سرویس ورزشی فردا: حسن یزدانی، نابغه کشتی ایران در رقابت های جهانی پاریس ثابت کرد هنوز هم ایرانی می تواند با کشتی های زیبایش پشت هر حریفی در دنیا را به خاک برساند. او که تنها در اولین کشتی اش امتیاز داد سایر رقبا را با قدرت از پیش رو برداشت و در نهایت مدال طلای جهان را بر سینه زد.
اینجا ببینید: تصاویر استقبال جویباریها از مرد طلایی کشتی جهان
خودت را بیشتر معرفی می کنی؟
- حسن یزدانی هستم متولد هفتم دیماه سال 1373 در منطقه جویبار.
دقیقا کدام روستا؟
- من در روستای "لپو صحرا" متولد شدم و هنوز هم خانواده ام در این منطقه زندگی می کنند.
چند خواهر و برادر داری؟
- ما 4 تا برادر هستیم و من هم یکی مانده به آخری هستم.
فقط تو کشتی می گیری؟
- یکی از برادران بزرگترم هم کشتی می گرفت ولی نه به اندازه من. یعنی خیلی حرفه ای پیگیری نکرد و به سراغ کارهای دیگری رفت.
از چه سنی کشتی را آغاز کردی؟
- از 12 سالگی. البته در 11 سالگی و در روستای خودمان کشتی را زیر نظر امید اسماعیل پور استارت زدم ولی بعد از یک سال زیر نظر همت مسلمی تمرینات اصلی تر را دنبال کردم و در همه این سالها فقط با این مربی همراه بودم.
کشتی ورزش سنگینی است. از این رشته خسته نشدی؟
- اوایل که به سراغ کشتی رفته بودم کمی باعث دلزدگی ام شد و خواستم از این رشته بیرون بیایم ولی بعد از شش ماه که کشتی را آغاز کرده بودم در اولین مسابقات قهرمان شدم و ترغیب شدم تا کشتی را ادامه بدهم. از آن به بعد هم همیشه مقام آوردم تا الان.
چه شد که به این رشته علاقمند شدی؟
- رضا یزدانی(قهرمان اسبق جهان) که فامیل خودمان بود و در کل در منطقه ما کشتی و فوتبال خیلی بین جوان ها طرفدار دارد و من هم از این قاعده مستثنی نبودم. وقتی می دیدم که با قهرمانان این رشته چطور با احترام برخورد می شود و خودشان چطور بین مردم رفتار پهلوانانه داشتند خوشم می آمد و دوست داشتم من هم مانند آنها باشم، به مسابقات بروم و مدال بگیرم.
چه نسبتی با رضا یزدانی داری؟
- پدران ما با هم پسر عمو هستند.
کشتی ورزش سنگینی است. از این رشته خسته نشدی؟
اوایل که به سراغ کشتی رفته بودم کمی باعث دلزدگی ام شد و خواستم از این رشته بیرون بیایم ولی بعد از شش ماه که کشتی را آغاز کرده بودم در اولین مسابقات قهرمان شدم و ترغیب شدم تا کشتی را ادامه بدهم. از آن به بعد هم همیشه مقام آوردم تا الان.
از چه زمانی سبک کشتی ات را تهاجمی کردی؟
زمانی که از جوانان به بزرگسالان آمدم دیدیم که کشتی دفاعی بیشتر از اینکه به خودم کمک کند به حریفم این اجازه را می دهد که روی من فن بزند و به این دلیل ترجیح دادم که تهاجمی کشتی بگیرم تا فرصت فکر کردن را از حریفم بگیرم. وقتی تهاجمی کشتی می گیرید کشتی از دست حریف تان خارج می شود.
مربیانت هم به این قاعده اعتقاد داشتند؟
البته که داشتند. هم همت مسلمی و هم در اردوهای تیم ملی رسول خادم و محمد طلایی به زیرگیری اهمیت زیادی می دادند و به این نکته تأکید داشتند که باید زیرگیری کرد و به حریف حمله برد. اینقدر در اردو این کار را کردم که برایم عادت شده است و طور دیگری نمی توانم کار کنم.
انتظار داشتی در فینال جهانی پاریس هم حریفت را 10 بر صفر شکست بدهی؟
خیلی تلاش کردم تا در فینال بهترین کشتی ام را بگیرم. البته حریفم خیلی قلدر و اصطلاحا بد بدن بود اما با توجه به توصیه های محمد طلایی(سرمربی تیم ملی) و شناختی که از سبک کشتی اش داشتم لطف خدا شامل حال من شد تا بتوانم این دیدار را هم با اقتدار برنده شوم.
فیلم صحبتهای حسن یزدانی پس از کسب مدال طلا اینجا ببینید
چه شد که تصمیم گرفتی در یک وزن بالاتر نسبت به المپیک کشتی بگیری؟
پس از المپیک وقتی وزن من بالاتر رفته بود، طی مشورتی که با رسول خادم داشتم، تصمیم گرفتم به یک وزن بالاتر بروم. در این مدت نیز برنامه هایی که خادم و طلایی برای من تدارک دیده بودند، حضور در ۳، ۴ تورنمنت بود که بدنم در وزن جدید جا بیفتد. ابتدا در جام جهانی، سپس بازی های کشورهای اسلامی و در نهایت انتخابی تیم ملی را در وزن جدید پشت سر گذاشتم. بدنم در این وزن جا افتاده و هنوز هم جا دارد از این بهتر شود. کشتی های این وزن در رقابت های جهانی را هم دیدید که به جز عبدالرشید سعداله یف همه مدعیان حضور داشتند و کشتی های خوبی هم گرفتند. من هم خدا را شکر نمایش خوبی داشتم.
انتظار طلای جهان را داشتی؟
انتظار داشتم زحماتم به ثمر بنشینند. شکر خدا همین هم شد و توانستم مردم خوب ایران را خوشحال کنم.
چطور می خواهی الگوی جوانان باشی؟
کار خاصی لازم نیست انجام بدهم. همین که سرم به زندگی ام باشد و آنها مرا ببینند که جز کشتی به چیز دیگری مشغول نیستم بهترین روش برای الگو بودن است. احترام گذاشتن به بزرگتر و البته پدر، مادر و استاد از همه چیز بهتر است. اینکه دیگران را از خودم راضی نگه دارم کافی است.
در باشگاه با جوانترها کار می کنی؟
من در باشگاه جویبار کنار رده های پایه هستم و هر زمان لازم باشد به آنها سر می زنم.
نمی ترسی که از بین همان جوانان و نوجوانان کسی بهتر از خودت بالا بیاید و شکستت بدهد؟
هرگز! این طبیعت ورزش است که همواره نیروهای بهتر در حال رشد کردن هستند و هرچه الگوها بهتر باشند نیروهای بعدی هم قدرتمندتر بالا میآیند و رشد می کنند.
کمی از اخلاقت بگو؟
- خیلی ساکت هستم و الان هم خیلی زیاد حرف زده ام. چون معمولا این همه صحبت نمی کنم. در مهمانی های خانوادگی کمتر شرکت می کنم و عاشق تمرین کردن و ورزش هستم. درسم را می خوانم و سرم به کار خودم گرم است.
وقتی از مسابقات جهانی برگشتی چه استقبالی از تو شد؟
- فقط همین قدر بدانید که تا چند روز خانه مان از مهمان خالی نمی شد و همه دوستان، اقوام، از مناطق مختلف مازندران و خلاصه همه برای دیدار با من به خانه می آمدند.
با جوایزی که گرفته ای یا در آینده می گیری چه می کنی؟
- همه را به پدرم می دهم تا او برای آینده ام سرمایه گذاری کند.
از مقدار جوایزت راضی هستی؟
-من برای جایزه کشتی نگرفتم بلکه دوست داشتم بعد از سال ها که از مازندران قهرمان طلایی در کشتی آزاد نداشتیم یک مدال با ارزش برای هم استانی هایم بگیرم و اینکه الان آنها خوشحال هستند بهترین جایزه ای است که به من داده شده.
پدرت چه کاره است؟
- من کشاورز زاده ام و افتخار می کنم که از چنین خانواده ای هستم. امیدوارم بتوانم برای پدر و مادرم کاری کنم که آنها ادامه زندگی شان را راحت باشند و کمتر سختی بکشند.
آرزویت در ورزش؟
- آینده را نمی شود پیش بینی کرد. انشااله هیچ آسیب دیدگی و بیماری برای من پیش نیاید. تا جایی که توان دارم کشتی می گیرم و امیدوارم بتوانم بازهم مدال های خوشرنگی برای کشور و مردم ایران به دست بیاورم.
آرزویت در زندگی چیست؟
- سلامتی پدر و مادرم و خانواده ام. سربلندی ملت ایران در جهان.
دیدگاه تان را بنویسید