروی و همپیمانان آنها در طول دهههای (۱۹۴۰ تا ۱۹۹۰) اطلاق میشود.
مجله نیویورک تایمز تأکید میکند که تشدید هیستری از طریق ایجاد شک و تردید مداوم برای وارد کردن اتهامات بیپایه و اساس و غیر واقعی علیه روسیه، گمراه کردن اذهان عمومی و نشر اطلاعات دروغین، معمولاً منجر به ایجاد درک و تصوری نادرست و تحریفشده از قضایا میشود.
علاوه بر این، حاکمیت روسیههراسی بر سیاست آمریکا، این کشور را در معرض تهدید انزوای روزافزون در جهان قرار خواهد داد. به عقیده نویسنده، ادامه دادن به سیاست «هر کس که با ما نیست بر علیه ماست»، که «جرج بوشِ» پسر بر آن تکیه کرده بود، در نهایت امر، منجر به وارد آمدن ضرر نه به روسیه، بلکه به آمریکا میشود که در نهایت امر در عرصه بینالمللی بدون حامی باقی خواهد ماند.
یک نمونه قابل توجه برای این مسئله، سوریه است؛ به نحوی که آمریکا بنا به ادعاهای خودش، از معارضان موسوم به «میانهرو» حمایت کرد که بعد از آزادسازی حلب روشن شد که آنها مرتکب قتلعامهای دستهجمعی شده بودند و در نتیجه واشنگتن در حاشیه روند حل و فصل باقی مانده است؛ و این امر بهایی بود که طرف آمریکایی به خاطر عدم همکاری با روسیه به عنوان یک قدرت منطقهای و نادیده گرفتن منافع مشترک دو کشور، متحمل شد.
در ادامه، این مجله به سیاستمداران آمریکایی که دچار روسیههراسی هستند توصیه کرده که با اهریمن ساختن از شخصیت و«لادیمیر پوتین» رئیسجمهوری آمریکا خود را فریب ندهند.
لورانس در ادامه بیان داشت: ممکن است شخصی پوتین را دوست بدارد یا وی را دوست نداشته باشد، این یک مسئله شخصی است؛ ولی هر کس قادر به تفکر عقلانی باشد، چارهای جز این ندارد که اقرار کند که ولادیمیر پوتین رئیسجمهور کشوری قدرتمند است و به مسیر تاریخ بهخوبی واقف است.
دیدگاه تان را بنویسید