خشت کج اعتماد به آمریکا
آقای روحانی در کنار ذهنگرایی برجامی، واقعیتها را هم تحریفشده بازگو میکند.
آقای روحانی در کنار ذهنگرایی برجامی، واقعیتها را هم تحریفشده بازگو میکند.
او اخیرا گفت: «دولت با رأی مردم و وعدهای که به مردم داده بود، ظرف ۱۰۰ روز قدمهای مهمی را برای شکستن تحریم برداشت و فروردین ۹۴ به توافق کلی با ۶ کشور رسیدیم و ۲۳ تیر ۹۴ با ۱+۵ به توافقی تحت عنوان برجام دست یافتیم و دیماه ۹۴ نیز برجام اجرایی و تحریمها برداشته شد. همه دستورالعملهای لازم نیز از طرف اتحادیه اروپایی و آمریکا اعلام و ابلاغ شد. نتیجه این توافق این است که از طریق گفتوگو و تعامل سازنده میتوان مسائل پیچیده و مهمی که بین کشورمان و کشورهای بزرگ و حتی سازمانهای بینالمللی وجود دارد را حلوفصل کرد».
روزنامه وطن امروز در نقد این سخنان نوشت: آقای روحانی به قدمهای مهمی اشاره میکند که برای رفع تحریمهای ضدایرانی در طول 100 روز اخیر برداشته است. ایشان مدعی است پس از انعقاد توافق موقت (توافق ژنو) و متعاقبا توافق برجام، همه دستورالعملهای لازم از طرف اتحادیه اروپایی و آمریکا برای رفع تحریمها ابلاغ شد. با این حال آقای روحانی اشاره نکرده پس از ابلاغ این دستورالعملها، چه اتفاقی رخ داد! بهتر بود ایشان اشاره میکرد جان کری، همان وزیر خارجه آمریکا که قول شفاهی وی از دید دولتمردان ما «تضمین» محسوب میشد، چگونه مؤسسات اعتباری، مالی و حتی دولتی در کشورهای دیگر دنیا را مجاب کرد پس از انعقاد توافق هستهای، از تجارت و مراوده با ایران اجتناب کنند! بهتر است آقای روحانی در تشریح این مقدمه، اشاره کند چگونه دهها بانک و مؤسسه اعتباری خصوصی و دولتی در ایران را به امید «عادیسازی روابط بانکی ایران و دنیا پس از برجام» وادار به استقراض از بانک مرکزی کرد اما پس از انعقاد توافق هستهای، خبری از هجوم بانکهای خارجی برای ایجاد مراودات بانکی و اعتباری با ایران نبود! همین مسئله، منجر به ایجاد گرههای کور در نظام بانکی کشور شد. بدیهی است از این مقدمه ناقص و متاسفانه نادرست، خروجی و نتیجهای واقعی و منطقی حاصل نمیشود! آقای روحانی مدعی است الگوی انعقاد برجام نشان داد چگونه میتوان مسائل پیچیده را میان ایران، کشورهای بزرگ و سازمانهای بینالمللی حلوفصل کرد! اگر انعقاد پرابهام برجام، نقض برجام توسط دولت اوباما، خروج رسمی دولت ترامپ از برجام و انفعال سازمان ملل متحد در صیانت از قطعنامه 2231 شورای امنیت از دید آقای رئیسجمهور اضلاع حلوفصل پرونده هستهای ایران محسوب میشود، باید به حال ایشان و کسانی که این ادعا را مطرح میکنند تأسف خورد! ایدهآلگرایی انتزاعی دولت یازدهم و دوازدهم در قبال کدخدای خودساخته ذهن آنها (آمریکا) و متعلقات آن (تروئیکای اروپا)، در نهایت سبب شد ما بیشترین دادهها و کمترین ستاندهها را در مذاکرات هستهای داشته باشیم.
دیدگاه تان را بنویسید