سرویس اجتماعی فردا: درست است که هنوز هم مشکلات آلودگی و ترافیکی درکلان شهری، چون تهران حرف اول را میزند، ولی همچنان نقاط مثبتش ارجحیت دارد و آن را متمایز میکند. نقاط مثبتی، چون تمیزی شهر، فضای سبز و بوستانها، ساخت بزرگراهها و پل ها، گسترش مترو و ایجاد فضاهای ورزشی، که خیلی خوب توانسته از پس پایتخت نشینی اش آن هم با این جمعیت رو به رشد برآید و خود را در نمودارهای جهانی به سرعت بالا بکشاند.
اصلاحطلبان سندی علیه قالیباف پیدا نکردند اینجا بخوانید
گزارش میدهند که کیفیت زندگی طی سالهای قبل در شهر تهران چندین برابر شده است. آنجا که ۲۸ شهریور ۹۴، سایت اصلاح طلب عصر ایران با انتشار گزارشی مفصل و ۵۵۰۰ کلمهای از خدمات فوق العاده قالیباف در شهر تهران مینویسد: «شاید که نه، حتما شما هم یادتان میآید روزهایی را که چهره تهران خاکستری بود؛ نه از این همه فضای سبز در حاشیه بزرگراهها خبری بود و نه هیچ کدام از ما تصوری برای داشتن یک بوستان در نزدیکترین فاصله به منزل مان داشتیم. حتی توقعِ داشتنش را هم در خاطرمان نپرورانده بودیم. آن روزهایی که اتوبانهای تهران به تعداد حالا نبود و معابر باریک شهری نفس مان را در لابلای طناب به هم تنیده ترافیک پایتخت محبوس میکرد. تنها معدود فرهنگسراهایی را در تهران سراغ داشتیم که آن هم کارکردی آنچنانی برایش تعریف نشده بود. گاهی اوج خواسته مان این بود که یک بار طی شبانه روز زبالههای مان سر موعد از در منازل مان با همان ماشینهای ملودی دار جمع آوری شود.»
اینجا بخوانید: زلزله تهران، اولین آزمون محمدعلی نجفی بود که مردود شد
برخی سیاسیون رمز این موفقیتها را مدیریت جهادی میدانند و در تصدیق صحبت هایشان به گذشته ایران برمی گردند. آنجا که عدهای با جهاد و از خودگذشتگی سرنوشت ۸ ساله جنگ را به نفع کشور و خاکشان مصادره کردند. رزمندگانی که در شبهای برگزاری عملیات در اقدامات فوری و در تک و پاتکهایی که در جنگ صورت میگرفت وقتی که اقدامات باید در فاصله کوتاه زمانی در شب تاریک با کمترین امکانات انجام میگرفت تا راه دشمن سد شود یا به جریان پیشروی رزمندگان ایرانی کمک کند مدیران جهادی بهترین راهبردها را ارائه میدادند.
میگویند تاریخ ۱۲ ساله شهرداری قالیباف تصدیق مدیریت جهادی است در این روزهای بعد جنگ تحمیلی. از ساخت بزرگراهها و میدانهای بزرگ شهری تا ساخت فرهنگسراها و امکانات تفریحی. از خدمات دهی به مساجد شهری تا مدیریتهای بحرانی در حوادثی، چون پلاسکو. مدیریتی که او را وادار میسازد به جای پنهان کردن خود در پشت صحنه وقایع یا مسافرتهای مصلحتی و به خاطر بیماری! ضرب الاجل از قم به تهران بیاید تا از نزدیک در جریان امور قرار گیرد.
درست است که کارنامه ۱۰۰۰ صفحهای قالیباف که در بررسی شورای شهریهای چهارم قرار گرفته بود روی میز کار شورای شهر فعلی قرار دارد، ولی به شهردار جدید هم ابلاغ کرده اند تا گزارشی از عملکرد این ۱۲ ساله را به شورا ارائه دهد.
مجید فراهانی، عضو شورای شهر تهران در این باره میگوید: «انتظار ما این است که در این گزارش حتماً درباره وضعیت شهرداری تهران در بخشهای مختلف از جمله مباحث مالی، میزان بدهیها، ذخایر موجود شهر، آسیبهای اجتماعی و مشکلاتی که به مدیریت جدید به ارث رسیده شده، گزارش ارائه شود. هنوز این گزارش ارسال نشده، اما امیدواریم انتظارات ما برآورده شود.»
در این باره هم گمانه زنیهایی شنیده میشود از این که برخی نیروهای قدیمی مدیریت گذشته شهرداری در بدنه مدیریت ارشد و میانی شهرداری کنونی تهران، احتمال اعمالنفوذ در راست آزمایی گزارش را دارند. هرچند سید محمود میر لوحی، معاون اجرایی شورای شهر تهران میگوید: «انتظار داریم گزارش تهیهشده بر اساس شاخصهای مؤثر و اصلی باشد.».
اما با این حال باز هم نباید از خاطر برد که آن چیزی که میتواند تهران را باز هم در آمارهای جهانی کیفیت زندگی بالا برد، ادامه همین روند مدیریت جهادی است. مدیریتی که در بحرانهای شهری هم حرفی برای گفتن داشته باشد. مدیریتی که بیماری قلبی نداشته باشد و وقتی مردم شهرش، بیمار یا سالم، در معرض تنفس آلودهترین هوا قرار دارند به بهانه بیماری شهر را به قضا و قدر بسپرد. مدیریتی که وقتی مردم شهرش در معرض بزرگترین خطر یعنی زلزله قرار گرفته اند، خود را از محل سفر به سرعت به شهرش بکشاند و پابه پای مردم در کوچه و خیابانها قدم بزند.
واقعا اگر تهران زلزله میآمد و قالیباف در کیش بود، نه حتی به خاطر بیماری و فرار از آلودگی هوا، که برای شرکت در همایشی کاری، رسانههای وابسته به اعضای فعال شورای شهر امروز، چه بلایی سرش میآوردند؟
قالیبافی که موقع حادثه پلاسکو کار خود در قم را رها کرد و حتی همراه با آتش نشانان به زیر تل خاکسترهای پلاسکو رفت؟!
دیدگاه تان را بنویسید