سرویس ورزشی فردا: سال ٩٤ با تمام حساسیتهایش برای ورزش ایران تمام شد. سالی که انتظار میرفت در آستانه بازیهای المپیک ٢٠١٦ ریودوژانیرو، شرایط بهتری از لحاظ بودجه و امکانات پیشِروی اهالی این حوزه برای رسیدن به موفقیتهای بیشتر در بزرگترین رویداد ورزشی دنیا قرار بگیرد، اما نگرفت. چند ماه دیگر این بازیها آغاز میشود و کاروان ورزش کشورمان باید نشان دهد عیارش در بین قدرتهای جهان چقدر است. آیا میتواند نتیجه تاریخی المپیک ٢٠١٢ لندن (از نظر تعداد مدال) را تکرار کند یا حتی فراتر از آن برود یا اینکه از رده هفدهمی تنزل پیدا میکند؟ ویژه نامه نوروزی شرق پای صحبت کیومرث هاشمی، رئیس کمیته ملی المپیک ایران، مسئول بالاترین نهادی که وظیفه پشتیبانی و آمادهسازی کاروان اعزامی به المپیک ٢٠١٦ ریو را دارد، نشست تا بیشتر از اوضاع و احوال ورزش کشور پیش از المپیک بگوید.
زمان زیادی به بازیهای المپیک ٢٠١٦ ریودوژانیرو نمانده است. پیشبینیتان از عملکرد کاروان ورزش ایران در این دوره از بازیها چیست؟ آقای وزیر در اظهارنظرهایی که در این مدت داشتند، گفتند نمیتوانیم ١٢ مدال دوره قبل را تکرار کنیم و بیشتر از ٥، ٦ مدال نمیگیریم. به نظر من تحلیل درباره مدالآوری کاروان در این برهه از زمان زود است. علتش هم این است که ترکیب نهایی خیلی از رشتهها برای حضور در این بازیها بعد از خرداد ماه مشخص میشود. شما میدانید در موفقیت یک کاروان، تیم و ورزشکار عوامل زیادی دخیل هستند که اگر آن مجموعه عوامل دستبهدست هم بدهند در اصل میتواند به موفقیت بینجامد. حالا یک سری عوامل فردی است و یک سری دیگر جمعی. عوامل فردی مثل این است که ما ورزشکار خیلی خوبی را در فلان رشته داریم که امید تقریبا صددرصدی برای مدالآوری او داریم، اما خیلی ناگهانی در آستانه
المپیک با مصدومیت مواجه میشود یا مشکل روحی، روانی برای او به وجود میآید. خواهناخواه این مشکل باعث میشود این ورزشکار آمادگی لازمش را از دست بدهد. طبیعی است که همه تا دیروز روی مدال او حساب میکردند، اما وقتی این شرایط به وجود بیاید، تمام حساب و کتابها به هم میخورد؛ مثلا در همین مسابقات اخیر وزنهبرداری قهرمانی جهان، اگر آن آسیبدیدگی ناگهانی در فاصله دو هفته مانده به رقابتها برای بهداد سلیمی اتفاق نمیافتاد، تیم کشورمان میتوانست سهمیه کامل بازیهای المپیک را بگیرد، اما در غیبت بهداد نشد. موضوع دیگر هم این است که خدایناکرده برای ورزشکاری مشکل دوپینگ پیش بیاید و همهچیز به هم بخورد. یکسری عوامل هم جمعی هستند که اگر مد نظر قرار بگیرد، میتواند خیلی مؤثر باشد. مجموعه عواملی که باید در راستای آمادهسازی و هماهنگی کاروان صورت بگیرد؛ از وزارت ورزش گرفته تا فدراسیونها و کمیته ملی المپیک. حتی رسانهها هم باید بیایند در فضای مثبت ایجاد انگیزه کنند تا کاروان بهترین نتیجه را بگیرد، اما واقعیت این است که ما تا قبل از انقلاب در بازیهای المپیک در دو رشته کشتی و وزنهبرداری، بیشتر مدالآور بودیم. بعد از
انقلاب مدالآوری این دو رشته حفظ شده و رشتههايی مثل تکواندو و دوومیدانی (فقط در بخش پرتاب دیسک) به مدالآوریهایمان در این بازیها اضافه شدهاند. اخیرا هم این پتانسیل در رشته تیراندازی در بخش بانوان به وجود آمده که ما را به مدالآوری در این رشته هم امیدوار کند. ضمن اینکه نیم نگاهی هم به بعضی از رشتهها مثل بوکس میتوانیم داشته باشیم. چیزی که من الان میتوانم بگویم این است که امید به روی سکو رفتن هست. حالا اگر مجموعه عوامل فردی و گروهی دستبهدست هم بدهند، قطعا ما پتانسیل مدالآوریمان به لحاظ رنگ مدال خیلی خوب است. ما آماری را از شش دوره قبل بازیهای المپیک تا به الان درآوردیم که رتبههای کشورها را بر حسب تعداد مدالهای طلای آنها مشخص میکند. حالا با توجه به اینکه دوره قبل، یعنی المپیک ٢٠١٢ بهترین نتیجه حضور ما در ادوار المپیکها بوده و هفدهم شدیم، ما تعداد مدالهای طلاي تیمهاي هفدهم را در پنج دوره گذشته محاسبه کردیم که تقریبا حدود پنجونیم مدال طلا بوده است. هر تیمی که بتواند این تعداد طلا بگیرد، تقریبا جایش در رده ١٥ تا ١٨ المپیک تثبیت شده است. حالا ما وقتی روی صفحه کاغذ پیشبینی میکنیم، در این
چند رشته پتانسیل مدال، حتی طلا را داریم، اما واقعیتی وجود دارد؛ اینکه ورزش است و اتفاقات پیشبینینشده. احتمال دارد اتفاقات بدی بیفتد. احتمال دارد برعکس آن هم روی بدهد؛ بنابراین من الان هیچ ارزیابیای درباره تعداد و رنگ مدال نمیکنم، اما به طور کلی میگویم هیچ کارشناس ورزشی هم نمیتواند مدعی این باشد که وضعیت چگونه است. شما وقتی از خود مربیان که نزدیکترین فرد به ورزشکاران و قهرمانان هستند، نظرخواهی کنید نمیتوانند درباره کسب مدال ورزشکارانشان صحبت کنند.بنابراین عقل حکم میکند فعلا اظهارنظری نکنیم و آن را به خرداد موکول کنیم؛ چراکه در خیلی از رشتههای ورزشی مثل کشتی هم که سهمیه گرفتیم تا به این لحظه نفرات آن مشخص نشده است. طبیعی است که برای هر کشوری مدال طلا از همه چیز مهمتر است. ایران در کشتی آزاد از المپیک ٢٠٠٠ سیدنی به بعد هیچ مدال طلایی نگرفته است. دوره قبل تیم ملی فرنگی سه مدال طلای تاریخی گرفت که شاهکار بزرگی بود. در کنار آن بهداد سلیمی هم طلایی شد. فکر میکنید تکرار طلاهای دوره قبل شدنی است و اینکه آیا کشتی آزاد میتواند بعد از سالها روی سکوی قهرمانی برود؟ ببينید واقعیت این است که دوره به دوره
حضور در المپیک برای کسب مدال سختتر میشود. به نظر من تکرار مدالهای طلای فرنگی خیلی سخت است، اما نشدنی هم نیست. این حرف حتی در صحبتهای خود آقای بنا هم آمده است. اگر قبل از المپیک لندن از هر کارشناسی در رشته کشتی میپرسیدی آیا تیم فرنگی سه مدال طلا میگیرد، پاسخش منفی بود، ولی این کار شد. میگویند دیگر این طور نیست که بگذارند یک کشور در مسابقات کشتی المپیک سه مدال طلا بگیرد؟ بله، یکی این موضوع است و یکی شرایط قرعه است، اما در مجموع تیمهای آزاد و فرنگی ما پتانسیل مدال طلا را در ریو دارند. در کشتی آزاد ما کشتیگیرانی داریم که خیلی هم جوان هستند و میتوانند روی سکوی اولی بروند. شرایط مالیتان در سال حساس قبل المپیک چطور است. فدراسیون کشتی از وزارت ورزش گلایه میکند. فدراسیون وزنهبرداری از شما گلهمند است که به آنها بودجه ندادید. احساس میشود مشکل اصلی بین شما دو نهاد است و یکپارچگی قبل بین شما وجود ندارد؟ واقعیت این است كه منابع مالی محدود است. اگر بگوییم مشکل مالی نداریم، دروغ است. دستگاه ورزش کلا مشکل مالی دارد. از هیأتهای استانی گرفته تا ادارات تربیت بدنی و وزارت و کمیته، اما این دلیل بر این
نمیشود ما همین منابع مالی محدود را هم مدیریت نکنیم. ما داریم این کار را میکنیم. ما براساس همین منابع بودجهها را به فدراسیونها تخصیص دادیم. فدراسیونها دارند با حداقلها سر میکنند و من باید از آنها تشکر کنم؛ چون با دست خالی کار میکنند. ما وقتی میگوییم رشتههای مدالآورمان اینها هستند، طبیعی است که اعتبارات این رشتهها را تا جایی که میتوانیم بالا ببریم و تبعیض قائل شویم. بودجه آنها را امسال تقریبا دو برابر و نیم کردیم که در مقایسه با دورههای گذشته بیسابقه بوده است. احتمال دارد چهار فدراسیون از این حرکت ما دلخور شوند که چرا منابع کمتری به آنها داده میشود و گلایه آنها بحق هم هست، اما وقتی این رشتهها مدال میآورند و فردا افکار عمومی از کاروان مدال میخواهد، طبیعی است این کار را کنیم. کسب سهمیه المپیک خوب است، اما موضوع اینجاست که مردم در آخر از ما مدال میخواهند. ما در المپیک ٢٠٠٨ پکن بیشترین سهمیه ادوار المپیک را گرفتیم، اما هیچکس نیامد بگوید دستتان درد نکند. نتیجهاش فقط یک مدال طلا و یک برنز بود! با توجه به همه این محدودیتهای مالی، ما سعی کردیم مشکلات کلان دولت را درک کنیم. فدراسیونها هم
همین درک را داشتند. وزارت ورزش هم به همین شکل بوده است. البته آنها منابع مالیشان یک مقدار عامتر است. طبیعی است که آن منابع هم میتواند به بحث آمادهسازی تیمها کمک کند که در نهایت به المپیک ختم میشود. اما درباره اختلاف بین کمیته و وزارت، من معتقدم شرایط عادی ورزش هم تنش دارد. ذات ورزش همین است؛ چون با نتیجه روبهروست. یک نتیجه خوب میگیری همه میگویند بهبه، نتیجه بد میگیری انتقادها شروع میشود. افکار عمومی هم همین طور قضاوت ميكند. ما در هیچ مقوله دیگری این قضاوتها را نداریم. ورزش داخل یک اتاق شیشهای است. از پیر و جوان آن را رصد میکنند. باسواد و بیسواد همه میگویند والیبال، کشتی، تکواندو و... دیروز خوب بود، اما امروز خوب نیست. آیا حوزههای دیگر هم به این شکل دیده میشود؟ ما حوزهای داریم که ١٠ سال بعد، عملکرد آن دیده میشود. مدیران و مسئولانشان میروند و دیگر در رأس کار نیستند، اما مجموعهشان بعد از سالها قضاوت میشود. وقتی افکار عمومی از نتیجهای ناراحت میشود، طبیعی است روی کار ما و برنامهریزیها اثر بگذارد. حالا اگر مقامی هم بیاید به این موضوع دامن بزند کار را سختتر میکند. ما وقتی اعلام
میکنیم انتخابات فدراسیونی را برگزار کنید و میپرسیم چرا یک فدراسیون یک سال رئیس ندارد، آیا حرف بیمنطقی میزنیم؟ من وقتی میخواهم به عنوان مسئول نهادی که مسئولیت آمادهسازی تیمها را برای حضور در بازیهای آسیایی و المپیک دارد، جلسهای بگذارم، باید بدانم طرف حسابم کیست. در فلان فدراسیون با چه کسی طرفم. دقیقا مثل فدراسیون بسکتبال که وزارت ورزش یک سال در برگزاری انتخابات آن تعلل کرد تا در نهایت به این منجر شد که تیم ملی این رشته نتوانست به دلیل بیبرنامگیها سهمیه المپیک را بگیرد. بله، نمونه مشخصش را خودتان مثال زدید. در خیلی از رشتههای دیگر هم همین است. من مثال نمیزنم که آن تنشی که میگویید به وجود نیاید. کمیته المپیک اختیاراتی برای فدراسیونها ندارد. اگر داشتیم خیلی بهتر میشد کار کنیم. اختیار ما پشتیبانی و فراهمکردن تدارکات لازم برای تیمهاست. زهرا نعمتی، عضو تیم ملی تیروکمان معلولان مدتی است که در تیم ملی افراد سالم فعالیت میکند. خیلیها شما را بانی این کار میدانند، حتی خودش. این اتفاق خیلی خوب و بزرگی است. شما امیدوار هستید نعمتی بتواند مدال طلایی را که در پارالمپیک ٢٠١٢ لندن گرفت، در المپیک
ریو بگیرد؟ البته من میگویم زهرا نعمتی کار بزرگ را همین الان هم انجام داده است. ما حضور ایشان را در قالب یک پروژه سازمانیافته دیدیم. مهمتر از همه ارادهای بود که خانم نعمتی داشتند تا باعث شود یک برنامهریزی یکسالونیمه برایش دیده شود. من فکر میکنم گرفتن سهمیه کار بسیار سنگینی بود که در دنیا خیلی کم پیش میآید؛ ورزشکار معلولی بیاید در رقابت با افراد سالم و توانمند سهمیه المپیک را بگیرد. به خاطر همین موضوع، اعضای هیأت اجرائی کمیته ملی المپیک ایشان را به عنوان پرچمدار کاروان انتخاب کردند که به دنیا نشان بدهد ورزشکاری که روی ویلچر است میخواهد بیاید و در باعظمتترین رویداد ورزشی دنیا با ورزشکاران سالم رقابت کند. اما در بحث روی سکو رفتنش، باید بگویم من در تاریخ ورزش کشورمان ورزشکاری را ندیدم که این اندازه پشتکار داشته باشد. هر ورزشکاری که فاکتور انگیزه و پشتکار را داشته باشد، قطعا موفق خواهد بود. زهرا شب و روز زندگیاش را برای این کار گذاشته است. او این توانمندی را دارد که روی سکو برود. هرچند نباید توقعمان را از او بالا ببریم. درباره رشته تیراندازی چطور؟ الهه احمدی ماههاست در صدر رنکینگ جدول ردهبندی
جهانی این رشته است. در کنار او نجمه خدمتی هم از سال گذشته در هر رویدادی که شرکت کرده صاحب مدال شده است. یکی از رشتههایی که میتواند به جمع رشتههای مدالآور ما اضافه شود، تیراندازی است، اما این را بدانید رقابت در تیراندازی خیلی میلیمتری است. آنچه در این موضوع نقش دارد، تمرکز و موضوع روانی است؛ اینکه در شب قبل از مسابقه ورزشکار چه شرایطی داشته باشد. البته یک مقدار شانس هم باید چاشنی آن بکنید که میتواند مؤثر واقع بشود، اما این پتانسیل وجود دارد که الهه و نجمه روی سکو بروند. آنها چیزی از تیراندازان برتر دنیا کم ندارند؛ بهویژه اینکه رقبای آنها شناختهشده هستند.
دیدگاه تان را بنویسید