روزنامه رسالت در یادداشتی پیرامون نقش مخرب فرانسه در مذاکرات هسته ای و ادعای لوران فابیون در زمینه عدم نقش آفرینی منفی کشورش در این مذاکرات نوشت: درست در جريان رقابتهاي انتخاباتي سال ۲۰۰۴ ميلادي آمريکا، زماني که صداي طبل جنگ و خشونت در عراق و افغانستان بيش از هر زمان ديگري از سوي کاخ سفيد به صدا در آمده بود، تيم دونفره جان کري-ادواردز آماده رقابت با تيم بوش-چني شد. برخي شهروندان آمريکايي اميدوار بودند جان کري و ادواردز در رقابتهاي انتخاباتي سياستهاي جنگ طلبانه واشنگتن در عراق و افغانستان را به صورتي جدي به چالش کشيده و بر لزوم ايجاد اصلاحات بنيادين در سياست خارجي آمريکا تاکيد کنند. با اين حال کري ترجيح داد با اتيکت و ماسک "قهرمان جنگ ويتنام" وارد کارزار انتخابات شود. به عبارت بهتر، کري به جاي آنکه خود را به عنوان نماد صلح معرفي کند، با ظاهري جنگ طلبانه وارد رقابتهاي انتخاباتي شد. همين مسئله منجر به نااميدي بسياري از دموکراتها و بخشي از راي دهندگان مستقل آمريکايي از وي گرديد. در نهايت تعداد قابل توجهي از راي دهندگان به اين نتيجه رسيدند که حداقل بقاي بوش در کاخ سفيد بهتر مي تواند منجر به اداره و مديريت
صحنه جنگ در عراق و افغانستان شود،تصوري که البته آن نيز نادرست از آب در آمد! جان کري در سال ۲۰۰۴ ميلادي با تکيه بر رشادتهاي خونين! خود در جنگ ويتنام و نابودسازي کشوري محروم در شرق آسيا وارد فضاي انتخابات شد اما اين روزها با صدايي لرزان و چهره اي اشکبار نسبت به وقوع هر جنگي در نظام بين الملل اعلام برائت مي کند! البته اين ژست کري ۴۸ ساعت بيشتر دوام نياورد، چرا که پس از حضور در جلسه استماع سنا بار ديگر بر وجود همه گزينه هاي روي ميز در قبال ايران تاکيد کرد!ديروز ،در جريان نشست خبري لوران فابيوس در تهران، وزير امور خارجه فرانسه سعي کرد چهره معصومانه اي از خود به نمايش بگذارد! وي در مقابل دوربينهاي تلويزيون نقش بازدارنده دوساله خود و کشورش در مذاکرات هسته اي را منکر شد و اين حقيقت محض را گزاره اي غير حقيقي دانست! ادعاي فابيوس مبني بر عدم نقش آفريني منفي کشورش در مذاکرات هسته اي در حالي صورت مي گيرد که نه تنها ملت ايران، بلکه ساير رصدگران مذاکرات هسته اي طي دو سال اخير از کاخ اليزه به عنوان بازيگر مخرب يا پليس بد مذاکرات ياد مي کنند. همگان به ياد دارند که لوران فابيوس چگونه يک تنه در آبان ماه سال ۱۳۹۲ ميز
مذاکرات ژنو را بر هم زد و امضاي توافق موقت را مشروط به تعطيلي کامل نيروگاه اراک و خارج شدن کل مواد غني سازي شده از ايران دانست!همگان به ياد دارند که در جريان تعيين نيازهاي اساسي ايران، فرانسه کمترين ميزان سانتريفيوژها يعني حدود ۵۰۰ سانتريفيوژ را براي ادامه فعاليتهاي هسته اي ايران کافي دانست و همين مسئله منجر به بر هم خوردن مذاکرات تيرماه سال ۱۳۹۳ در وين شد.پس از آن نيز فابيوس لحظه اي آرام ننشست! معاملات تسليحاتي کلان با رژيم هاي ديکتاتور عربي و شارژ نظامي و لجستيکي کانونهاي حامي گروههاي تکفيري در خاورميانه اقداماتي بود که کاخ اليزه طي دو سال اخير به صورتي مستمر صورت داده و براي دريافت بيشتر دلارهاي آغشته به خون و نفت سعوديها از هيچ گونه اقدام سلبي و بازدارنده اي پاي ميز مذاکرات دريغ نورزيد. فابيوس بارها عنوان کرد که در مذاکرات هسته اي با ايران دغدغه هاي رژيم اشغالگر قدس و کشورهاي عربي شوراي همکاري خليج فارس را در نظر خواهد گرفت! فابيوس به نقطه قوت و نيروي محركه مخالفان توافق هسته اي با ايران در تل آويو، رياض و واشنگتن تبديل شد تا آنجا که حتي سناتورهاي حزب جمهوريخواه آمريکا از وي به عنوان نماينده واقعي
خود پاي ميز مذاکرات ياد مي کردند. در موضوع تحقيق و توسعه و بازرسي هاي فراپادماني، وزير امور خارجه فرانسه بار ديگر نقش يک مانع محکم را در مسير توافق نهايي ايفا کرد و تا حدود دو هفته قبل از جمع بندي مذاکرات اين موضع غير عاقلانه را حفظ کرد. در چنين شرايطي فابيوس در چشمان خبرنگاران مي نگرد و از رويکرد عاقلانه! خود در مذاکرات هسته اي با ايران و عدم نقش آفريني منفي خود در اين ماراتن ديپلماتيک سخن مي گويد!وزير امور خارجه فرانسه در به کارگيري تاکتيک "تغيير چهره" به اندازه اي ناشيانه عمل کرده است که حتي نزديک ترين افراد به وي در حزب سوسياليست فرانسه نيز قدرت تاييد بازي وي را ندارند! فابيوس ترجيح داده است امروز "مهربان و حامي توافق" باشد ،چنانچه کري نيز امروز ترجيح مي دهد در تقبيح جنگ در جهان "اشک ديپلماتيک" بريزد!ميان اشک کري در روز پاياني مذاکرات هسته اي و سر به زير شدن امروز فابيوس کمترين فاصله و شکافي وجود ندارد. آنچه در اين معادله تغيير نمي يابد، ماهيت و هويت وزراي امور خارجه آمريکا و فرانسه است. اگرچه کسي خواستار قطع روابط ديپلماتيک با پاريس يا بسته شدن در کشور بر روي ديگر بازيگران نظام بين الملل نيست، اما
اين رويکرد نبايد باعث القاي تطهير و تغيير چهره دشمنان هسته اي و سياسي مرز و بوم ما شود.از سوي ديگر، نقش آفريني منفي امثال فابيوس و کري در دوران پساتوافق نيز مي تواند ادامه داشته باشد،چنانچه در دوران مذاکرات و حتي پس از امضاي توافقنامه ژنو و قرائت بيانيه لوزان نيز بارها شاهد آن بوديم. آنچه مبناي قضاوت ما در قبال رفتار سياستمداران همه کشورهاي دنياست، ادعاهاي ظاهري و اشکها و لبخندهاي آنها نيست .مبناي ما در اين قضاوت و رصد تعيين کننده، رويکرد واقعي سياستمداران غربي نسبت به پديده هاي جاري در قبال ايران، منطقه و نظام بين الملل است.عسار و مبناي قضاوت ما در اين معادله بايد واقع بينانه و برخاسته از تک تک رفتارها،گفتارها و رويکردهاي مبنايي سياستمداراني مانند فابيوس و کري در يک بازه زماني معين باشد. بدون شک يکي از اصلي ترين دلايل حضورشتابزده لوران فابيوس در ايران تلاش براي تسريع پروسه تاکتيکي "تغيير چهره پاريس" در نزد افکار عمومي ايران است. در هر حال ملت ايران همان گونه که گذشته و حال رفتار فابيوس را رصد مي کند، رفتارهاي آينده وي و فرانسوا اولاند رئيس جمهور فرانسه را نيز رصد مي كند
دیدگاه تان را بنویسید