سرویس فرهنگی فردا؛ احسان سالمی: مستند «داد» یکی از پدیدههای هفتمین جشنواره فیلم عمار بود که به نقد برخوردهای صورت گرفته از جانب دستگاه قضایی با برخی از اعتراضات صنفی چند ساله گذشته پرداخت. اثری منتقدانه که توانست فانوس طلایی و جایزه ویژه بخش نقد درون گفتمانی هفتمین جشنواره عمار را به دست آورد و ما نیز پیش از این در قالب گفتوگویی با سوژه اصلی این اثر، به بررسی بخشهایی از آن پرداخته بودیم.( اینجا ) اما گذشت چند روز از اختتامیه جشنواره عمار و روزهای پرترافیک خبرهای مربوط به جشنواره، فرصتی شد تا از حجتالله عدالتپناه کارگردان این اثر دعوت کنیم تا با حضور در « فردا » گفتگویی در ارتباط با جدیدترین ساختهاش با او داشته باشیم.
در ادامه مشروح این گفتوگو را با هم میخوانیم:
دغدغههای شخصی درباره سرنوشت اعتراضات صنفی زمینهساز تولید «داد» شد
برای مقدمه بحث، اگر میشود اندکی در مورد چگونگی شکلگرفتن ایده و تبدیل آن به این مستند توضیح دهید.
موضوع فیلم همین طور که دیدید در ارتباط با تعدادی دانشجو است که مسئلههایی دارند و به سراغ من به عنوان مستندساز آمدهاند تا برای این سوژه مستندی تولید کنم. درواقع اساس کار از پیشینه ذهنی من آغاز شد؛ زمانی که من به دنبال پاسخی برای این موضوع بودم که نتیجه اعتراضات صنفی چه میشود؟ بعد از آن بود که مدتی قبل خبر رسید اعتراضاتی در پایانه بندری بندرعباس در نوروز سالی که گذشت انجام شد و جمعیت عظیمی از رانندگان چند روز تحصن کردهاند اما پس از آن دیگری خبری از این ماجرا و سرنوشت این رانندگان نشد و معلوم نشد که این اعتراضات چه بازخوردها و نتایجی دارد.
علاوه بر این، اخباری هم از اعتراضات معلمان، صنف کارگری و ... هم به گوشم میرسید اما نتیجه هیچکدام از آنها مشخص نبود تا اینکه از شبکههای بیگانه بحث شلاق خوردن کارگران معدن طلای آقادره به گوش ما رسید. پیگیر شدم که در جریان اعتراضات صنفی چه اتفاقی افتاده است، دقیقتر شدم دیدم که در اعتراضات پایانه باربری بندرعباس برخوردهای قهری و قضایی کردند که این موضوع امنیت ملی را به خطر انداخته است و نماینده رانندگان را بازداشت و به یکسال حبس محکوم کردند. پیگیر اخبار معلمان شدم و دیدم با تعدادی از معلمانی که در مقابل مجلس تحصن کرده بودند نیز برخوردی مشابه این شده است.
برای من سوال شد که چرا باید اوضاع به این شکل باشد؛ آن هم با وجود تاکید بنیانگذار انقلاب اسلامی و مقام معظم رهبری بر مسئله مبارزه با فساد؟ در حالی که امام خمینی(ره) به شدت و به صراحت درباره نقش مردم در جلوگیری از فساد صحبت میکنند و میگویند مردم باید مراقب و ناظر بر مسئولین باشند تا خطایی سرنزند و فساد اتفاق نیفتد. مقام معظم رهبری هم بارها در برابر فساد ایستادند و برای بقیه هم تاکید کردند، اما مسئولین ما این جدیت را ندارند یا به دلایل مختلفی این اعتراضات را برای خود مخاطره انگیز میبینند لذا به برخوردهای امنیتی و برخوردهای قضایی و ناروا با مردم روی میآورند.
این موضوع دغدغه شخصی من بود تا به طور اتفاقی در یکی از گروههای تلگرامی متوجه شدم که گروهی از دانشجویان جنبش عدالتخواه که من خود نیز از دوران دانشجویی عضو این جنبش بودم، در ارتباط با مسئله برخوردهای صورت گرفته با رانندگان ماشینهای سنگین دغدغهمند شدهاند و میخواهند برای آنها کاری انجام دهند؛ با دیدن این دغدغه مشترک به آنها پیشنهاد دادم که محتوایی که در ارتباط با این مسئله جمعآوری کردند در اختیار من قرار دهند تا با آن مستندی بسازم. بعد چند روز تماس گرفتند و برای شروع کار اعلام آمادگی کردند و تولید کار را شروع کردیم.
حمایت عماریها از نقد درون گفتمانی
مدرسه سینمایی عمار چه نقشی در تولید این اثر داشت؟
تقریبا در اواسط کار بودیم که خبر رسید مدرسه سینمایی عمار به حمایت از فیلم سازهای جوان و تازهکار میپردازند و در کنار آن از اینگونه موضوعات که دغدغه عماریها هم است و درواقع زیرمجموعه بحث نقد درون گفتمانی محسوب میشود، حمایت میکنند. به همین خاطر با ما تماس گرفتند و برای همکاری اعلام آمادگی کردند.
اوایل کار از نظر محتوای خاص کار نیاز به حمایت داشتیم، مدرسه سینمایی عمار هم از ما حمایت کرد تا بتوانیم بعد از سی سال جایگاه مردم، جمهوریت و نقد را گفتمانسازی کنیم و وضعیت آن را بررسی کنیم.
تلاش برای دوری از احساسات و گفتن حرف حق
در مسیر ساخت این مستند با موانعی از سوی سازمانهایی که به نوعی یک طرف این ماجرا بودند، روبرو شدید یا آن که از شما حمایت کردند؟
ببینید وقتی یک فیلمساز انقلابی در این راستا گام برمیدارد باید همه جنبهها و ابعاد آن را بسنجد. ما این کار را در شهریور ما آغاز کردیم و همه سعی ما بر این بود تا بتوانیم با بررسی اخبار پیرامونی و تحقیقات مختلف، حرف غیرمستدل و غیرمستندی نزنیم که بعدا هم فیلم و هم خودمان زیر سوال برویم.
تقریبا اکثرا کسانی که درگیر این ماجرا بودند، از موضوع انتخابی ما برای این فیلم استقبال کردند. وقتی با مسئولین سازمان نظام پرستاری صحبت کردیم با توجه به بیعدالتیهایی که در حق پرستاران اتفاق افتاده بود، خیلی ابراز علاقه کردند که در این حوزه وارد شوند و در ادامه نیز با ما همراهی خوبی داشتند. آقای شریفی مقدم که در فیلم نیز با او گفتگویی داریم، یکی از موثرترین و فعالترین اعضای نظام پرستاری هستند که با ما همراهی ویژهای داشتند.
وقتی سراغ خانه کارگر رفتیم و بحث شلاق خوردن کارگران معدن طلای آقادره را با آنها مطرح کردیم، از ما خواستند که در این قضیه به صورت شفاف ورود کنیم و اسیر احساسات نشویم و حرف حق و موثر بزنیم. چون گفتند که برخی از شبکههای ماهوارهای خارج از کشور و کسانی که معاند و مخالف نظام هستند روی این موضوع بحث زیادی کردهاند و باید مراقب بود که حرف بیهودهای زده نشود. در همین زمینه هم با ما همکاری خوبی داشتند.
قضاوت را برعهده مخاطب گذاشتیم
شما در این مستند همه روایت را از زبان کارگران و رانندگان بیان کردهاید، چرا به سراغ مسئولین آنها و افرادی که بالای سرشان بودند، نرفتید؟ آیا اینگونه مستند شما قضاوتی یک طرفه نمیشود؟
یک زمان ممکن است شما وارد مسئلهای شوید که هنوز تمام نشده است و میخواهید آن را قضاوت کنید، در آن صورت باید به سراغ دو طرف رفت. ولی در ارتباط با این ماجرا اتفاقی افتاده است و حکمی صادر شده و ما میخواستیم این حکم را نقد کنیم و برای مخاطبانمان بگوییم که این اعتراضات صنفی در پایانه باربری بندرعباس و در دو صنف دیگری اتفاق افتاده است و برخوردی که با آنها صورت گرفته اینگونه بوده است و در نهایت قضاوت را برعهده خود مخاطب بگذاریم و بگوییم آیا این برخورد درست بوده است یا نه؟
مسئله «داد» دعوای بین صنفی نیست
حرف شما درست است ولی خوب شاید این بحث از جانب برخی از مسئولین مرتبط با این مسائل مطرح شده در فیلم بیان شود که شما که رفتید و با کارگران معدن صحبت کردید، چرا با صاحب آن معدن گفتوگو نکردید؟
من به چالش این دو طرف کاری ندارم، درواقع سوالی که در فیلم وجود دارد، دعوای بین کارگر و کارفرما، راننده کامیون و مسئول بار، پرستار و مسئول وزرات بهداشت نیست بلکه مسئله من این واقعیت است که زیبنده نظام ما نیست که مثلا با اعتراض ساده یک واحد صنفی چنین برخورد شدید امنیتی و قضایی شود. این موضوع بحثی فراتر از دعوای کارگر و کارفرماست. کسی که کارش قضاوت است باید آن را بررسی کند و به این سوال پاسخ بدهد.
ما در این مستند به سراغ پرستاران، کامیون داران و کارگران رفتیم و دیدیم که همه اینها یک مسئله مشترک دارند و آن هم اجرای قانون است. قانونی که میگوید باید در پایانه باربری نوبتها رعایت شود تا حق کسی ضایع نشود. باید سازوکاری در این زمینه وجود داشته باشد که مشخص کند بار از کجا به کجا میرود، راننده بار کیست و اگر قرار است از رانندهها کمیسیون گرفته شود، باید براساس آنچه قانون معین کرده، این کار صورت بگیرد نه اینکه چند برابر آن را از رانندگان دریافت کنند.
سراغ پرستاران رفتیم و مسئله اصلی آنها هم همین مسئله اجرای قانون بود؛ قانونی که تعرفه حقوق پرستاری را مشخص میکند تا در جیب فرد دیگری نرود ولی از سال 86 تاکنون به اجرا درنیامده است و هیچ ناظری هم پیگیر این قضیه نیست؛ خوب قوه قضاییه و مسئولان امنیتی باید تا به حال به این موضوع ورود میکردند و مشخص میکردند که آیا حرف پرستاران حق است یا نه.
این فیلم هم حرفش همین است؛ این فیلم دعوای بین صنفی رانندگان با مسئولین یا پرستاران با مدیر نیست بلکه مسئله آن فراتر از این موضوعات و در ارتباط با اجرای قانون است.
پاک کردن صورت مسئله مانع اجرای عدالت شد
یکی دیگر از نکاتی که در ارتباط با فیلم به نظر میرسد، عدم نمایش سرنوشت این اعتراضات است. موضوعی که جای خالی آن در پایان اثر احساس میشود. نظر شما در ارتباط با این موضوع چیست؟
اتفاقا مسئله ما هم در فیلم دقیقا همین است؛ یعنی مدیرانی که یا نحوه برخورد مناسب و مدیریت را بلد نیستند و تحمل نقد ندارند یا واقعا به آن میزی که هستند دلبستگی دارند و همین دلبستگی باعث شده که همه چیز را فدای آن کنند. در ماجرای این اعتراضات هم همین برخوردها منجر به این شده که آقای صفاییان به عنوان سردسته معترضین، به زندان بیفتد. موضوعی که ما آن را در فیلم نشان دادهایم، یعنی مدیران ما به جای حل مسئله در جهت پاک کردن صورت مسئله حرکت کردند. تمامی این اعتراضات را با پاک کردن صورت مسئله مرتفع کردند و واقعیت آن است که نگذاشتند تا این اتفاق ادامه پیدا کند و حقیقت مشخص شود و عدالت لازمه تحقق پیدا کند.
بزرگترین ظلم به جمهوری اسلامی ترساندن مردم از اعتراض به فسادهای موجود است
پس فیلم شما بیشتر طرح مسئله است و راهکار ارائه نمیدهد، درست است؟
طرح مسئله هست اما در بخشهایی از فیلم راهکار هم ارائه داده شده است. بزرگترین راهکاری که ارائه میدهیم این است که اولا برای جمهوریت نظام لازم است که مردم را به عنوان ناظر بر عملکرد نظام و مسئولین بپذیریم و به جای اینکه برخوردی قهری و امنیتی بکنیم، فضا را طوری بچینیم که مردم جرات اعتراض و نقد داشته باشند. این واقعا نکته مهمی است که اگر کسی در هر بخشی از این کشور فسادی دید جرات بیان و مطرح کردن آن را داشته باشد و از زندانی شدن و بقیه مشکلاتی که ممکن است برایش پیش بیاید نترسد که غیر از این باشد، واقعا درحق نظام و جمهوری اسلامی ظلم بزرگی شده است. امیدوارم که مدیران و مسئولین قضایی و دیگران این مسئله را از ذهن خود دور نکنند.
راهکارهایی هم در فیلم ارائه شده است که مثلا یکی دو مورد از آنها در صحبت های پژوهشگری است که در فیلم با او گفتوگو داریم که به ایجاد سامانهای هوشمند برای عبور و مرور بارها، حق کمیسیونها و دیگر مواردی که مربوط به ماشینهای سنگین است، اشاره میکند.
باور کنید این اقشاری که در مستند «داد» به سراغ آنها رفتیم، انسانهایی قانع، مثبت و اصلاحگر هستند. آنها هم میدانند که اصلاح این وضعیت زمان میبرد اما میخواهند ببینند که مسئولین در این جهت گامی برداشتند و نگاهشان برای حل این معضلات مثبت است و ما هم امیدواریم که با طرح مسئله این اعتراضات صنفی یک گام در مسیر رسیدن به عدالت نزدیک شدهایم.
چرا با شخص میثم صفاییان به عنوان یکی از سوژههای اصلی مستند گفتوگو نکردید و بیشتر از صحبتهای آرشیوی او استفاده کردید؟
مساله ما این است که آقای صفاییان در مدت ساختن فیلم زندان هستند و اواسط فیلم با قرار وثیقه آزاد شد. نظر شخصی من این بود که همذات پنداری مخاطب با فیلم و احساس غمباری که باید داشته باشد، با مصاحبه مستقیم با خود سوژه، اثرش کم خواهد شد؛ به همین خاطر به سراغ مطالب و آرشیوهای موجود از صبحتهای او رفتیم و به نظر خودم این کار باعث بهتر شدن ارتباط مخاطب با اثر شده است.
دلایل استفاده از صدای کارگردان به عنوان راوی اصلی اثر
از جمله انتقاد جدی به این مستند، بیان نریشنهای آن توسط شخص کارگردان بود. بسیاری معتقد بودند که بهتر بود تا این نریشنها توسط یک فرد دیگر که صدایی جذابتر داشت، بیان میشد. نظر شما در ارتباط با این انتقادات چیست؟
من هم با این نظر موافق هستم اما وقتی با دوستان در ارتباط با آن صحبت کردیم، نظر اغلب همکاران بر این بود که چون کارگردان در واقع راوی واقعی این فیلم هم هست، وجود یک صدای دیگر برای روایتگر، این همذات پنداری را کم میکند به همین خاطر از صدای خود من به عنوان راوی اصلی استفاده شد.
«داد» سیاسی نیست، انقلابی است
در بخشهایی از این مستند اتفاقات پیش آمده در جریان اعتراضات صنفی را با اتفاقات پیش آمده در فتنه 88 مقایسه کردهاید، احساس نمیکنید این کار ممکن است باعث ایجاد شائبه سیاسی بودن اثر شما شود؟
مسئلهای که ما در این مستند به آن پرداختیم، این است که قوه قضاییه باید خود را اصلاح کند و در واقع این اثر، به نوعی نقد قوه قضاییه است. من سال 88 در خیابانهای تهران بودم و روند اتفاقات پیش آمده را از نزدیک مشاهده میکردم. ما آتشهایی دیدیم به دل مردم و به دل نظام زده میشد، اما با مسئولین این فتنه چه برخوردی شد؟ در حالی که اتفاقات ناگواری در آن سال پیش آمد و هنوز هم بسیاری از مسائل به صورت گنگ و مبهم باقیمانده است و قوه قضاییه آنجا جدی کار نکرده است. چرا قوه قضاییه کسانی که شناسایی و بازداشت کرد حکمشان اینقدر سبک بود؟ آیا کسی که جرم و جنایت و آشوب کرده است، حکمش شش ماه زندانی است، اما یک کارگر معدن به خاطر اعتراض صنفی بدون هیچ خطری برای دیگران و بدون هیچگونه بعد رسانهای، باید حکمش هشت سال زندان و شلاق باشد؟
این مسئلهای است که قوه قضاییه باید پاسخگوی آن باشد و هیچ نگاه سیاسی و برداشت سیاسی از مطرح کردن این موضوعات نبوده است، بلکه نگاهی نقادانه درمورد سیستم قضایی بوده است.
باز هم به سراغ مسئله عدالت اجتماعی خواهم رفت
در ادامه مسیر کاریتان باز هم به سراغ چنین سوژههایی خواهید رفت؟
من به شخصه به عنوان کسی که معتقد به اسلام، تشیع و نظام جمهوری اسلامی است دنبال این موضوع هستم که کاری کنیم تا عدالت در جامعه حس شود و اتفاقات مثبتی در این رابطه صورت بگیرد. جشنواره عمار یکی از این کارهای مثبت است که فضایی برای نقد درون گفتمانی ایجاد کرده و با نگاه مثبت و سازندهای نسبت به آثار تولید شده در این حوزه توجه میکند.
من دوست دارم که به حوزههای مختلف عدالت و مسائل اجتماعی بپردازم و این موضوع در همه حوزهها از سیستم حمل و نقل گرفته تا مسائلی همچون فساد، قاچاق دارو، بهداشت و درمان، آموزش و پرورش، وجود دارد.
برای پخش تلویزیونی اثر هم رایزنی کردهاید؟
خداروشکر تا به امروز این اثر به خوبی مورد توجه قرار گرفته است، چرا که اثری مسئلهمحور است و امیدوارم که مسئولین صدا و سیما نیز نسبت به نمایش آن در تلویزیون نگاه مثبتی داشته باشند و اجازه دهند تا با نمایش اینگونه آثار و نقد و بررسی آن توسط کارشناسان صنفی و مذهبی و حقوقی، گفتمان اصلی آن که در ارتباط با موضوع مهم عدالت است در جامعه پیش برود.
دیدگاه تان را بنویسید