باشگاه خبرنگاران: امیر غفارمنش در اردیبهشت ماه سال 1347 در تهران متولد شد. وی در آثار بسیاری چون «ساعت خوش»، «قصههای شبانه»، «همسایهها»، «دنیای شیرین»، «آدم آهنی»، «اختاپوس» و ... نقشآفرینی کرده است. با این هنرمند به گفتگو نشستیم که در ادامه آن را میخوانید: یک بیوگرافی مختصر از خودتان بگویید؟ من امیر غفارمنش هستم. متولد 6 اردیبهشت 1347 در تهران. در کودکی به دلیل اینکه چشم چپم انحراف داشت و بچههای دیگر «چپول» صدایم میکردند، خیلی گوشهگیر بودم. بچه محله نواب تهران هستم و بچه پایین شهرم. تفریح و بازی شما در کودکی؟ جیم: در 8-9 سالگی به استادیوم فوتبال میرفتم و بازیها را تماشا میکردم. همیشه در کوچه و محلهمان فوتبال بازی میکردم. کارتونهای مورد علاقه شما در کودکی چه بود؟ «تنسی تاکسیدو» را نگاه میکردم. «اورل و هاردی» و «هاکل برفین» را هم خیلی دوست داشتم و شیفته سیاه بازیهای سعدی افشار و حسین یوسفی بودم. برنامههای طنز تلویزیون مثل «آقای مربوطه» و ... را هم دنبال میکردم. فکر میکردید روزی بازیگر شوید؟ نه هیچ وقت فکر نمیکردم بازیگر شوم. خیلی دوست داشتم فوتبالیست شوم، موسیقی و نقاشی هم کار
میکردم. طرفدار چه تیم فوتبالی هستید؟ استقلال. عاشق تیم استقلال در دهه 60 بودم. تیم استقلال در آن موقع خیلی رویایی بود. با بازیکنانی مثل ناصر حجازی، اصغر حاجیلو، احمد حیدرخان، غلامرضا برهانی و ... در دوران مدرسه کدام درسها را دوست نداشتید؟ درسهایی مثل ریاضی، عربی، جغرافیا و ... را دوست نداشتم. با اینکه ریاضیام خوب بود اما علاقهَای به این درس نداشتم، عاشق ورزش و هنر بودم. به نظر من آموزش و پرورش باید ابتدا استعدادهای بچهها را تشخیص دهد و سپس بر اساس استعدادها درسهای لازم را آموزش دهند. با امیر غفارمنش، بازیگر و دیگ یک جمله بسازید؟ میتونم بگم، «بازیگر امیر غفارمنش سر دیگ چی کار میکنه»، یا اینکه «هنر بازیگری هم به پختگی نیاز دارد، امیر غفارمنش معتقد است یک بازیگر هم مثل آبگوشت و هر غذای دیگری باید در دیگ خوب بپزد و جا بیفتد». دوستان صمیمی شما در این عرصه چه کسانی هستند؟ رامین ناصر نصیر و سعید آقاخانی از دوستان صمیمی من در این عرصه هستند، آرش یکتا که قهرمان رالی بود و فوت کرد، نیز از دوستان صمیمی من بود. ویژگی بارز شخصیتی سعید آقاخانی چیست؟ سعید آقاخانی اهل شعار نیست و به اعتقاداتش عمل میکند، قلب
و زبانش یکی است و هیچ وقت با او احساس تنهایی نمیکنی. اگر به گذشته بر میگشتید، باز هم بازیگر میشدید؟ بله، دوباره بازیگری را انتخاب میکردم و بیشتر برای آن زمان میگذاشتم. پدر من فیلمساز بود و هیچ وقت دوست نداشت من بازیگر شوم. میگفت «چشم تو انحراف دارد و در این عرصه موفق نمیشوی»، اما من تمام تلاشم را کردم و به این مسیر ادامه دادم. زیبایی در این عرصه 5-10 درصد مؤثر است و موفقیت در بازیگری نیازمند تلاش و کوشش است. نمیگویم من سوپراستار هستم اما تلاشم را در این عرصه کردم. در حال حاضر مشغول کاری هستید؟ مشغول یک فیلم سینمایی در اصفهان هستم که انساءالله به توافق برسیم، کار را شروع میکنیم. توصیه شما به علاقهمندان بازیگری چیست؟ درس بخوانند و حرفه بازیگری را کلاسیک یاد بگیرند. چون حضور غریزی در این عرصه خوب نیست. در نسل بعد از ما بازیگر جوان، خوب و موفق کم داریم، در بازیگری فقط چهره خوب ملاک نیست بلکه باید بیان خوب نیز داشت. کلام پایانی شما؟ از همه کسانی که این مطلب را میخوانند و لحظاتی احساس خوب و خوشی را با من داشتند، میخواهم که برای من دعا کنند چون به انرژی دعا خیلی اعتقاد دارم. من هم برای آنها دعا
میکنم.
دیدگاه تان را بنویسید