اصغر شرفی: دوست دارم با بازیکنان گردن کلفت کار کنم

کد خبر: 158499

من به نظم بازیکنان اهمیت زیادی می‌دهم و آدم ماجراجویی هم هستم. دوست دارم با بازیکنان گردن کلفت کار کنم. این در ذات من است. اگر مهدی شیری هم راه زندگی کردن و راه بازی کردن را یاد گرفت، به خاطر سخت‌ گیری‌های من بود. یعنی مهدی ثمره‌اش را دید و بعد‌ها موفق‌تر شد.‌‌

اصغر شرفی: دوست دارم با بازیکنان گردن کلفت کار کنم

اصغر شرفی بعد از مدت‌ها به فوتبال ایران بازگشته است. او که گاهی سکوت می‌کند و گاهی به دلیل سفرهای خارجی کمتر مصاحبه می‌کند، حالا بیشتر از قبل مصاحبه‌هایش را می‌بینیم. به گزارش خبرنگار ورزشی «فردا»، اصغر شرفی البته همیشه یک مربی منتقد هم به حساب می‌آید که در هفته‌های گذشته درباره تیم ملی، کارلوس کی‌روش، لیگ، درگیری لفظی فتح‌اله‌زاده و محمد مایلی‌کهن در برنامه ورزش و مردم و... صحبت کرده است. شرفی اما بازیکن اسبق استقلال نیز محسوب می‌شود که این روز‌ها با خبر حضورش در کمیته فنی استقلال به گوش می‌رسد؛ مردی که نامش معمولا در قامت یک مربی در فوتبال ایران شناخته شده است و اکنون می‌خواهد پستی را بپذیرد که اجرایی نیست. مربی تیم ملی در جام جهانی ۱۹۷۸ آرژانتین یادآور برخی از اتفاق‌های حاشیه‌هایی نیز هست. اصغر شرفی زمانی که سرمربی برق شیراز بود، یک بار برای تنبیه مهدی شیری و کتک زدن او از شلنگ استفاده کرده بود. او زمانی هم که سرمربی پگاه گیلان بود، ساعت ۶ صبح بیرون از شهر تمرین می‌گذاشت تا بازیکنان مجبور شوند شب زود‌تر بخوابند. شرفی البته در ابتدای گفت‌وگوی خود با «فردا» گلایه‌ای هم از یک روزنامه می‌کند و تاکید می‌کند چنین حرفی نزده است... *کدام حرف آقای شرفی؟ خبرنگار یک روزنامه ورزشی به من زنگ زد و پرسید تا حالا از استقلال پیشنهاد مربیگری داشتید و من هم گفتم بله. گفتم ۱۰، ۱۲ سال پیش که از آمریکا به ایران برگشتم، مدیران وقت این باشگاه پیشنهاد داد و من هم به به دلایلی قبول نکردم. ولی آن روزنامه از قول من تی‌تر زده که قبل از شروع فصل از استقلال پیشنهاد مربیگری داشتم. این کار اصلا درست نیست و من تکذیب می‌کنم. *ظاهرا این خبر شما را ناراحت کرده است؟ ناراحت که نه، ولی این حرف من نبود و باعث بوجود آمدن سوء تفاهم شده است. همین موضوع سرمربی استقلال را می‌تواند نگران کند و او را بترساند. در حالی که اصلا چنین چیزی نبوده و من قرار نیست برای مربیگری به استقلال بیایم و قرار است در کنار کادرفنی این تیم باشم. *برخلاف اینکه گفته شد پیشنهاد حضور در کمیته فنی این باشگاه را پذیرفته‌اید، گویا این اتفاق هنوز رخ نداده است؟ کمیته فنی آیین نامه‌ای دارد که باید تنظیم شود و بعد از ان با حضور فتح‌اله‌زاده جلسه بگذاریم و به نتیجه برسیم. این اتفاق‌ها هنوز نیفتاده و من هم هنوز تصمیم نگرفته‌ام. البته همیشه نسبت به تشکیل کمیته فنی خوشبین‌ بوده‌ام و امیدوارم که در استقلال باشم و به این تیم خدمت کنم. در تیم‌های بزرگ هم چنین چیزی می‌بینم و اصلا ممکن است اعضایی که کار اجرایی در باشگاه نمی‌کنند، برای آن کشور نباشند. مثلا همین تیم رئال مادرید چهره‌ای چون زیدان را به عضویت باشگاه درمی‌آورد که فرانسوی است. برای همین این چیز‌ها مهم نیست. *شما را بیشتر به عنوان مربی می‌شناسند تا اینکه بخواهید در کمیته فنی حضور داشته باشید؛ راستی چرا هیچ‌وقت در تیم‌های بزرگی مثل استقلال و پرسپولیس مربی نبوده‌اید؟ من هنوز هم مربی هستم و اگر پیشنهاد داشته باشم، با حفظ سمت در استقلال ممکن است مربیگری هم کنم. اما باید بگویم که سابقه سرمربیگری در استقلال را دارم. اوایل انقلاب از استقلال پیشنهاد داشتم. آن موقع رئیس باشگاه یک عباس نامی فکر می‌کنم بود. قبول کردم و مدتی هم سرمربی استقلال بودم. پول نداشتند و وضعیت باشگاه به گونه‌ای بود که به از این تیم جدا شدم. البته به ابوظبی رفتم. حشمت خان مهاجرانی سرمربی تیم ملی جوانان امارات شده بودم و به عنوان دستیار در کنار ایشان بودم. *قبل از آن هم که به عنوان کمک مربی آقای مهاجرانی در جام جهانی ۱۹۷۸ حضور داشتید. ظاهرا رابطه خوبی با او دارید؟ دقیقا همن طور است. رابطه خیلی خوبی با حشمت خان دارم که اتفاقا در جام جهانی هم روزهای خوبی با هم داشتیم. او و حسن حبیبی خیلی به گردن من حق دارند. حسن حبیبی از کودکی مربی من بوده و یک جورهایی مرا بزرگ کرده است. در تیم ملی، پاس و تیم ارتش هم سرمربی من بود و خیلی برایش احترام قائل هستم. در واقع آن‌ها بزرگ‌تر من بودند. *با بازیکنانی که مربیشان بودید، مثل علی پروین و مرحوم ناصر حجازی رابطه‌تان چطور بود؟ پروین و حجازی که بعد از انقلاب هم بازی می‌کردند و بچه‌های خوبی بودند. با آن‌ها همبازی هم بودم و هیچ‌وقت هم دشمن نبودیم. البته با خیلی‌ها رابطه خوبی داشتم؛ بازیکنانی مثل میرزا حسن، مناجاتی و کازرانی. از پرسپولیس هم با فریدون معینی رفیق بودم، همین طور با همایون بهزادی و خیلی‌های دیگر که الان حضور ذهن ندارم. *سابقه بازی در استقلال را دارید و آیا از پرسپولیس هم پیشنهاد بازی داشتید؟ بازیکن استقلال بودم، مربی استقلال هم شدم. در پاس بودم و تقریبا ۱۵ سال برای این تیم بازی کردم. در پاس آقای گل شدم. *در واقع شما را بیشتر به عنوان یک پاسی اصیل می‌شناسند، درست است؟ چون عمر فوتبالی‌ام در پاس گذشت. ۱۵ سال بازی در پاس کم نیست. به پاس علاقه داشتم. البته تماشاگران استقلال هم همیشه به من لطف داشتند؛ چون در این هم بازی کرده بودم. *چرا پاسی‌های قدیمی مثل شما، همیشه از مکتب این باشگاه صحبت می‌کنند و البته تعریف می‌کنند؟ پاس فقط یک باشگاه نبود و همه چیز بود. ما سعی می‌کردیم تنها به بازی در زمین فوتبال فکر نکنیم و در واقع پایه و اساس زندگی را در آنجا یاد گرفتیم. در دانشکده افسری بودیم و نظم و دیسیپلین را در آنجا فرا گرفتیم که خیلی خوب بود. الگوهای خوبی در پاس داشتیم و الان می‌بینید که از آن تیم درخشان پاس هنوز خیلی از مربیان بزرگ حضور دارند. از پاس به همه جا رسیدم و الان همه چیز دارم. هیچ عقده و کمبودی احساس نمی‌کنم و از زندگی‌ام راضی هستم. *به نظر می‌رسد دوران مربیگری شما بیشتر از دوران حضورتان در زمین فوتبال توی چشم است. آیا در مربیگری موفق‌تر بوده‌اید؟ من نباید جواب این سوال را بدهم. آنهایی که کار‌شناس هستند و مرا خوب می‌شناسند، می‌توانند نظر خودشان را درباره من بدهند. اما زمانی هم بازی می‌کردم، به همه چیز رسیده‌ام. موفق بودم، در تیم‌های بزرگ حضور داشتم. گل زدم و به تیم ملی دعوت شدم. یعنی خودم فکر نمی‌کنم که در دوران مربیگری بهتر بوده‌ام. *اما دوران مربیگری شما همیشه پرحاشیه بوده است. البته دلیل آن می‌تواند تاکید زیاد شما روی نظم داشتن بازیکنان باشد. مثلا در مورد شما می‌گویند که یک بار در تمرین برق شیراز با شلنگ مهدی شیری را خواسته‌اید تنبیه کنید؟ ماجرای مهدی شیری به این شکل نبود. اما من به نظم بازیکنان اهمیت زیادی می‌دهم و آدم ماجراجویی هم هستم. دوست دارم با بازیکنان گردن کلفت کار کنم. این در ذات من است. اگر مهدی شیری هم راه زندگی کردن و راه بازی کردن را یاد گرفت، به خاطر سخت‌ گیری‌های من بود. یعنی مهدی ثمره‌اش را دید و بعد‌ها موفق‌تر شد.‌‌ همان موقع هم در برق شیراز تیم خوبی داشتیم و اگر یادتان باشد در تهران پرسپولیس را شکست دادیم. *در پگاه گیلان هم معمولا صبح خیلی زود در بیرون شهر برنامه تمرینی می‌گذاشتید تا بازیکنان مجبور شوند شب زود بخواند؟ در طول سالیان زیادی که مربیگری کرده‌ام، خیلی چیز‌ها آموخته‌ام و یک وقت‌هایی هم چیزهایی را باب کرده‌ام. مثلا زمانی که من صبح و بعداظهر برنامه تمرین می‌گذاشتم، کدام مربی از این کار‌ها می‌کرد؟ اما الان بیشتر مربیان صبح و بعدازظهر تمرین می‌گذارند. بعد از طول این سال‌ها بازیکنان زیادی بودند که زیرنظر من بودند. هیچ‌وقت عادت ندارم که به بازیکن باج بدهم و هیچ‌وقت هم از این کار‌ها نخواهم کرد. بازیکن وقتی از باشگاه پول می‌گیرد و قرارداد می‌بندد، باید فول تایم در اختیار باشگاه باشد. بازیکنانی که دیر می‌خوابند و زندگی عجیب و قریب دارند، برای من معنایی ندارد. برای من قابل قبول نیست که بازیکن با دنپایی توالت می‌آید باشگاه و با‌‌ همان می‌آید سرتمرین. بازیکنان پول می‌گیرند که یک فصل در اختیار باشگاه باشند و به خواسته‌های باشگاه احترام بگذارند. خودم هم نمی‌توانم این بی‌نظمی‌ها را بپذیرم و به همین خاطر است که گاهی کارهایی می‌کنم که بازیکن مجبور شود نظم داشته باشد و بازیکن کارآمدتری در زمین مسابقه باشد.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت