دليل گراني‌هاي اخير چيست؟

کد خبر: 201338

دو موضوع « گرانی » و « گران فروشی » باید از همدیگر جدا شود.

خبرآنلاین: محمدعلی ضیغمی، معاون توسعه بازرگانی وزارت صنعت، معدن و تجارت در مورد علل به وجود آمدن گرانی ها به سوالات پاسخ داد. بخش‌هايي از پاسخ‌هاي ضغيمي به اين شرح است: * دو موضوع « گرانی » و « گران فروشی » باید از همدیگر جدا شود. *در بخش تنظیم بازار ماموریت اصلی ما این است که نوسان های مقطعی یا نیازهای فصلی را پیش بینی و پیشگیری کنیم. بر این اساس از نوسان ها و تکانه های قیمتی جلوگیری کنیم. در این فضا به طور معمول تنظیم بازار ورود پیدا می کند. اما یک زمان است که موضوع تغییر قیمت یا به تعبیر فعلی افزایش قیمت، افزایش قیمت یک تا پنج کالا نیست و یک افزایش عمومی قیمت ها درحال اتفاق است. در این شرایط دیگر افزایش قیمت مقطعی نیست و استمرار پیدا می کند. به این « تورم » گفته می شود. بسیاری ممکن است گرانی و تورم را هم معنی بگیرند اما بسیاری هم ممکن است که گرانی را با این تفاوت ریز مشاهده کنند. گرانی مقطعی است اما تورم یک دوره زمانی است که افزایش قیمت استمرار پیدا می کند و نکته دوم هم این است که عمومیت داشته باشد. *از جمله مهم ترین آنها( عوامل موثر در تورم) نقدینگی است. یکی از عوامل مهمی که به صورت مستقیم در رشد شاخص های عمومی قیمت ها اثر گذار است و در تمام ادبیات های اقتصادی و مکاتب اقتصادی از آن نام برده شده، نقدینگی است. اینکه درصد آن چه قدر است اختلاف نظر کارشناسان وجود دارد اما اینکه نقدینگی یک عامل مستقیم اثر گذار در تورم است، در آن تردیدی نیست. موضوع دوم که بسیار تعیین کننده است، « ارز » است. ارز با دوشاخه اثر گذار است.یکی نرخ ارز و دیگری نوسان های نرخ ارز است. هر دوی این عوامل می تواند در تورم اثر مستقیم بگذارد. اثر آن هم بسیار تعیین کننده است و فقط تاثیر گذار نیست. در این رابطه هم ارزیابی های مختلفی وجود دارد که چند درصد افزایش، موجب چند درصد افزایش می شود. به طور مثال برخی از تحقیقات نشان دهنده این است که به ازای هر ده درصد افزایش نرخ ارز ما سه درصد افزایش در نرخ تورم داشته باشیم. علاوه بر نقدینگی و نرخ ارز، موضوع سیاست های پولی و مالی هم تاثیر گذار است. سیاست های پولی و بانک بر نقدینگی تاثیر گذار خواهد بود. به طور مثال سیاست درصد سود بانکی، درصد سود اوراق مشارکت یا نحوه ارائه و ترویج عرضه اوراق مشارکت بر نقدینگی اثر گذار هستند. این موارد به حوزه وزارت اقتصاد و بانک مرکزی تاثیر گذار است. علاوه بر این عوامل اقتصاد کلان دو موضوع فشار هزینه ای و فشار جوانب اقتصادی را هم مطرح می کنند. یکی فشار جانب تقاضا است که بر اساس آن تقاضای مازاد وارد بازار می شود که می تواند افزایش قیمت ها را به دنبال داشته باشد. آن اثری که نقدینگی می گذارد بیشتر از این زاویه است. یعنی نقدینگی می آید و تقاضای مازاد در بازار ایجاد می کند و با بهم زدن تعادل عرضه و تقاضا سبب افزایش قیمت شود. یک طرف هم کاهش جانب عرضه می تواند روی هزینه ها اثر گذار باشد. *در حال حاضر با دو پدیده مواجه هستیم. نخست گرانی و تورم و دیگری پدیده گران فروشی است. هر دو پدیده در سطح بازار وجود دارد. اینکه کدام غلبه دارد و بیشتر است، نسبت به کالاهای متفاوت مختلف است اما هیچ وقت نمی توانیم این موضوع را کتمان کنیم که ما به دلیل افزایش قیمت هزینه های تولید، یک تغییری در سطح قیمت کالاهای تولیدی و وارداتی مان داشتیم. بدیهی است این موضوع اثر خودش را در بازار نشان می دهد. این فشار هزینه های تولید چیست؟ به عنوان مثال در این رابطه می توان به نرخ ارز اشاره کرد. ما نرخ ارز رسمی مان حدود 17 درصد افزایش پیدا کرده است. نرخ غیر رسمی هم داریم که بالای 60 درصد افزایش پیدا کرده است. این موضوع هم به طور مستقیم در تامین مواد اولیه وکالاهای واسطه وارداتی ما به طور مستقیم اثر می گذارد و هزینه های تولید را افزایش می دهد و هم سبب افزایش قیمت کالا های وارداتی می شود. یعنی شما نمی توانید انتظار داشته باشید که نرخ ارز با درصد هایی که اشاره کردم افزایش داشته باشد اما کالاها افزایش نداشته باشد. علاوه بر نرخ ارز، افزایش نرخ کالا های وارداتی هم سبب افزایش قیمت ها شده است. شاید برخی گمان کنند وقتی مسئولان این موضوع را مطرح می کنند دنبال فرافکنی هستند اما به واقع اینطور نیست. ما در بسیاری از کالاهای تولیدی مان یا به طور کامل یا درصدی از نیاز مان را باید از خارج تامین کنیم. به طور مثال بالای 90 درصد نیاز برای تولید روغن خوراکی مان وارداتی است. البته باید برای این موضوع متاسفانه گفت. اگر به شاخص قیمت کالاهای وارداتی در سال گذشته نگاه کنیم حدود 15 درصد متوسط قیمت کالاهای خریداری ما افزایش قیمت داشته است. یعنی اگر کالایی را با 100 واحد می گرفتیم، سال گذشته با 115 واحد آن را تحویل گرفتیم. بدیهی است این موضوع در افزایش هزینه های تولید خودش را نشان می‌دهد. علاوه بر اینها ما یک سری افزایش های قانونی داریم که می توان به افزایش نرخ دستمزد ها اشاره کرد. هرساله مجلس متوسط درصد افزایش دستمزد ها را مشخص می‌کند. علاوه بر این می توان به مالیات بر ارزش افزوده اشاره کرد. بنابراین یکسری افزایش قیمت های قانونی هم داریم که اثر گذار است. جدای از تمامی این موارد موضوعی که در بخش بازار ما دارد به طور مشخص خودنمایی می کند موضوع هزینه های مالی و مسائل بانکی برای بخش تولید است. ما قبل از این اتفاقی که در سیستم بانکی افتاد برای موضوع سرمایه در گردش واحد ها خیلی دچار مشکل نبودیم. واحد های تولیدی می رفتند و سرمایه در گردش خود را تامین می کردند. بعد از فساد مالی به شدت با سختگیری بانک های عامل برای ارائه تسهیلات ریالی و ارزی مواجه هستیم. یعنی اگر پای صحبت تولید کنندگان و تامین کنندگان بنشینیم از این زاویه به شدت دچار مشکل هستند. این موضوع در فرآیند تامین اثر گذار است و فرآیند تامین را کند می کند. هزینه های مالی تولید کنندگان و تامین کنندگان و هزینه های جا به جایی پول هم برای بخش تولید و تامین افزایش قابل توجهی دارد. حدود 7 تا 8 درصد این هزینه ها اثر گذار است. براساس آنچه گفته شد این شرایط روی افزایش قیمت ها اثر گذار خواهد بود. یعنی اصلا ما نه می خواهیم نه می توانیم ادعا کنیم که قیمت ها تغییر پیدا نمی کند. بسیاری از کالا های اساسی با همکاری تولیدکنندگان و تشکل ها صرفا افزایش شان در حد نرخ ارز بوده است. * در بحث فشار کاهش عرضه مشکلاتی را داریم که به ویژه در رابطه با محصولات کشاورزی است. برخی از پیش بینی ها محقق نمی شود و بعضی از آمار و اطلاعات با آنچه اتفاق می افتد، متفاوت است. در رابطه با برخی از کالا ها افزایش قیمت را می توان به این عامل هم ارتباط داد. * متاسفانه تولید کننده ما که در نهایت مظلومیت به ویژه در بخش کشاورزی وجود دارد یک تولید احساسی دارد. یعنی چون دسترسی به آمار، اطلاعات و تحلیل ندارد و از طرف دیگر چون به صورت مشخص هدایت و حمایت نمی شود مشاهده می کند وضعیت سیب زمینی خوب است، می رود و سیب زمینی می کارد. ما به این سندروم سیب زمینی و پیاز می گوییم. در محصولات کشاورزی این سندروم به شدت وجود دارد که بر اساس آن بررسی می شود وضعیت یک محصول در بازار خوب است و به دنبال آن بسیاری می روند و در تولید همان محصول فعالیت می کنند. اعتقاد ما بر این است که باید برآورد تولید و برنامه تولید ارائه شود. این برنامه که تعریف شود در بخش توزیع تکلیف مشخص است. در این شرایط متولی تولید می آید به بخش توزیعی می گوید براساس برآورد مصرفی که داشتی، به همان میزان محصول تحویل خواهم داد.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 
Markets

نیازمندیها

تازه های سایت