سرویس اقتصادی فردا: محمد 32 سال دارد و کارشناس ارشد مکانیک از دانشگاه امیرکبیر است. می گوید: سالهاست که از پیدا کردن شغلی مرتبط به تحصیلاتش ناامید شده و بعد از فارقالتحصیلی از تخصص وی استفاده نشده است. می گوید: از دانشجویان نخبه صنعتی امیرکبیر بوده اما بعد از ازدواجش، روزها به عنوان حسابدار در یک شرکت خصوصی مشغول به کار است و بعدازظهرها مسافرکشی می کند. می گوید: خانه اش اجارهای است.50 متر است و در منطقه جنوب غرب تهران است. می گوید: در محیط کار حق و حقوق کارمندان شرکت های خصوص به شکلهای مختلف پایمال می شود اما حق اعتراضی نیست چرا که آنقدر بیکار زیاد است ه تا اعتراض کنی حکم اخراجت و حکم استخدام نیروی جدید روی میزت است. البته محمد خدا را شکر می کند که شغلی دارد و محتاج این و آن نیست... مریم 35 ساله اما 10 سال است که مشغول به کاردر یک شرکت بزرگ طراحی صنعتی است. او کارشناس ارشد این رشته است و خودش می گوید اگر پدرش و نفوذ پدرش نبود هرگز نمی توانست شغلی مرتبط با تحصیلاتش داشته باشد. البته مریم هم از شرایط نا عادلانه کار گله دارد و درباره حقوق و دستمزدش به فردا می گوید: به خاطر اینکه خانم هستم حقوق من از
همکاران مردم 40 درصد کمتر است در حالی که هم متخصص تر هستم و هم با مهارت بیشتر کار می کنم. می گوید: دریافتی من 2 میلیون تومان در ماه است. البته با اضافه کار اما همکاران مرد من گاهی بیش از 3 میلیون تومان در ماه درآمد دارند و پایه حقوقی آنها 40 درصد از من بالاتر است و حق اعتراضی هم ندارم. البته مریم هم شاکر خداوند است که شغلی با درآمد نسبتا خوب دارد و پدری داشته که نگذاشته تحصیلاتش هرز برود... چرخ زندگی بیکارها سخت میچرخد همه اما به اندازه مریم و محمد خوششانس نیستند که شغلی داشته باشند. سامان 34 ساله با یک فرزند 1ساله و تحصیل در رشته شیمی 3 سال است که بیکار است. می گوید در یکی از کارخانجات صنایع غذایی به عنوان کارگر مشغول به کار بوده که چند سالی است به دلیل ورشکستگی تعطیل شده و حالا 3 است که هیچ شغلی پیدا نمی کند. می گوید: مدتی حتی آبدارچی یک شرکت خصوصی هم بوده اما آن شرکت هم به دلیل مشکلات مالی کادر خدماتی خود را تعدیل کرده است. او که برای زایمان همسرش و اجاره خانه مجبور شده پراید خود را بفروشد، حتی قادر به مسافرکشی نیست خطاب به مسئولین میگوید: کار عار نیست فقط یک شغل به من بدهید. وضعیت شیلای 30 ساله
نیز از سامان بهتر نیست. او که همسرش کارگرساختمانی بوده و 2 سال است به دلیل آسیب دیدگی خانه نشین شده و تحت درمان است با مدرک لیسانس روانشناسی هیچ شغلی ندارد. میگوید: هزینه های درمان زانوی همسرش بسیار سنگین است و به دلیل نداشتن بیمه درمانی روزگارشان بسیار سخت می گذرد. می گوید: دفترچه های بیمه سلامت آنها نیز هنوز توزیع نشده است و هنوز در انتظار هستند. می گوید: صاحب پروژه ای که همسرش در آن مصدوم شده تنها 500 هزار تومان غرامت به آنها پرداخته و دستش به جایی بند نیست. می گوید: برای منشی شدن در شرکت های خصوص شرایط ظاهری مورد نظر را ندارد و در مصاحبه ها رد می شود. میگوید سبزی پاک می کند، پیاز سرخ می کند، بادمجان کباب می کند تا چرخ زندگی را بچرخاند اما این چرخ عجیب نمی چرخد... دولت 1000 روزه می شود اما... دولت 1000 روزه می شود اما هنوز اخبار خوش اشتغالی از سوی دولتمردان و اقتصادیهای دولت به گوش نرسیده است. در این میان، نداشتن امنیت شغلی، عدم رعایت حقوق کارگران توسط کارفرماها، نداشتن بیمه و پاداش و مزایا، تبعیض حقوقی بین زن و مرد و... باعث شده بسیاری از شاغلان هم از شغل خود راضی نباشند و به دنبال شغل دوم و سوم و
مشاغل کاذب بروند. در این میان، در روزهای گذشته علی ربیعی، وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی ازرونمایی بسته ضد بیکاری سخن گفت. این در حالی است که تجربه درباره بسته های اقتصادی مانند بسته ضد رکود نشان داده که مشکلات با دادن بسته حل نمی شود و بسیاری از کارشناسان هم عنوان میکنند استفاده از بسته های اقتصادی نظیر بسته ضد بیکاری فقط مسکنی برای حل مشکلات اقتصاد ایران است و نمیتواند در بلند مدت تاثیر زیادی داشته باشد. از سوی دیگر حسن روحانی چند صباحی است بر جذب اشتغال های جدید در بخش خصوصی تاکید دارد؛ با این استدلال که با توجه به اینکه عمده جویندگان کار فارغالتحصیلان دانشگاهی هستند، بخش خصوصی میتواند در اشتغال سهم زیادی داشته باشد. با این حال اما هنوز هم جویندگان کار روز به روز بیشتر می شوند و اقداماتی مفید در این زمینه صورت نگرفته و هر چه بوده شعار بوده و شعار. ضد و نقیض های آماری و سرگردانی اقتصاددانان در این میان، آمار بیکاری یکی از ضد و نقیض ترین آماری است که توسط مسئولین اعلام می شود. به تازگی مرکز آمار تعداد بیکاران را 7.2 میلیون اعلام کرده است و این در حالی است که مقامات دولتی عدد بیکاران را 5.2 میلیون،
نمایندگان و کارشناسان نیز تعداد بیکاران را ۵ تا ۷ میلیون نفر اعلام کرده اند تا تفاوتها در عدد بیکاران ادامهدار شود. این در حالی است که در آخرین آماری که مرکز آمار از نرخ بیکاری ارائه داده، عدد نرخ بیکاری 11 درصد بوده است. عددی که اگر متوسط 5 تا 7 میلیون بیکار را برای ان درنظر بگیریم دیگر 11 درصدی نخواهد بود و به نزدیک 30 درصد میرسد. برخی نمایندگان مجلس و کارشناسان بازار کار ميگویند، محاسبات مرکز آمار ایران چندان دقیق نیست و نميتوان آن را ملاک اصلی برنامه ریزیها دانست چون نشان دهنده تعداد واقعی بیکاران و سیمای بازار کار ایران نیست و به این ترتیب است که سرگردانیهای آماری ادامه دارد. آمارهای تبعیض حقوقی در ایران به تازگی نیز، شركت ايراني كاريابي تلنت در پژوهشي كه انجام داده به اين نتيجه رسيده دريافتی زنان ايراني در سمت های مشابه ٢۹ درصد كمتر از مردان ايراني است. البته اين پديده خاص ايران نيست و در ساير كشورهاي جهان مشاهده مي شود. پژوهش ياد شده ميزان حقوق دريافتي را با تحليل اطلاعات بيش از ۹۳ هزار متخصص و مدير ايراني در ٢٢ گروه شغلي و با جزئيات ارائه كرده است .اطلاعات ياد شده سه موضوع دستمزد مديران و
متخصصان بر اساس دانشگاه، مهارت زبان انگليسی و همچنين تفاوت جنسيتی دستمزد مردان و زنان در رده های شغلي ياد شده را مورد بررسی قرار داده است. در اين بررسي مقايسه جنسيتي مديران و متخصصان نشان داده تبعيض جنسيتی در خصوص دريافتی در رده های شغلی مديران و متخصصان مشاهده مي شود. ايران تلنت در ادامه گزارش تحليلي خود درباره بازار ايران نوشته: دريافتي فارغ التحصيلان دانشگاه هاي دولتي به طور ميانگين ۵۳ درصد بالاتر از فارغ التحصيلان دانشگاه های آزاد است و دريافتی افراد داراي مدرك فوق ليسانس نسبت به ليسانس به طور متوسط ۵۱ درصد بالاتر است. يافته های ديگر اين بررسي حاكي از آن است، مديران و متخصصان مسلط به زبان انگليسی به طور متوسط ۵۳ درصد دريافتی بيشتری دارند. به این ترتیب، مشکلات اشتغالی در ایران، در همه زمینه ها موجود است و هنوز هیچ اقدام عملی در این خصوص صورت نگرفته است.
دیدگاه تان را بنویسید