روزنامه ایران؛ حسن بهشتیپور: نمایندگان قانونگذاری امریکا در حالی بر قانون تحریمهای 10 ساله ایران مهر تأیید زدند که این اقدام در مغایرت با برجام تعریف میشود.
ایران و گروه 1+5 بر اساس یکی از بندهای مهم برجام(ح) متعهد شدهاند که برجام را با حسن نیت و در فضای سازنده برمبنای احترام متقابل اجرا نمایند و از هرگونه اقدام مغایر با نص، روح و هدف برجام که سبب تخریب اجرای موفق آن گردد، خودداری نمایند. همچنین در این چارچوب قرار شده که کشورهای 1+5 از تحمیل الزامات، مقررات و آییننامههای تهدیدآمیز به جایگزینی تحریمها و اقدامات محدودیتسازی که تحت پوشش برجام قرار میگیرد، خودداری کنند. این در حالی است که در جایی دیگر از برجام (بند ﻫ) تصریح شده است که توافق هستهای به لغو جامع همه تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل و همچنین تحریمهای چندجانبه و ملی مرتبط با برنامه هستهای ایران میانجامد که اقداماتی را در حوزه دسترسی به تجارت، فناوری و تأمین انرژی شامل میشود.
بنابراین طبق این بند، تحریمهای مرتبط با موضوع هستهای و نه مرتبط با ایران متوقف میشود. در این بخش، اگر تمامی تحریمهای چندجانبه و ملی مرتبط با ایران درج میشد، به تأمین تمامی خواستههای ایران میانجامید اما چون قرار بر آن نبوده که طرفین بر سر موضوعی غیر از مسأله هستهای با یکدیگر مذاکره کنند، طبیعتاً تحریمهای غیر از موضوع هستهای در دایره لغو یا توقف تحریمها قرار نگرفته است. اما این امر به آن معنا نبود که چون موضوع مذاکره فقط بر اساس مسأله هستهای تعریف شد، تحریمها هم فقط به این مسأله محدود شود، بلکه هدف ایران از مذاکره و رسیدن به توافق آن بود که ابزار تحریم از دست آنها گرفته شود اما امریکاییها علناً میخواستند ساز و کارهای تحریم را حفظ نموده و همچنان از آن به عنوان اهرم فشار استفاده کنند.
این در حالی است که امریکا طبق یکی از بندهای اصلی مرتبط با تحریمها در برجام (بند چهار ص 54)، متعهد میشود برنامه اجرای کل تحریمهای مرتبط با موضوع هستهای را به نحو مطلوب متوقف و اقدام قانونی یا مقتضی برای لغو یا توقف آنها را پیگیری نماید و به این ترتیب فرامین اجرایی مربوط به تحریمها را صادر کند. حالا بخشی از این فرامین اجرایی مربوط به تحریم حوزه نفت و گاز ایران بوده است. بنابراین وقتی قانون داماتو که سرمایهگذاری افزون بر 20 میلیون دلار در حوزه نفت و گاز ایران را تحریم میکند تمدید میشود، به مفهوم آن خواهد بود که دوباره بخشهای انرژی ایران محدود میشود و آن هم برای دیگران نه فقط برای خود امریکاییها. بنابراین تمدید قانون داماتو آن هم در شرایطی که اوباما طی 6 ماه گذشته به فرامین اجرایی بخوبی عمل کرده است و دستور توقف تحریمها را داده است، نقض برجام محسوب میشود. اگر اوباما آن را وتو کند، در راستای همین فرامین این کار را انجام میدهد و اگر نکند، این امکان را میگذارد که دوباره نقض غرض شود.
اما نکته دیگری که وجود دارد، این است زمانی که بیل کلینتون، رئیس جمهوری وقت امریکا قانون داماتو را تصویب کرد، هیچ کشور اروپایی از آن تبعیت نکرد زیرا هیچ یک از آنها توجیه نبودند که امریکا چرا میخواهد چنین فشارهایی را به ایران تحمیل کند. اکنون نیز ما در شرایطی قرار داریم که امریکا نمیتواند هیچ وجه قانونی را برای توقف سرمایهگذاری دیگران در ایران مستند قرار دهد زیرا هم قطعنامههای شورای امنیت و قطعنامههای شورای حکام آژانس بینالمللی لغو شده و هم موضوع پیامدی کاملاً منتفی شده پس اساساً بهانهای برای تحمیل دوباره این تحریمها از سوی امریکا وجود ندارد. بنابراین توجه داشته باشیم داماتو همچنان که در سال 96 کارایی نداشت، الان هم کارایی ندارد.
نکته بعدی این است که ما چه اقدامی کنیم؟ ما باید اقدامی متناسب و متناظر با اقدام کنگره امریکا انجام دهیم. نباید شتاب کرده، دست به اقدامات رادیکالی بزنیم. زیرا استراتژی دولت ترامپ احتمالاً آن است که ایران را در موقعیتی قرار دهد که برجام را نادیده بگیرد حال آنکه این کار هزینههای زیادی را به کشور نقض کننده وارد میکند. از این رو باید گامهای خود را هوشمندانه و ناظر به اقدامات امریکا برداریم.
دیدگاه تان را بنویسید