شعر طنز / بي خيال...
شعری طنز از امير حسين خوش حال در باب جوان!
گر که پيکانت ملولت کرده است فکر کن داري فِراري، بي خيال
کار فرمايت حقوقِ قبل را مي دهد در سالِ جاري، بي خيال
رنگ زد گر آدمي گنجشک را تو بخر جاي قناري، بي خيال
گر هواپيماي تو روزي کند يک سقوط اضطراري!! بي خيال
گر نداري جان من! چون عدّه اي دکتراي افتخاري، بي خيال
گر براي قسطِ وامِ مسکنت روز و شب زيرِ فشاري، بي خيال
گر کسي گويد که: « تو ديوانه اي » در جوابش گو که: « آري »، بي خيال
اي جوان، چون شاعر اين شعر اگر جيبِ پُر پولي نداري، بي خيال
منبع: خراسان
دیدگاه تان را بنویسید