ضربه به هويت باشگاهي

بدون زحمت و تلاش نيز مي‌توان صاحب سهميه حضور در ليگ برتر فوتبال شد، كافي است سر كيسه را چند ميلياردي شل كنيد تا صاحب اين سهميه شويد. البته اين كار در عالم خريد امتياز يك تيم ليگ برتري معنا مي‌شود، مثل كاري كه فولاد خوزستان 3 سال پيش انجام داد تا با خريدن امتياز تيم تازه صعود كرده سپاهان نوين، در عرصه ليگ برتر فوتبال ادامه حيات دهد. اما راه دومي نيز از چند سال پيش در فوتبال و ورزش ما باب شده كه آن نيز بر مي‌گردد به ميل مسوولان ورزش و رايزني‌هاي پشت پرده مقام‌هاي استاني براي انتقال تيم‌هاي ليگ برتري به ديار و استان‌شان. كاري كه 6-5 سال قبل محمد علي‌آبادي رئيس وقت ورزش آن را كليد زد تا پيكان تهران به قزوين منتقل شود و با توجه به عدم تمايل نيروي انتظامي به تيمداري، تيم پاس نيز از تهران به همدان كوچ كند. هر چند كه از همان ابتدا مخالفت‌هايي با چنين رويه‌اي شكل گرفت و ادله لازم براي منطقي نبودن چنين كاري بر شمرده شد، اما در راي و نظر مسوولان هيچ تغييري ايجاد نشد تا با اتكا به اين نكته كه با انتقال پيكان و پاس به قزوين و همدان، سرمايه هواداران بومي براي اين دو تيم شكل خواهد گرفت و جوانان زيادي در اين دو استان جذب فوتبال خواهند شد، اين پروژه عملياتي شود. اما در مقام عمل اين انتقال‌ها چندان نيز بدون تبعات نبود تا بويژه پاس همدان با برخورد به مشكلات مالي و تامين بودجه سرسام‌آور تيمداري، تنگناهاي زيادي را براي فعاليت و حيات جلوي چشم خود ببيند. پيكان نيز هيچ‌گاه اقبال تماشاگران قزويني را تمام و كمال متوجه خود نديد تا طي فصول گذشته، بارها مسوولان باشگاه پيكان درخواست دهند كه بازي‌هاي خانگي‌شان به جاي قزوين در ورزشگاه خانگي ايران خودرو برگزار شود. البته امروز و با سقوط پيكان و پاس به ليگ دسته يك، منتقدان انتقال بي‌ضابطه تيم‌ها به استان‌ها مي‌توانند بر ادله خود پاي بفشارند تا بلكه جلوي اين بدعت ناميمون گرفته شود. موضوعي كه البته هنوز پرونده‌اش باز است. شايعه انتقال امتياز تيم مس سرچشمه (تيم تازه صعود كرده به ليگ برتر) به همدان نمونه تازه اين اتفاق است. به هر صورت تجربه ناموفق انتقال پاس و پيكان به استان‌ها، رويكردهاي تازه‌اي را پيش روي مسوولان و برنامه‌ريزان فوتبال و ورزش قرار مي‌دهد و نبايد كاري كرد كه فلسفه رقابت و هويت باشگاهي در فوتبال ما زير سوال برود. جام جم