تحریرالشام؛ بازی جدید نتانیاهو و اردوغان
پس از آتشبس لبنان-اسرائیل، گروه تروریستی تحریرالشام با حملات گسترده به حلب، بار دیگر جبهه غرب سوریه را در معرض خطر قرار داده است. این حملات با استفاده از تجهیزات پیشرفته، نشاندهنده تغییرات استراتژیک و حمایتهای احتمالی خارجی است
گروه تروریستی هیئت تحریر الشام (HTS) تحت رهبری ابومحمد الجولانی پس از مدتها غیبت از صحنه نبردهای سوریه، به طور ناگهانی حملاتی به شهر حلب را آغاز کردند و توانستند بیش از نیمی از این شهر را به تصرف خود درآورند. ابومحمد جولانی که در گذشته ارتباطات نزدیک با گروههای تروریستی چون داعش و القاعده داشت، اکنون به عنوان رهبر تحریر الشام شناخته میشود. در سال ۲۰۱۱، جولانی با نظارت بر تأسیس جبهه النصره نقش کلیدی در تحولات سوریه ایفا کرد و پس از شکستن عهد با داعش و اعلام وفاداری به القاعده، این گروه به عنوان یکی از بزرگترین تهدیدات برای دولت سوریه شناخته شد.حمله مجدد تحریر الشام به حلب، بهویژه پس از گذشت هشت سال از شکست نیروهای تروریستی از سوی ارتش سوریه، روسیه و ایران، حاکی از تغییرات عمده در وضعیت میدانی است. استفاده از پهپادهای انتحاری مدرن و تغییر در تاکتیکهای رسانهای نیروهای تحریر الشام، نشان میدهد که این گروه از تجهیزات و آموزشهای پیشرفتهتری برخوردار شده است. همچنین، گزارشها حاکی از آن است که این گروه در پی جلب حمایتهای داخلی و بینالمللی با دستورالعملهای جدید رسانهای وارد جنگ شده است.
پیوستگی با اسرائیل؛ یک فرضیه محتمل
آتشبس بهعنوان یکی از ابزارهای دیپلماتیک، میتواند فرصتی برای بازسازی توان نظامی و بازیابی انسجام استراتژیک باشد. بااینحال، دشمنان محور مقاومت، این بازههای زمانی را به بستری برای اجرای برنامههای فرسایشی و تجدید ساختار خود تبدیل کردهاند. تحولات اخیر حلب در بحبوحه آتشبس ۶۰ روزه در جنوب لبنان، نشاندهنده همین راهبرد پیچیده و چندلایه است. اهداف کلیدی دشمنان مقاومت در این مقطع شامل این موارد است: ۱- ایجاد فرسایش در توان عملیاتی مقاومت: انتقال درگیریها به مناطقی مانند حلب و ادلب، محور مقاومت را ناگزیر به استفاده از نیروها و امکاناتی میکند که باید برای جبهههای دیگر حفظ شوند. ۲- بازسازی گروههای نیابتی ضدمقاومت: تجهیز و تسلیح تروریستهای مستقر در شمال سوریه و اعزام کاروانهای نظامی از سوی ترکیه و سایر حامیان خارجی، گواهی بر این موضوع است. ۳- محدودسازی توان بازیابی حزبا... و حماس: درگیری محور مقاومت در سوریه، مانع از تمرکز این محور بر تجهیز و سازماندهی مجدد حزبا... و حماس میشود. ۴- تحکیم روابط ناتو و شرکای منطقهای آن: حمایت پنهان و آشکار برخی بازیگران از گروههای تروریستی در سوریه، بخشی از راهبرد کلان ناتو برای رقابت با روسیه و محور مقاومت است. ترکیه بهعنوان یکی از حامیان اصلی گروههای تروریستی، نقش تعیینکنندهای در این تحولات ایفا میکند. از سوی دیگر، سکوت رژیم صهیونیستی در قبال جابهجایی نیروهای مقاومت و عدم حمله به کاروانهای نظامی در سوریه، نشاندهنده تلاش تلآویو برای مخفی نگه داشتن نقش خود در این تحولات است.
چه آیندهای در انتظار است؟
در حال حاضر، نبرد برای کنترل حلب همچنان در جریان است. نیروهای تحریر الشام توانستهاند بخشهایی از شهر را مجدداً به تصرف خود درآورند و ارتش سوریه در تلاش است تا این مناطق را بازپسگیرد. با توجه به موقعیت جغرافیایی حساس و استراتژیک حلب و همچنین حمایتهای بینالمللی از گروههای معارض، پیشبینی آینده این جنگ دشوار به نظر میرسد. هرچند که نیروهای دولت سوریه و متحدان آن توانستهاند در سالهای گذشته پیروزیهای چشمگیری در برابر گروههای تروریستی به دست آورند، اما حضور دوباره تحریر الشام در حلب ممکن است چالشهای جدیدی را به وجود آورد. این نکته را هم باید توجه داشت که پس از آتشبس در جبهه لبنان، تکفیریها جبهه حلب-ادلب را برای تضعیف جبهه مقاومت و بهعنوان بخشی از استراتژی آمریکایی-اسرائیلی فعال کردند. این حمله بهطور مشکوک بهویژه پس از مذاکرات با روسیه در مورد همکاری لجستیکی در شمال غرب سوریه صورت گرفت. طی تنها سه روز، مناطقی از دست رفتند که بازپسگیری آنها در گذشته نیازمند سالها جنگ بود. با وجود عدم توانایی تروریستها در تثبیت موقعیت خود، سقوط ریف حلب قطعی به نظر میرسد. مهمترین اولویت اکنون بیرون راندن تروریستها از حلب و بازگشت به خطوط قبلی است، در حالی که باید از خطرات درگیریهای جدید در جبهه جنوبی نیز جلوگیری کرد.
خراسان
دیدگاه تان را بنویسید