حمله شدید وزیر احمدی‌نژاد به مردان روحانی

کد خبر: 388469

رئیس ستاد انتخابات سال 88 گفت: اینکه نخواستند صندوق‌ها بازشماری شود یعنی تصمیم خود را گرفته بودند و تصمیم هم بازشماری صندوق‌ها نبود بلکه این بود که انتخابات را در دور باطل بیندازند زیرا بر فرض اگر دوباره انتخابات برگزار شود باز هم بازنده اعتراض می‌کرد و باز هم باید انتخابات مجدد تکرار می‌شد.

فارس: کامران دانشجو رئیس ستاد انتخابات سال 88 شاید بهترین فردی باشد که بتواند تمام مسائل آن روزهای کشور را بازگو کند، روزهایی که جزء پرالتهاب‌ترین روزهای کشور بود. در این دیدار 4 ساعته دانشجو ساعت به ساعت روز انتخابات و فردای آن روز را توصیف کرد و از شاخص‌های فتنه گفت و نقدی بر عملکرد دولت در عدم موضع‌گیری در برابر فتنه داشت. وزیر علوم دولت دهم ناگفته‌هایی را هم در مورد دیدار نمایندگان کاندیداهای انتخابات 88 با مقام معظم رهبری و صحبت‌های نمایندگانی را مطرح کرد که هم اکنون وزیر دولت یازدهم هستند. بخشهایی از سخنان کامران دانشجو: -از قبل انتخابات زمانی که مسئله کمیته صیانت از آرا را مطرح کردند احساس کردم که مجموعه به سمت دیگری می‌رود و همان زمان اعلام موضع کردم و گفتم هر تشکلی برای رصد رای‌گیری می‌تواند کمیته داشته باشد ولی صیانت از آرا بر اساس قانون به عهده شورای نگهبان است. -در فتنه سال 88 شعار الله‌اکبر را از زمان انقلاب کپی می‌کردند ولی این الله‌اکبر چه می‌خواست و آن الله‌اکبر چه می‌خواست و تشخیص این موارد برای برخی افراد دشوار است و نمی‌توانند متوجه شوند که این الله‌اکبر می‌خواهد ریشه نظام را بزند و آن الله‌اکبر ریشه طاغوت را. -اینکه آیا موسوی به طور مستقیم به عنوان فردی که می‌دانسته دشمن در حال برپایی فتنه است به این مسئله ورود کرده یا غفلت کرده است هنوز جای سوال است. به این دلیل می‌گویم جای سوال است که ساعت 11 شب که هنوز رای‌گیری در حال انجام بود و هیچ آرایی شمارش نشده بود موسوی اعلام پیروزی کرد و این مسئله با این سوال همراه می‌شود که آیا از جایی به وی گفته‌اند که این کار را انجام بدهد؟ -پس از اعلام پیروزی موسوی، من به عنوان رئیس ستاد انتخابات به این جمع‌بندی رسیدم که قصد فضاسازی دارند. البته فکر نمی‌کردم به این صورت بشود. به سراغ مسئول رایانه رفتم و پرسیدم که نتیجه‌ای از شمارش آرا آمده است یا خیر که دیدم چیزی نیامده است. -پس از اینکه نتیجه سه میلیون آرا از چند صندوق سیار و یک سری صندوق کوچک آمد به رئیس صدا و سیما زنگ زدم و خواستم اجازه بدهد نتایج را اعلام کنم که گفت باید ساعت 6 صبح به بعد این کار صورت گیرد یعنی به طور کلی هر ساله همینطور بوده است. -اما چون احساس کردم تا آن زمان فضاسازی انجام می‌شود در وزارت کشور مصاحبه مطبوعاتی ترتیب دادم و تعداد آرا را اعلام کردم که در آن زمان 74 درصد به نفع احمدی‌نژاد بود. -یکی از خبرنگاران در آن نشست مطبوعاتی گفت موسوی اعلام کرده با اختلاف فاحش برنده است. گفتم نمی‌دانم این اطلاعات را از کجا آورده است ولی آنچه شمارش شده به این صورت بوده است. -پس از این نشست مطبوعاتی، رئیس سازمان صدا و سیما تماس گرفت و گفت که می‌توانم آرا را ارائه دهم، که از آن زمان یک ساعت به یک ساعت تعداد آرا را اعلام کردم. -دو شبانه روز نخوابیده بودم و شب انتخابات نیز تا صبح یک ساعت به یک ساعت نتایج آرا را اعلام می‌کردم. 9 صبح فردای روز رای‌گیری رفتم که استراحت کنم و خواستم کمی مانده به ساعت 10 بیدارم کنند تا نتایج را اعلام کنم که در آن زمان گفتند فقط 600 یا 700 هزار نتیجه رای شمارش شده اضافه شده است که گفتم تعداد زیاد نیست و ارزش اعلام ندارد بنابراین به استراحت ادامه دادم و ساعت 11 نتایج را اعلام کردم و از همان ساعت تا ساعت 3 دوباره یک ساعت به یک ساعت نتایج را اعلام کردم. -من در این دوره حتی برای اولین بار نتیجه تمام صندوق‌ها را یک به یک بر روی سایت گذاشتیم. حدود 42 هزار صندوق بود که همه را با اطلاعات کامل اعلام کردم. -حتی در آن زمان آقای محصولی(وزیر کشور وقت) مخالفت کرد که آرای تمام صندوق‌ها را یک به یک بر روی سایت بگذاریم زیرا تاکنون چنین اتفاقی رخ نداده بود ولی بنده به عنوان رئیس ستاد انتخابات با استفاده از اختیارات قانونی خودم این کار را انجام دادم. -نامزدها گفتند ما ناظر می‌خواهیم که قبول کردیم و برای موسوی 24 هزار ناظر و 18 هزار ناظر برای کروبی در نظر گرفته شد. -بیشترین ناظر به ترتیب برای موسوی، کروبی، رضایی و احمدی‌نژاد بود که هیچ کدام تخلفی را ارائه نکردند. -در جلسه‌ای که با مقام معظم رهبری داشتیم ایشان فرمودند هر کس نسبت به هر کدام از صندوق‌ها که اعتراض دارد اعلام کند که 10 درصد آرا بازشماری شود و اگر اختلاف فاحشی وجود داشت تمام صندوق بازشماری شود ولی هیچ کدام از کاندیداها جز محسن رضایی درخواست بازشماری نکردند. -به دلیل خواسته محسن رضایی چند صندوق را به همراه نماینده‌اش بازشماری کردیم ولی اختلافی وجود نداشت و خودش از بازشماری بقیه صندوق‌ها منصرف شد. -در شرایطی که مقام معظم رهبری اعلام کردند در صورت درخواست کاندیداها 10 درصد از هر صندوق مورد اعتراض بررسی شود ولی بجز محسن رضایی کسی درخواست نکرد. -من نمی‌خواهم قضاوت کنم چون کار من نیست ولی تحلیلم این است که ساعت 11 شب موسوی چطور اعلام کرد که برنده شده است؟ یا از قبل برنامه‌ای داشته است یا از جایی اطلاعات غلط گرفته است. -وقتی متوجه شد که اشتباه کرده است چرا از کانال قانونی پیگیری نکرد؟ چرا نخواست که صندوق‌ها بازشماری شوند؟ مثلا می‌گفت صندوق‌های لرستان را بازشماری کنیم، این را هم نخواستند. -اینکه نخواستند صندوق‌ها بازشماری شود یعنی تصمیم خود را گرفته بودند و تصمیم هم بازشماری صندوق‌ها نبود بلکه این بود که انتخابات را در دور باطل بیندازند زیرا بر فرض اگر دوباره انتخابات برگزار شود باز هم بازنده اعتراض می‌کرد و باز هم باید انتخابات مجدد تکرار می‌شد. -پس از گذشت 5 سال شک و شبهه‌ای نیست که فتنه از آن طرف آب حمایت می‌شد و به دنبال براندازی نظام بودند. -برخی هرجایی که به نفع‌شان باشد انتخابات را به رسمیت می‌شناسند، انتخاباتی که به عنوان دموکرات‌ترین انتخابات کشور اعلام کردند 216 هزار رای اضافه بر 50 درصد قانونی داشت. در حالی که احمدی‌نژاد در آن انتخابات 14 درصد رأی بیشتر داشت. چطور آن انتخابات دموکراتیک نیست؟ -من قائل به این هستم که ملت و نامزدهای انتخاباتی در سال 92 به بلوغ سیاسی رسیدند، آنهایی که در سال 88 قبول نکردند یا بلوغ سیاسی نداشتند یا در فتنه بازی می‌کردند. -مردم به بلوغ سیاسی رسیده‌اند و شورای نگهبان نیز سلامت خود را نشان داد. نامزدها هم به بلوغ سیاسی رسیده‌اند به طوری که حتی با 216 هزار رای بالاتر از 50 درصد قانونی نیز رای‌ها را قبول کردند. -در جلسه‌ای که در آن سال اعضای ستادهای کاندیداها با مقام معظم رهبری داشتند عباس آخوندی (وزیر مسکن فعلی)، زنگنه( وزیر نفت فعلی) و علیرضا بهشتی( مشاور عالی موسوی) به عنوان نمایندگان موسوی در جلسه شرکت کردند که در آن زمان آخوندی صحبتی را مطرح کرد، حتی اگر صحبت آخوندی را ملاک بگذاریم می‌توان گفت در انتخابات سال 92 امکان اشتباه است و بازشماری شود زیرا آخوندی گفت اشتباه 500 هزارتایی در یک انتخابات ملی قابل قبول است. ولی در سال 92 هم مردم هم کاندیداهای رقیب به بلوغ فکری رسیدند. -مردم در 9 دی گفتند که چه می‌خواهند ولی باز آنها مدعی مردم می‌شوند. ولی من قائل به این هستم که فتنه نباید از یاد برود، انگار بگوییم نفاق و منافق را از یاد ببریم. منافقان که دهه 60 بودند را از یاد ببریم. فرض کنیم از یاد بروند آیا این مسئله به نفع کشور است؟ اگر فتنه را فراموش کنیم آیا فکر می‌کنند به نفع کشور است؟ -من قائل به این هستم که در نماز جمعه‌ها و شعارهای انقلابی به جای «مرگ بر منافقان و کفار» باید بگوییم «مرگ بر منافق و فتنه‌گر»، زیرا کفار که تکلیف‌شان مشخص است، فتنه گران و منافقان هستند که عملکردشان همیشه باید در یادها بماند. -در انتخابات سال 88 از مدت‌ها قبل برنامه‌ریزی کرده بودند به طوری که از سال 84 گفتند احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور یک دوره‌ای است و برنامه‌ریزی کردند تا یک دوره‌ای باشد، اذهان را آماده کردند و بحث کمیته صیانت از آرا و تقلب را مطرح کردند. -در وزارت کشور جلسه‌ای بود که حتی ما با انتخاب رنگ برای نامزدها مخالفت کردیم چون پیش‌بینی می‌شد. -حالا اینکه دشمن چرا برای براندازی نظام در دولت احمدی‌نژاد برنامه‌ریزی بیشتری داشت این بود که مقام معظم رهبری فرمودند دولت نهم و دهم شعارهای انقلاب را سر دست گرفته است و دشمنان ما با این کار سر سازش ندارند و به همین دلیل با دولت نهم و دهم مخالف بودند. -با این شرایط اگر ما سه هزار دانشگاه دیگر هم راه‌اندازی کنیم دشمن مخالفت نمی‌کند زیرا فرهنگ آنها را با پول خودمان ترویج می کنیم و آنها با این مسئله مخالفتی ندارند اما اگر یک دانشگاه اسلامی راه‌اندازی کنیم صدایشان درمی‌آید. -زمانی که مقام معظم رهبری به عنوان فصل‌الخطاب فرمودند 10 درصد صندوق‌ها را می‌توانیم به خواست معترضان باز کنیم کسی که غافل است باید برگردد یا وقتی 9 دی را دیدند باید برگردند، چرا برنمی‌گردند؟ چرا به بازی ادامه می‌دهند و مسیر غلط را طی می‌کنند؟ یعنی خواص ما یا خود موسوی و کروبی قائل به این نیستند که دشمنان، فتنه را برنامه‌ریزی کردند و به دنبال براندازی نظام بودند؟ چرا نسبت به این مساله موضع نمی‌گیرند؟ -نقدی که به دولت یازدهم است نیز این است که چرا دولت یازدهم در این یک سال و نیم حتی یک بار هم فتنه را تحلیل نکرده است، یک نفر از دولتمردان تحلیل کنند تا مردم ببینند، چرا دولتمردان کلمه فتنه را به کار نمی‌برند. فقط فرهادی وزیر علوم یک بار در زمان رای‌گیری مجلس برای وزارت علوم گفت فتنه خط قرمز ما است، همین! -ملت در 9 دی علیه چه مسئله‌ای به میدان آمدند؟ با چه انگیزه‌ای؟ چرا 9 دی از سوی دولتمردان تحلیل نمی‌شود؟ آیا این انتظار زیادی است که ملت از دولت و دولتمردان بخواهد که فتنه را تحلیل کنند؟ چرا دولتمردانی که برای تقویت نظام کار می‌کنند علیه فتنه‌ای که برای براندازی نظام برنامه‌ریزی کرد روشنگری نمی‌کنند؟ -چرا نمی‌گویند فتنه محکوم است؟ چرا موضع نمی‌گیرند؟ یا حداقل نامی از فتنه نمی‌برند؟ اینکه در هر سخنرانی از مقام معظم رهبری و بیانات ایشان می‌گویند خوب است ولی کافی نیست، مقام معظم رهبری چند بار فتنه را به کار برده‌اند و چند بار ابعاد فتنه و خطر فتنه را مطرح کرده‌اند؟ -در انتخابات 88 به دنبال براندازی نظام بودند و این مساله بر کسی پوشیده نیست، آیا این مسئله حادثه است؟ حتی اگر حادثه است دولتمردان این حادثه را تحلیل کنند. آیا مردم حق دارند حداقل از دولت خود بپرسند که فتنه را تحلیل کند؟ به خصوص پس از اینکه رئیس قوای مقننه و قضائیه، نمایندگان مردم و ائمه جماعت در رابطه با فتنه اعلام موضع و تحلیل کردند، معنای این سکوت دولتمردان چیست؟ خود مردم هم در 9 دی اعلام موضع کردند. آیا می‌شود در مورد فتنه خنثی بود؟ حتی اگر خنثی هستند هم بگویند، زیرا عدم اعلام موضع از طرف خواص می‌تواند دشمن را به طمع بیندازد تا به بازسازی فتنه بیندیشند. -آقای آخوندی! آیا شما در خدمت مقام معظم رهبری نگفتید که مکانیزم انتخابات به گونه‌ای است که در این حجم تقلب نمی‌تواند انجام شود؟ همین جمله خودتان را چرا به مردم نگفتید؟ مردم حق دارند این را سوال کنند. آن زمان نگفتید حالا که دولتمرد هستید بگویید. از فتنه هم اسم نبرید ولی این جمله خودتان را بگویید تا حداقل نظام را از تهمت‌های bbc و voa مبرا کنید. - زنگنه، آخوندی و ربیعی سه وزیر کنونی دولت در سال 88 در ستاد موسوی بودند، این افراد که ‌می‌توانند اعلام کنند که آن زمان به این جمع‌بندی رسیدند که تقلبی رخ نداده است و به همین دلیل درخواست بازشماری نداشتند. -برخی عوامل فتنه مدعی مناصب حساس هستند، زمانی که از سوی دولت اعلام موضع نمی‌شود مدعی می‌شوند، همین اعلام موضع نکردن یا خنثی بودن مسئولان دشمن را به طمع می اندازد که دوباره به دانشگاه ما چشم داشته باشند، من در زمان مسئولیتم شفاف موضعم را می‌گفتم و برای همین دشمن جرات نمی‌کرد به دانشگاه چشم داشته باشد حتی در مورد مسائل اشتباه دولت دهم هم موضع می‌گرفتم. زیرا نظام مهم است نه اینکه ما سر قدرت باشیم یا خیر. -9 دی 88 برای راهپیمایی به خیابان کارگر آمدم شعارهای بسیار تند علیه دو نفر بود. یعنی حتی به سمت اعدام می‌رفت و کسی هم دیکته نکرده بود. در میدان انقلاب سعی می‌شد تندی شعار‌ها کنترل شود، مردم نشان دادند که چه می‌خواهند و اعلام موضع کردند برای همین می‌گویم چرا دولت اعلام موضع نمی‌کند. -در دولت احمدی‌نژاد افرادی بودند که به موسوی رای دادند ولی بچه‌های مومن و درستی بودند. اینطور نبود که هر کس به موسوی رای دهد فتنه‌گر باشد. برخی از رای‌دهندگان به موسوی در روز 9 دی شعار سر دادند. -در مورد هدایت آرا مگر ستاد انتخابات برای چه کاری تشکیل می‌شود؟ اگر نزدیک انتخابات رئیس‌جمهور یا هر کاندیدای دیگری از معیشت مردم بگوید تخلف است؟ اگر برای انتخابات بعدی قول‌هایی داده شود یا الان کاری از سوی دولت انجام شود با این هدف که در انتخابات بعد رای بیاورد خلاف است؟ اینکه وی مدعی شده که ما از رکود خارج شدیم برای چه چیزی است؟ یکی از انگیزه‌های کار دولت این است که در انتخابات برنده شود. این مسئله هدایت است؟ اگر حقوق را 20 درصد اضافه کنند باید بگوییم هدایت کرده‌اند؟ اینها بیشتر بهانه است. -آقای الویری! شما در دیدار مقام معظم رهبری به اجرای طرح سهام عدالت از سوی احمدی‌نژاد اعتراض داشتید و این مساله را هدایت رای مردم می‌دانستید ولی به مکانیزم انتخابات اعتراضی نداشتید. همین مساله را در میان مردم هم بگویید. چرا در میان مردم این موضوع را مطرح نمی‌کنید؟ -من مسئول رای‌گیری بودم یعنی رای مردم را بگیرم و اعلام کنم در این مساله تقلبی رخ نداده است. آن‌ها هم بگویند ما برای اینکه می‌دانستیم رای جا به جا نشده درخواست بازشماری نداشتیم. -البته برخی از آنها اکنون فهمیدند که تقلبی وجود نداشته است و می‌خواهند به نحوی بگویند تقلب نبوده که می‌گویند هدایت بوده است. برخی که می‌گویند تقلب نبوده بلکه تخلف از سوی احمدی‌نژاد بوده است این مسائل را در میان مردم مطرح کنند و بگویند که تقلبی رخ نداده است. مگر کروبی نگفت هر کس رای دهد 50 هزار تومان می‌دهم پس چرا ایراد نمی‌گیرند که هدایت کرده است؟

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت