عربستان از ارکان اجرای سیاستهای منطقهای امریکاست
«نادر انتصار» معتقد است عربستان یکی از ارکان اصلی اجرای سیاست خارجی آمریکا در منطقه است و هیچ علامتی وجود ندارد که نشان دهد واشنگتن از یکی از لنگرهای اصلی خود در منطقه دور شود.
خبرگزاری مهر: رسانههای خبری از برگزاری نشست سران شورای همکاری خلیج فارس و آمریکا در ماه اکتبر، پاییز امسال، در کمپ دیوید جهت حل بحران قطر خبر دادهاند.
اگر بخواهیم با دیدی عمیقتر به موضوع بحران در منطقه میان قطر و کشورهای حوزه خلیج فارس نگاه کنیم باید گفت: خطوط کلی سیاستهای آمریکا و خطمشی واشنگتن نسبت به بحران خلیج فارس به تمایل دولت آمریکا برای هماهنگشدن تحرکات عربستان، امارات و دیگر کشورهای عرب این منطقه با تشکیلات تروریستی افراطگرا و مقابله با نفوذ ایران باز میگردد و واشنگتن نمیخواهد در راستای تحقق این دو هدف، خللی همچون اختلاف میان کشورهای عربی منطقه به وجود آید.
از زمان آغاز بحران قطر، دونالد ترامپ موضع حمایتگرانه خود را از کشورهای تحریم کننده قطر اعلام کرد، موضعی که البته مغایر با دیگر ارکان دولت آمریکا همچون پنتاگون و وزارت امور خارجه بود. از سوی دیگر تلاشهای دیپلماتیک مقامهای قطری و اصرار بر موضع قاطع خود درباره محکوم کردن شروط سیزده گانه عربستان و متحدانش باعث شد کشورهای تحریم کننده از موضع خود کوتاه بیایند و راه گفتگو را در پیش بگیرند. مجموعه این عوامل بعدها باعث شد ترامپ لحن خود را نسبت به بحران قطر تغییر دهد.
در این راستا خبرنگار مهر گفتگویی با پروفسور «نادر انتصار» رئیس دانشکده علوم سیاسی دانشگاه آلابامای جنوبی امریکا انجام داده که در ادامه میآید. «سیاست کردها در خاورمیانه» از جمله کتابهای انتصار است که در حوزه مطالعات کردی مرجع به شمار میرود.
*نشست کمپ دیوید برای حل بحران قطر قرار است پاییز امسال در امریکا برگزار شود. آیا این ابتکار عمل امریکا میتواند به حل این بحران منجر شود؟
من در مورد چشم انداز حل بحران قطر در نشست آینده کمپ دیوید بسیار مشکوک هستم. تا کنون، دولت ترامپ هیچ رکورد قابل توجهی در حل بحرانهای بزرگ بین المللی، به ویژه بحرانهای خاورمیانه با پیچیدگیهای چند لایه آنها نداشته است. تنها میتوان گفت که دولت ترامپ از زمان دست یافتن به قدرت، بحرانهای منطقهای موجود در خاورمیانه را تشدید کرده است.
*برخی معتقد هستند اینکه امریکا در راس این ابتکار عمل برای حل بحران قطر برآمده نشان از نارضایتی واشنگتن از ریاض جهت حل مسائل منطقهای است. نظر شما در این خصوص چیست؟
من واقعا با این تحلیل موافق نیستم. عربستان سعودی یکی از ارکان اصلی اجرای سیاست خارجی آمریکا در منطقه است. هیچ علامتی وجود ندارد که نشان دهد واشنگتن از یکی از لنگرهای اصلی خود در منطقه دور شود.
البته اختلافات تاکتیکی بین واشنگتن و ریاض ممکن است در هر زمانی رخ دهد. اما ما نباید اختلافات تاکتیکی را با شکافهای استراتژیک بین دو کشور اشتباه بگیریم. هر طرف به خوبی میداند به میزان بالایی درگیر شده و بنابراین روابط استراتژیک خود را به خطر نمیاندازد.
*با توجه به شروط عربستان و همپیمانان آیا قطر حاضر است امتیازی به طرف مقابل بدهد؟ اگر چنین است در چه زمینههایی ممکن است مصالحهای صورت گیرد؟
تا کنون، قطر قادر به تحمل فشار عربستان سعودی و متحدان منطقهای آن بوده و در آبهای طوفانی با موفقیت هدایت شده است. بنابراین، من فکر نمیکنم در این زمان قطر تمایل داشته باشد به راحتی به خواستههای طرف مقابل پاسخ دهد.
مهمترین درخواستی که تاکنون جبهه عربستان سعودی - امارات از قطر داشته کاهش روابط قطر با ایران و ملحق شدن آن به محور ضد ایرانی در منطقه بوده است. این درخواست تاکنون مهمترین معمای محور ضد ایرانی به رهبری عربستان سعودی بوده و خواهد بود. ۱۲ یا ۱۳ درخواست دیگر نهایتا قابل مذاکره هستند.
*با توجه به روابط امریکا با عربستان و قطر، واشنگتن چگونه میتواند این بحران را حل کند تا دو طرف را راضی نگهدارد؟
مشغله ذهنی محور عربستان و واشنگتن، ایران و تضعیف منافع ملی ایران در منطقه است. بنابراین، اگر آنها بتوانند قطر را به نوعی متقاعد سازند که به اردوگاه ضدایرانی آنها بپیوندد، واشنگتن ممکن است بتواند شکاف موجود بین دوحه و ریاض را پر کند.
اما هزینهای که قطر باید پرداخت کند این است که تابع ائتلاف ضد ایرانی و دسیسههای منطقهای آن شود.
دیدگاه تان را بنویسید