سرویس اجتماعی فردا: شهرام جباری زادگان، کارشناس شهری طی یادداشتی نوشت: تا دیروز از این همه تبلیغات کاغذی که شهر را غرق کرده بود، سه اپیزود در ذهن داشتم: اپیزود اول: در دنیایی که ارتباطات و تبادل اطلاعات در فضای مجازی، حرف اول و آخر را می زند و پوسترهای کاغذی جای چندانی ندارند، چرا باید نامزدهای انتخابات شورا که یکی از شعارهای اصلی آنها حفظ محیط زیست است، از این همه کاغذ برای معرفی خود استفاده کنند؟ اپیزود دوم: در حالی همه شهر و الِمان های شهری را پوسترهای کاغذی فرا گرفته و تابلوهای راهنمایی، علایم رانندگی و نشان های ترافیکی نیز از انبوه کاغذهایی که روی هم چسبانده شدند، در امان نمانده اند که نامزدهای انتخابات شورا ادعای اجرای قانون و برقراری نظم و انضباط در شهر را دارند! اپیزود سوم: این همه کاغذ که به در و دیوار، به رفیوژ وسط بزرگراه، به جدول کنار خیابان، به ایستگاه های اتوبوس و حتی به تنه درختان چسبانده شده و از شاخ و برگ درختان و پل های عابر پیاده و سواره آویزان شده اند، چه موقع و چگونه پاک می شوند و برای پاکسازی آنها، چقدر زمان و نیرو نیاز است؟ ... و اما اپیزود پایانی؛ صبح شنبه 30اردیبهشت: با همان
تصاویر ذهنی از منزل بیرون آمدم. وقتی وارد بزرگراه شهید مدرس شدم، بزرگراهی که روز قبل از آن سراسر کاغذ بود و رفیوژ میانی و فضای دو طرف آن را انبوه تبلیغات فراگرفته بود، باورم نمی شد این همان بزرگراه است و حالا اثری از انباشت پوسترهای کاغذی که با چسب به الِمان های شهری و حتی گاردریل وسط و جدول کنار بزرگراه نصب شده و آنقدر پوستر روی پوستر چسبیده بود که بیشتر به دفترچه 40 برگ یا 60 برگ شباهت داشت، دیده نمی شود. وقتی وارد میدان هفت تیر و خیابان کریمخان زند شدم هم تصور اینکه اینجا همان میدان و این همان خیابان است که تا دیروز مملو از پوسترهای کوچک و بزرگ بود که همه فضا از ایستگاه اتوبوس گرفته تا پل عابر پیاده را پُر کرده بودند برایم سخت شد. به عنوان یک شهروند، لازم دانستم به رفتگران عزیزی که قسمت آنها از این همه شور و شوق زائدالوصف، سختی و زحمت زائدالوصف بود، دست مریزاد گفته و دست و بازوی این عزیزان که ارمغان آنها برای شهرم، پاکی و پاکیزگی است را ببوسم. رفتگران عزیز شهرم! خدا قوت. امیدوارم نامزدهای دیروز، اگر فردا به نمایندگی شورای شهر انتخاب شدند، شما و زحمات شما را فراموش نکنند.
دیدگاه تان را بنویسید