خبرگزاری مهر: یک دورهمی که نام جام رمضان معلولان را برای آن انتخاب کرده بودند، بهانهای بود تا بیش از ۲۰۰ معلول دور هم جمع شوند و با تفنگ و تیر و کمان چند ساعتی با یکدیگر رقابت کنند. در میان معلولان از کودک ۵ساله تا پیرمرد ۷۰ ساله با علاقهمندی خاصی تیر و کمان دست میگیرند و به سمت سیبل مقابل نشانه میروند. معلولان جسمی-حرکتی، ذهنی و حتی نابینا که سیبل را نمیبینند، بلکه فقط حس میکنند. دستهای ناتوانی که تیر را به نزدیکترین دایره در میانه سیبل شلیک میکند، باعث شگفتی مربیانی میشود که برای آموزش هر معلول تنها یک دقیقه زمان گذاشتهاند. در بخش پایانی وقتی امتیاز برترینها اعلام میشود، شگفتیها نیز به اوج میرسد؛ در دارت و تیر و کمال امتیازهای ۹۳ و ۹۵ از ۱۰۰ و در تیراندازی امتیاز ۴۹ از ۵۰ آن هم برای تیراندازهای مبتدی که تاکنون تجربه تیراندازی نداشتند، واقعا عجیب است و از استعدادهایی حکایت میکند که به دلیل بیتوجهیها هدر میرود. اما وقتی پای صحبت معلولان بنشینید، به تنها چیزی که فکر نمیکنند، همین استعدادهایی است که میتوانست با هدایت بهتر و مدیریت برنامهریزی شده، دستاوردهای فردی و اجتماعی بسیاری به
همراه داشته باشد. بسیاری از معلولان به اینها فکر هم نمیکنند، آنها در اولویات زندگی لنگ ماندهاند. کسی از حقوق شهروندی معلولان خبر ندارد ۲۰۰ معلولی که امروز برای مسابقه جام رمضان معلولان دور هم جمع شدهاند، عضو گروه مردم نهادی هستند که مدیرعامل آن نیز روی ویلچر نشسته است. شهرام مبصر، موسس ان.جی.او پیام آوران ساحل امید وقتی از اولین هدف شکل گیری این مجموعه در سه سال قبل صحبت میکند، میتوان به میزان تنهایی و فراموشی معلولان پی برد. او میگوید: هدف ما این است که معلولان را تشویق کنیم از خانههاشان بیرون بیایند. ۱۱درصد جامعه با معلولیت مواجه هستند در واقع تلاش اصلی این ان.جی.او که با مجوز سازمان بهزیستی کشور تشکیل شده است و بیش از ۱۵۰۰ عضو دارد، این است که با طراحی مسابقات ورزشی و تورهای گردشگری، زمینهای را برای دورهمی معلولان فراهم کند تا آنها بیشتر به جامعهای بیایند که خودشان عضوی از آن هستند. برای اینکه عمق فاجعه آشکارتر شود، آمارهایی را مرور میکنیم که کیوان دواتگران مدیرکل توانمندسازی معلولان بهزیستی ارائه داده است: ۱۱درصد جامعه ما دارای درجاتی از معلولیت خفیف، متوسط و خیلی شدید هستند و بالغ بر
چهار درصد کل جامعه را معلولیتهای شدید و خیلی شدید به خود اختصاص میدهند. وی با اشاره به معلولان ضایعه نخاعی که بسیاری از آنها بر اساس حادثه یا تصادف دچار این معلولیت شدهاند، میگوید: ما بالغ بر ۱۷ هزار پرونده معلولان ضایعه نخاعی در بانک اطلاعاتی سازمان بهزیستی داریم. این تعداد پرونده تقریبا یک سوم تا یک چهارم پروندههای کل کشور را تشکیل میدهند یعنی آمار ضایعه نخاعی باید چهار برابر این تعداد ثبت شده باشد. مبصر هم دست روی همین نقطه میگذارد: ممکن است در همسایگی ما معلولانی زندگی کنند که ما نسبت به آنها نه اطلاعی داریم و نه حقوق آنها را رعایت میکنیم، غافل از اینکه هر کدام از ما یا نزدیکان مان ممکن است بر اثر یک حادثه یا بیماری دچار معلولیت شویم. وی تاکید میکند: مهمترین انتقاد ما بیتوجهی به حقوق شهروندان معلول است که بیشتر آن هم حاصل عدم اطلاع رسانی دقیق است. از پارک کردن خودرو در مسیر عبور معلولان بگیرید تا اشغال فضای مخصوص آنها در وسایل نقلیه عمومی و... باید مردم را نسبت به حقوق جامعه معلولان آگاهتر کرد. اشتغال، نیاز اصلی معلولان چندی پیش مقام معظم رهبری در دیدار با نمایندگان مجلس دهم، حل موضوع
رکود و اشتغال از طریق رونق تولید داخلی را از اولویت های اصلی و بسیار مهم در بخش اقتصاد برشمردند و خاطرنشان کردند: خجلت و شرمندگی نظام از بیکاری یک جوان، از خجلت و شرمندگی جوان بیکار در خانواده خود، بیشتر است، بنابراین باید برای حل این مشکل، اقدامات جدی انجام شود. بیکاری و رکود دو موضوع اصلی کشور در سالهای اخیر است، اما در این میان وضعیت معلولان به مراتب بدتر و حتی بیمهریها نسبت به آنها غیرقابل اغماض است. در فصل پنجم قانون کار در ماده ۱۱۹، وزارت کار و امور اجتماعی موظف شده نسبت به ايجاد مراکز خدمات اشتغال در سراسر کشور اقدام کند و مراکز خدمات موظفند تا ضمن شناسايی زمينههای ايجاد کار و برنامهريزی برای فرصتهای اشتغال نسبت به ثبتنام و معرفی بيکاران به مراکز کارآموزی (در صورت نياز به آموزش) يا معرفی به مراکز توليدی، صنعتی، کشاورزی و خدماتی اقدام کنند. در تبصره ديگری از اين ماده قانونی آمده است مراکز خدمات اشتغال در مراکز استانها موظف به ايجاد دفتری تحت عنوان دفتر برنامهريزی و حمايت از اشتغال معلولين خواهند بود و تمامی موسسات در اين ماده موظف به همکاری با دفاتر مزبور هستند. همچنين دولت موظف است تا در
ايجاد شرکتهای تعاونی (توليدی، کشاورزی، صنعتی و توزيعی)، معلولين را مورد حمايت قرار داده و در تبصره ديگری نيز به اين موضوع اشاره دارد که وزارت کار و امور اجتماعی مکلف است تا آئيننامههای لازم را در جهت برقراری تسهيلات رفاهی مورد نياز معلولين شاغل در مراکز انجام کار با نظرخواهي از جامعه معلولين ايران و سازمان بهزيستی کشور تهيه و به تصويب وزير کار و امور اجتماعی برساند. اما با وجود این قوانین، اشتغال برای معلولان با حاشیههای بسیاری همراه است. هادی افخمی، معلول جسمی حرکتی است با ضعف عضلانی در دست و پا. معلولیت او از سن ۱۸سالگی پیشرفت کرده و او در سن ۳۶سالگی بدون تجربه تیراندازی با کمان، دیگران را متوجه استعداد خود در این بخش کرده است. او در بین معلولان بالاترین امتیاز را در تیراندازی با کمان به دست آورده است. وقتی پای صحبت او که با همسر معلول و کودکش به مسابقات آمده، بنشینید، علیرغم علاقهمندی اش برای ادامه تیراندازی با کمان، سخن را به جای دیگری میبرد؛ به سالها بیکاری و دردی که از آن کشیده است. میگوید: بسیاری از معلولان تحصیلات دانشگاهی دارند، در آزمونهای استخدامی پذیرفته میشوند اما هنگامی که برای
مصاحبه حضوری میروند به صرف معلول بودن، آنها را کنار میگذارند. همین که بفهمند معلولیم، کنار گذاشته می شویم او ادامه میدهد: کسی از کار و توانمندی ما نمیپرسد، همین که بفهمند معلول هستیم، کنار گذاشته میشویم. الان بسیاری از معلولان با وجود توانمندی و مدارک دانشگاهی، در شغلهایی مانند تلفنچی مشغول کار هستند. سراغ بقیه برگزیدگان هم که بروید، صحبت از بیکاری است و نبود عدالت در استفاده از امکانات فضای شهری و اشتغال. قوانین مشکلی ندارد، جای خالی ضمانت اجرایی در آنها فریاد میزند.
دیدگاه تان را بنویسید