سرویس ورزشی فردا: بعد از ظهر سه شنبه 22 تيرماه مهدي تاج با اشاره عليرضا اسدي و امير حسين حسيني را به بيرون از اتاق راهنمايي ميكند تا موضوع مهمي را با اعضاي هيئت رئيسه مطرح كند. دستور جلسه انتخاب دبيركل براي فدراسيون فوتبال است. يك ساعت بعد خبري روي سايت فدراسيون فوتبال قرار ميگيرد. عليرضا اسدي همچنان دبيركل فدراسيون فوتبال خواهند ماند. دوستان دبيركل در گروههاي مجازي به هم تبريك ميگويند و به طعنه درباره گزينههاي ديگر حرف ميزنند. خوشحالند و شاديشان را با ديگران قسمت ميكنند. اما يكنفر خوشحال نيست؛ عليرضا اسدي...
اسدی چگونه دوباره دبيركل شد
بعد از ظهر سه شنبه 22 تيرماه در جريان نشست هيئت رئيسه فدراسيون فوتبال، براي انتخاب دبيركل جديد بحث و تبادل نظر صورت گرفت.در آن مقطع مهدي تاج از چند روز قبل به اين نتيجه رسيده بود عليرضا اسدي را به عنوان دبيركل معرفي كند و در نهايت اين اتفاق هم اين كار را انجام داد. البته او طرح موضوع را در اين جلسه حساس به علي كفاشيان سپرد. بعد از اينكه به اسدي و مدير روابط عمومي فدراسيون از جلسه خارج شدند، نايب رئيس اول فدراسيون هم در جملاتي از تلاشهاي اسدي تعريف و تمجيد و فضا را به سمتي هدايت ميكند كه اعضاي هيئت رئيسه به عليرضا اسدي راي مثبت بدهند. اين در حالي است كه از چند هفته قبل بحثي در رسانه ها مطرح شده بود مبني بر اينكه اكثر اعضاي هيئت رئيسه مخالف جدي ادامه حضور اسدي در فدراسيون هستند و به همين خاطر تصميم گرفتهاند اگر مهدي تاج اين مدير را به عنوان دبيركل معرفي كرد، به او راي منفي بدهند تا مقدمات براي حضور يك دبيركل جديد در ساختار مجموعه فراهم شود. با اين وجود بعد از صحبتهاي كفاشيان، يكي از اعضا سوالي را با اين مضمون كه «انتخاب اسدي براي دبيركلي موردي دستوري به اعضاي هيئت رئيسه است و يا اينكه آنها اين حق را
دارند كه آزادانه راي خود را اعلام كنند؟» خطاب به تاج مطرح ميكند. رئيس فدراسيون هم كه هميشه در سالهاي گذشته نشان داده تلاش زيادي دارد تا با هيئت رئيسهاش تعامل زيادي داشته باشد،تاكيد ميكند كه هيچ فشاري روي آنها وجود ندارد و هر تصميمي كه هيئت رئيسه درباره اسدي بگيرد را مي پذيرد. به اين ترتيب راي گيري با بالا بردن دست انجام ميشود. مهدي تاج،علي كفاشيان، الهه عربعامري،هدايت ممبيني و فريدون اصفهانيان به عنوان اعضاي موافق دست خود را بالا ميگيرند و به اين ترتيب اسدي به پنج راي مثبت در مقابل سه راي منفي دبيركل فدراسيون فوتبال باقي ميماند. در اين ميان پيشبيني ميشد اصفهانيان و ممبيني در راستاي سياست اكثريت اعضاي هيئت رئيسه راي خود را بر مبناي تغيير دبيركل بدهند. اما رقابت آنها براي رسيدن به رياست كميته داوران باعث شد كه آنها توافق با مقامات ارشد فدراسيون را به ساير اعضاي هيئت رئيسه ترجيح بدهند.
سوال روز؛ اسدي انتخاب شد كه قنبرزاده نيايد؟
همه ميدانند كه مهدي تاج و عليرضا اسدي در دوسال گذشته اصلا رابطه نزديك و حسنهاي با يكديگر نداشتهاند. تا جايي كه درگيريهاي لفظي متعددي هم بين آنها به دلايل مختلف به وجود آمده بود. همين مسائل باعث به وجود آمدن يك علامت سوال بزرگ براي اهالي فوتبال ايران با در نظر گرفتن تصميمات اخير تاج شده است. به هر حال خيليها دوست دارند بدانند رئيس فدراسيون فوتبال چطور مديري را كه يك بار در دوره مديريتي كفاشيان با حضور در نشست دانشافزايي داوران به خاطر اختلافات موجود تاكيد كرده بود تاج سازمان ليگ را به صورت جزيرهاي اداره ميكند، به عنوان دبيركل پيشنهادياش به هيئت رئيسه معرفي كرد؟ آنهم بعد از آن همه اختلاف و حاشيهاي كه بين آنها در دو سال گذشته وجود داشته است. براي رسيدن به جواب اين سوال بايد اتفاقات دو ماه گذشته را مرور كنيم. مهدي تاج به شدت از سوي جناحهاي مختلف براي دو پست دبيركلي و نايب رئيسي دوم مجموعه تحت فشار بود. تا جايي كه نامهاي بسيار زيادي را به او براي انتصاب در اين پستها معرفي كرده بودند. هيئت رئيسه از طرف ديگر در جلسات خصوصي به اين مدير تاكيد كرده بود كه مخالف اسدي است. شايعات رسانهاي هم حاكي از
آن بود كه مسئولان در بالاترين سطوح كشور با روي كار آمدن شهاب عزيزيخادم به عنوان دبيركل جديد به شدت مخالف بودند. از طرفي تاج را تحت فشار گذاشته بودند كه منصور قنبرزاده را( در صورتي كه گزينه او اسدي نيست) به عنوان دبيركل انتخاب و معرفي كند. مسئولان وزارت ورزش البته چند بار در مصاحبه هاي مختلف هرگونه دخالت در امور فدراسيون فوتبال براي انتصاب مديران جديد را تكذيب كردند. اما باز هم شايعات متنوعي درباره اختلافات پشت پرده بين مديران فدراسيون وزارت ورزش شنيده ميشد. به عنوان مثال حتي عنوان شده بود كه با انتصاب احمدرضا براتي به عنوان رئيس كميته حقوقي و تدوين مقررات فدراسيون مخالفتهايي شده است. اما باز هم در اين ميان تاج تصميم خودش را گرفت. فعل و انفعالات در چند هفته بعد از آغاز رياست او در فدراسيون مقدماتي را فراهم كرد كه به تاج اين خبر را بدهند كه اختلافاتي بين عليرضا اسدي و وزارت ورزش به وجود آمده است. به همين ترتيب وقتي تاج ديد كه با مديران وزارت ورزش براي انتخاب دبيركل بر سر يك گزينه مشخص به نتيجه نميرسد،از آنجاي يكه هيچ علاقهاي براي انتخاب منصور قنبرزاده نداشت، تصميم گرفت عليرضا اسدي را به عنوان دبيركل
به هيئت رئيسه معرفي كند. به نظر ميرسد كه رئيس كنوني فوتبال ايران هيچ علاقهاي به وارد شدن به حاشيه و درگيريها و چالش هاي مديريتي با وزارت ورزش ندارد. اما بيشتر از آن او اصلا دوست ندارد كه استقلال خود را در تصميمگيري از همين حالا از دست بدهد. به هر حال تئوري تاج اين بود كه فعلا گزينهاي را انتخاب نكند كه ممكن باشد در آينده براي او دردسر ايجاد كند. به همين ترتيب خودش تصميم گرفت كه اسدي را در سمت خود نگه دارد. اما به يك برنامهريزي كاملا هدفمند اختيارات اجرايي او را كاهش داد.
تغييرات هدفمند تاج؛ ساكت همه كاره فدراسيون
توجه كردن به انتخاب و انتصابهاي مهدي تاج در فدراسيون فوتبال به خوبي نشان ميدهد كه اين مدير بيش از هر چيري به تثبيت قدرت و جايگاه خودش در مجموعه اهميت ميدهد. در واقع او كار را به شكلي پيش ميبرد كه با مرور زمان با تغييراتي كه انجام ميشود، فدراسيون از حالت مجمعالجزايري كه سالهاي سال مثل آن اداره ميشد خارج شود. او با استفاده از اختيارات قانونياش پروژه ايجاد تغيير و تحولات اساسي در ساختار اجرايي فدراسيون را با همفكري مشاوران خود كليد زده است. او در نخستين قدم محمدرضا ساكت را به عنوان مشاور عالي و نظارتي و رييس سازمان تيم هاي ملي انتخاب و معرفي كرد. سپس اميررضا آصفي، ديپلمات مشهور عرصه سياست خارجي كشور را بدون كوچكترين توجهي به مخالفتهاي كفاشيان به عنوان مشاور بين الملل با اختيارات تام به اهالي فوتبال معرفي كرد. يكي از مهمترين تصميمات رئيس فدراسيون انتخاب احمدرضا براتي به جاي هوشنگ نصرزاده بود. تصميمي استراتژيك از سوي تاج كه شايد فقط علي كفاشيان و آنهايي كه روي مسائل و اتفاقات مديريتي فدراسيون تسلط كامل دارند، از پشت پرده و اهميت آن با خبر شوند. براتي از سوي تاج به عنوان رييس جديد كميته حقوقي و
تدوين مقررات انتخاب و در اين مجموعه جايگزين هوشنگ نصيرزاده دوست نزديك كفاشيان شده است. در شرايطي كه نصيرزاده با هماهنگي كفاشيان از مدت ها قبل وظيفه تغيير اساسنامه فدراسيون و آيين نامه هيات هاي فوتبال را كليد زده بود، به نظر مي رسد كه اين مساله تا حدود بسيار زيادي براي تاج قابل هضم نبود. به همين دليل با انتخاب براتي مقدماتي را فراهم كرد تا تدوينگر جديد قوانين مهم فوتبال كشور فردي نزديك به خودش باشد. تصميمي زيركانه كه به خوبي نشان مي دهد تاج اصلا دوست ندارد جوري مديريت كند كه همه فكر كنند هنوز زير سايه كفاشيان قرار دارد. حتي اگر رييس قبلي در جلسات هيات رييسه درست در كنار رييس فعلي بنشيند. واقعيت اين است كه تاثيري در تصميم گيري هاي اصلي تاج ندارد. تاج به هيچ عنوان دوست ندارد كه فضايي را فراهم كند كه كفاشيان بتواند دوباره با استفاده از آن قدرت از دسترفتهاش را با سازماندهيهايي كه ميكند پس بگيرد. شايد به همين دليل است كه با پيشنهاد كفاشيان در آخرين جلسه هيئت رئيسه براي رياست بر كميته استانهاي هيئت رئيسه مخالفت كرد. چون به خوبي ميدانست كه اگر اين ماموريت را به كفاشيان بدهد،اين مدير با ارتباط گرفتن با
روساي هيئت فوتبال، در آينده ميتواند براي خود تاج دردسر مديريتي ايجاد كند.
البته تصميمهاي تاج به همينجا ختم نشد. او علي كاظمي را سرپرست سازمان ليگ كرد تا اين مجموعه طبق روال گذشته فعلا زير نظر خودش مديريت شود. امير عابديني به عنوان رئيس سازمان اقتصادي فدراسيون انتخاب و معرفي شد. اين در حالي است كه خود عابديني انتظار داشت تاج به او پست مهمتري بدهد. اما رئيس فدراسيون با مشاورانش به اين نتيجه رسيد كه از عابديني در اين سمت استفاده كنند. رئيس حتي تورك معاون دادستان تهران را هم به عنوان رئيس كميته اخلاق انتخاب كرد. در اين بين شخصا به درگيري به وجود آمده بين كيروش و ايفارك هم ورود كرد و به اين قائله پايان داد. منتهي در تمام اين مدت محمدرضا ساكت به دليل ارتباط بسيار نزديكي كه با تاج دارد، اختياراتي در حد رياست فدراسيون را با خواست او داشته است. برنامهريزي براي اعمال تغييرات در تمام كميتهها و انتخاب افراد جديد و سياستگذاريها در سيستم اجرايي فدراسيون از زمان حضور تاج در راس قدرت با نظر مستقيم محمدرضا ساكت و نظارت تاج انجام ميشود. فقط تمام اركان فدراسيون زيرنظر رئيس آن طور كه تاج ميخواهد فعاليت كنند.
تضعيف جايگاه دبيركل؛ درگيريهاي اسدي و ساكت
اتفاق جالبي در فدراسيون در حال رخ دادن است. مهدي تاج در آرامش كامل و بدون توجه به فشارهاي مختلف، افراد منتخب خود را در راس كارهاي مختلف مي گذارد. به اين ترتيب نقش دبيركل در فدراسيون فوتبال به شدت كمرنگ تر از سابق خواهد شد. دليلشهم كاملا مشخص است. پست هاي كليدي در اختيار افراد منتخب تاج قرار دارد و آنها زيرنظر مستقيم رييس كار خود را انجام مي دهند. به طور مثال همه از درگيري هاي به وجود آمده بين عليرضا اسدي و كارلوس كي روش با خبر هستند. انتخاب محمدرضا ساكت به عنوان رييس سازمان تيم هاي ملي در واقع نقش دبيركل را در امور مربوط به تيم ملي به كمترين حد خود مي رساند. اما تاج رسما اين تصميم را گرفته كه اسدي كوچكترين دخالتي در امور تيمهاي ملي نداشته باشد و ساكت مرد تصميم گيرنده پيرامون تيمهاي ملي باشد. تا قبل از اينكه اسدي رسما به عنوان دبيركل انتخاب شود، اين مدير رسما مخالف تئوري پايين آمدن سطح اختيارات دبيركل در فدراسيون فوتبال بود. اسدي فكر ميكرد كه اين حرف وحديثها را برخي جريانها براي تخريب او و روي كار آمدن يك گزينه جديد براي صندلي دبيركلي مطرح ميكنند. اما حالا كه او در سمتش ابقا شده، ميبيند كه
اختياراتش محدود شده است. به همين ترتيب از چند روز قبل شايعاتي درباره اختلافات شديد او و محمدرضا ساكت به گوش ميرسد. تا جايي كه شنيده ميشود اسدي برخي از مسئولان فدراسيون را از برگزاري جلسات با ساكت منع كرده است. بعد از بروز اين اختلافات و بعضا مشاجرههاي لفظي بين دبيركل و رئيس سازمان تيمهاي ملي بود كه عليرضا اسدي تصميم گرفت با روساي دپارتمانهاي فدراسيون جلسه اي برگزار كند تا با برنامهريزي خاص خودش و با استناد به قوانين اساسنامه اجازه ندهد كه بيش از اين دايره اختياراتش محدود شود. شواهد در حال حاضر به خوبي نشان ميدهد كه دبيركل اينروزها فقط نقش امضا كننده نامههاي فدراسيون و امور سازماني اين مجموعه را بر عهده دارد. هرچند كه اسدي هنوز به صورت رسمي به اتفاقات پشت پرده در فدراسيون واكنشي نشان نداده و بنا به برخي مصلحتها باز هم با رد اين اتفاقات نسبت به اختلافاتش با ساكت سكوت اختيار كند،اما همه ميدانند كه در حال حاضر پست مديريتي او به يك پست فرماليته و ظاهري در فدراسيون در حال تبديل شدن است. داستاني كه ممكن است باعث شود در ماه هاي آينده شاهد تغييرات دوباره در صندلي دبيركلي فدراسيون فوتبال باشيم. در واق
در شرايط كنوني همه چيز به صبر اسدي نسبت به حوادث بستكي دارد.
دبيركل بي اختيار
اسدي به خوبي ميداند كه با وجود انتخاب به عنوان دبيركل، جاي پاي محكمي در فدراسيون فوتبال ندارد. وزارت ورزش و جوانان هم در تمام مدت حضورش در فدراسيون نتوانسته در مقابل مشكلات از او حمايت كافي را داشته باشد. فعلا همه آنهايي كه به نوعي تفكرات او را قبول دارند و حامياش به حساب ميآيند از ابقايش در صندلي دبيركلي خوشحال هستند. اما خود اين مدير به واقع امروز اصلا خوشحال نيست. چون به خوبي ميداند كه چگونه به يك دبيركل بي اختيار تبديل شده است.
دیدگاه تان را بنویسید