سرویس ورزشی فردا: از سال ۷۹ و همزمان با شروع فعالیت رسمی راگبی در ایران، این رشته همواره مسیر رو به رشدی را طی کرد تا به جایگاهی که لایق آن در میان سایر رشتهها است دست یابد. اما در دوره ریاست علی سعیدلو رییس وقت سازمان تربیت بدنی، به دلیل برخی مشکلات شخصی که با صادق عابدین رییس فدراسیون راگبی پیدا کرد، این فدراسیون به انجمن تبدیل شد و زیر نظر فدراسیون انجمنهای ورزشی و تحت ریاست حسن میرزاآقابیک به فعالیتش ادامه داد. این تغییر و تحولات مدیریتی و ساختاری اما بر خلاف پیشبینیهایی که از ابتدا وجود داشت، تبدیل شد به بزرگترین و عجیبترین جنجالها در جامعه راگبی که تا به امروز هم ادامه داشته است. در روزهایی که توجه رسانهها و مسولان ورزش کشور بیشتر معطوف به ورزشهایی چون والیبال و فوتبال و بسکتبال و کشتی و.. است، دور بودن از فضای رسانهای و نظارتی مسئولان مقدماتی را فراهم کرده که هر آنچه که نباید در راگبی اتفاق بیفتد. «فردا» در این گزارش سعی دارد پشت پرده برخی از اتفاقات راگبی را بررسی کند. به هر حال راگبی رشتهای است که المپیکی شده و بیتوجهی به پتانسیلهای موجود در این رشته، شرایط بدی را به وجود آورده که
در این گزارش به بخشی از آنها خواهیم پرداخت.
خانواده رئیس انجمن، مسئولان راگبی هستند
وقتی با اهالی راگبی درباره شرایط این روزهای راگبی صحبت میکنید، بسیاری از آنها نسبت به مسائل مدیریتی انتقادات زیادی را وارد میکنند. این مشکلات مدیریتی و سیاست گذاریها، جدا از درست یا غلط بودنش در راگبی تولید حاشیه کرده است. به طور مثال بعد از گذشت چند ماه از شروع به فعالیت آقای م در ریاست انجمن راگبی، تعداد قابل توجهی از کارشناسان و نخبگان این رشته به شکل زیر پوستی و بیسروصدا از پستهای کلیدی انجمن راگبی به دلایل مختلف کنار گذاشته شدند. بسیاری از افراد با سابقه مثل الف-ح کاپیتان تیم ملی راگبی هم به نشانه اعتراض به وضع موجود عطای فعالیت در این رشته را به لقایش بخشیدند.
عکس خانوادگی در سایت رسمی!
نکته قابل تامل اما در این فعل و انفعالات این بوده که به مرور زمان اعضای خانواده رئیس انجمن پستهای مختلفی را در این مجموعه به دست آوردند. به طور مثال همسر آقای م طبق اطلاعات موثقی که در اختیار است و اعضای خانواده راگبی هم به آن شهادت میدهند، دو سال متوالی سرپرست تیم ملی بانوان اعزامی به مسابقات آسیایی بود. پسر بزرگش علی م یک سالی است که مربی بدنساز تیم ملی هفت نفره است و تا به امروز هم این سمت را در اختیار دارد. اردوان م پسر کوچکتر رئیس انجمن هم البته طبق اطلاعاتی که در سایت انجمن راگبی موجود است کمترین پستش فعالیت در زمینه بازاریابی و مسائل اقتصادی انجمنی است که هیچ نظارتی روی فعالیتها و شرایط آن از سوی مسئولان وزارت ورزش وجود ندارد.
داباسمش جنجالی نایب رئیس
طی سالهای گذشته اما نایب رئیسی بانوان انجمن راگبی جمهوری اسلامی ایران هم بر عهده صدف م بوده است. درباره فعالیت این مسئول در راگبی حرف و حدیثهای بسیار زیادی در سالهای گذشته وجود داشته است که به جنجال ختم شد. نایب رئیس انجمن راگبی البته همین دو سه هفته قبل بود که طبق اخبار منتشر شده در محافل ورزشی از سوی مقامات ارشد وزارت ورزش دستور عزلش از این سمت صادر شد. داستان از این قرار بود که داباسمش بسیار عجیب منتصب به این مسئول که در فضای مجازی منتشر شده بود، کلی سرو صدا در جامعه راگبی به راه انداخت و این ویدیو کوتاه جنجالی در دست مسئولان وزارت ورزش و جوانان رسید. محتوای این ویدیو اما به شکی بود که دستور عزل این مقام مسئول از سوی مقامات ارشد وزارت ورزش صادر شد. جالب اما اینجا است که سایت انجمن راگبی تا به امروز هیچ اشارهای به این اتفاقات نداشته است و به صورت رسمی خبر عزل خانم م که او هم از نزدیکان و آشنایان حسن م به حساب میآید، روی خروجی سایت قرار نگرفته است. در چنین شرایطی شایعات حکایت از این مساله دارد که همسر آقای م به عنوان نایب رئیس جدید بانوان راگبی انتخاب شده است. این اتفاق اگر صحت داشته باشد، در نوع
خود میتواند عمق فاجعه مدیریتی و فامیل بازی در انجمن راگبی جمهوری اسلامی ایران را نشان بدهد.
البته باید تاکید داشت که هنوز هیچ خبر رسمی درباره این تغییرات روی خروجی انجمن قرار نگرفته است. البته ماجرای داباسمش نایب رئیس بانوان تا حدود بسیار زیادی باعث شده مسئولان و رسانهها به اتفاقات راگبی حساس شوند. اما مساله اساسی این است که هنوز نظارت و پیگیری مسئولان ارشد وزارت ورزش روی عملکرد این انجمن آن طور که باید نیست. اقوام رئیس انجمن راگبی مسئولیتهای مختلفی در این رشته به دست آوردهاند و هر ماه هم طبیعتا حقوقهایی قابل توجه از بودجه انجمن به اعضای مسئول خانواده پرداخت میشود! به نظر میرسد با توجه به فضای کنونی مدیریتی موجود اما روسای کمیتههای مختلف انجمن راگبی هم به صورت کاملا صوری از سوی رییس انجمن انتصاب میشوند در حالی که اجازه هیچ گونه تصمیم گیری و برنامه ریزی را در کمیتههای خود ندارند و انجمن این ورزش المپیکی با مدیریتی تک صدایی اداره میشود.
این احتمال وجود دارد که نام این اعضا تنها برای تشکیل چارت سازمانی به عنوان مسئول کمیتههای مختلف ذکر میشود تا اگر مسئولی از مدیریت توضیح خواست راهی برای توجیه مدیریت خود داشته باشد. دفتر انجمن هم به نظر میرسد که تنها یک آدرس است و هیچ کارمند یا مسئولی در آن به فعالیت مشغول نیست. البته به دلیل خود محور بودن رییس انجمن ایشان منشی، کارمند، نایب رییس آقا و دبیر ندارد تا در دفتر انجمن حاضر باشند و همین امر باعث شده تا فعالان این رشته همواره سردرگم باشند که نامههای اداری خود را به کجا ارسال کنند تا ترتیب اثر کند و یا با کدام مسئول مشکلات خود را در میان بگذارند. گفتنی است اکثر وقت حسن م هم در اداره کل ورزش و جوانان استان تهران و مسئولیتی که در آنجا دارد میگذرد!
اگر وزارت ورزش مدتهاست که روی فعالیت م.ط برادرزن کفاشیان در فدراسیون فوتبال به عنوان مدیر مالی دست گذاشته و از این اتفاق به عنوان یک تخلف نام میبرد، فامیل بازی در انجمن راگبی هم به اوج خود رسیده و باید به این اتفاقات هم ورود شود.
اخذ تعهد کتبی برای کار رایگان!
رایگان کار کردن انگار تبدیل به یک اپیدمی بد در تیمهای ملی راگبی جمهوی اسلامی ایران شده است. گزارش هاو اخبار دریافتی سایت فردا به خوبی مشخص میکند که با شروع اردوهای تیم ملی در چند سال اخیر چه در بخش بانوان و چه در بخش آقایان، مدیران انجمن راگبی از بازیکنان و مربیان تیم ملی به صورت اجباری تعهد کتبی اخذ کرده که هیچ ادعایی درباره دریافت حق الزحمه، پاداش و هزینه ایاب و ذهاب که حق آنهاست نداشته باشند. بارها درصورت عدم امضا و دادن این تعهد مربیان و بازیکنان مختلف از سمت خود حذف شدهاند. این مساله بارها باعث بروز جنجال و حاشیه در راگبی شده است. حتی یک بار هم که رییس انجمن راگبی قول پاداش ۳ میلیون تومانی را به اعضای تیم ملی در صورت قهرمانی در مرحله دوم مسابقات انتخابی المپیک که در هند برگزار شد را داده بود؛ این تیم به این عنوان مهم دست یافت. اما بعد از گذشت بیش از یک سال نه تنها انجمن راگبی به وعده خود عمل نکرد بلکه برخی ملی پوشان را به دلیل پیگیری پاداش خود محروم کرده است و باعث سرخوردگی و ناراحتی ملی پوشان ورزش ایران شده است. همین اتفاق بود که باعث شد الف-ح کاپیتان تیم ملی راگبی ایران در اعتراض به این
تصمیم گیریها و حرمت شکنیها و محرومیتهای ناحق در نامهای سرگشاده از تیم ملی کناره گیری کند. در سال ۹۲ نیز مسابقات لیگ برتر آقایان و بانوان به میزبانی کرمان برگزار شد و مقرر گردید به سه تیم برتر این مسابقات به ترتیب تیم اول ۳ میلیون تومان، تیم دوم ۲ میلیون تومان و تیم سوم ۱ میلیون تومان پرداخت شود که تا کنون مبلغی به هیچ تیم پرداخت نشده و جمع بدهکاری انجمن به تیمهای برتر آقایان و بانوان مبلغ ۱۲ میلیون تومان میباشد که تا کنون از سوی رییس انجمن بیپاسخ مانده است.
بدون تردید مدیران ارشد وزارت ورزش و جوانان هیچ وقت متوجه بروز چنین اتفاقاتی در دنیای راگبی در ایران که نشدهاند که اگر شده بودند به نظر میرسد که رسیدگی لازم را در این زمینه انجام داده بودند.
مسئولان حراست وزارت ورزش و مقامات ارشد این مجموعه اگر پیگیریهای دقیق و کارشناسی درباره برگزاری کلاسهای آموزشی مختلف در راگبی را انجام بدهند بدون تردید به سرنخهای مهمی در این زمینه خواهند رسید. تا به امروز شایعات حکایت از این مساله دارد که هر کسی نیاز به مدرک مربیگری و یا داوری راگبی داشته تنها با در دست داشتن عکس و پرداخت مبلغ هفتاد هزار تومان به بالا میتواند مربی و یا داور رسمی این رشته شود و شروع به فعالیت کند. در بعد بینالمللی هم اما داستان به همین منوال پیش رفته است. طبق اصول ورزشی در ایران ارتقای درجه و دریافت کارتهای مربیگری و داوری بین المللی با گذراندن دورهای درجه ۳، ۲، ۱ و سپس ملی امکان پذیر است. اما در راگبی اینچنین نیست و هرکسی که علاقمند به داشتن مدرک مربیگری یا داوری بین المللی باشد تنها با پرداخت ورودیه (۲۰۰ دلار) میتواند در کلاس شرکت کرده و این مدرک را دریافت کند. به این ترتیب تعداد مربیان بین المللی از مربیان درجه ۳ در ایران بیشتر شده است!
این حواشی اما پایان مشکلات راگبی که میتواند یک رشته خوب المپیکی برای ورزش ایران باشد نیست. چند ماه قبل کتاب قوانین و نحوه بازی تگ راگبی توسط دو تن از ملی پوشان اسبق این رشته ترجمه و تالیف شد. این افراد برای گرفتن تاییدیه نهایی به منظور ثبت رسمی و چاپ آن کتاب نسخه اولیه آن را به مسئولان انجمن تحویل دادند اما چندی نگذشت که در سایت انجمن راگبی اعلام شد که این کتاب توسط حسین م و صدف م رییس و نایب رییس انجمن راگبی ترجمه و تالیف شده است. این عمل باعث اعتراض بسیاری از فعالین این رشته شد که برخی از آنها با طرد از انجمن و عزل از سمتشان روبه رو شدند. از طرفی دیگر رشته تگ راگبی یکی از بازیهای آموزشی و بدون برخورد رشته راگبی است که توسط یکی از ملی پوشان اسبق این رشته در ایران فعالیت رسمی خود را تحت عنوان کمیته تگ راگبی آغاز کرد. از آنجایی که فدراسیون جهانی و آسیایی توجه ویژهای به این رشته دارد (به این دلیل که همه اقشار جامعه میتوانند در این رشته فعالیت کنند) با ارائه مدارک و مستندات فعالیت گسترده این رشته در ایران، امکانات و تجهیزات بسیاری از سوی فدراسیون جهانی به ایران ارسال شد که متاسفانه این امکانات در انحصار
انجمن قرار گرفت و به طور عادلانه به برخی استانها تعلق نگرفت و یا به صورت ناقص و سلیقهای به برخی تیمها و یا به عنوان جایزه داده شد.
در فروردین ماه سال ۹۴ تیم ملی ۱۵ نفره ایران در قبال تامین بودجه برگزاری اردوها و اعزام تیم به مسابقات زیرگروه غرب آسیا به شخصی داده شد که نزدیک به ۵ سال است در این رشته فعالیت نداشت. ع-الف که سرمربی این تیم لقب گرفت با پرداخت چکهای بلا محل به رستوران ورزشگاه آزدی و آژانس هواپیمایی، اقدام به اعزام تیم ملی کرد. البته به دلیل عدم کفایت در هدایت تیم ملی راگبی، این تیم با نتیجهای تحقیر کننده به ایران بازگشت. چراکه با توجه به انتخاب بازیکنانی که سابقه حضور در مسابقات داخلی ایران را هم نداشتند، این اعزام تیم ملی به نوعی تنها سفر تفریحی برای دوستان و آشنایان قدیمی این مربی بود. این مربی در حال حاضر به دلیل برگشت چکهای مربوط به اعزام تیم ملی به این مسابقات تحت پیگرد قانونی قرار گرفت. جالب اینجاست که با وجود پیشینه نه چندان مثبت این مربی در راگبی، وی مجددا از سوی حسن م به عنوان سرمربی تیم ملی راگبی ۱۵ نفره اعزامی به مسابقات قطر منصوب شده است و عکسهای خانوادگیاش هم بر روی سایت رسمی انجمن قرار میگیرد!
راگبی همان طور که اشاره شد یک ورزش المپیکی است و نیاز به توجه ویژه مسئولان ارشد ورزش کشور دارد. مشکلات اما در راگبی فقط مطالبی که تا کنون به آن اشاره شده نیست. به دلیل عدم پرداخت یک هزار دلار به فدراسیون جهانی برای عضویت رسمی ایران در رنکینگ فدراسیون جهانی، نام راگبی بعد از گذشت ۱۵ سال همچنان در میان سایر کشورها در فدراسیون جهانی خالی است. تاکنون هیچ یک از تیمهای ملی با لباس راگبی در مسابقات بین المللی حاضر نشدند که این مسئله باعث سرخوردگی بازیکنان و تمسخر آنها توسط دیگر تیمها شده است. در آخرین مسابقات بین المللی آسیا هم در حالی که انتظار میرفت تا تیم ملی راگبی ۷ نفره ایران در مسابقاتی که سال گذشته در آن عنوان قهرمانی را کسب کرده بود از عنوانش دفاع کند متاسفانه در اثر مدیریت غلط مدیریت انجمن در انتخاب مربیان وبازیکنان شایسته تیم ملی در رده هفتم قرار گرفت. مساله قابل تامل این است که رییس انجمن نتایج این مسابقات را در رسانهها رده پنجمی برای ایران اعلام کرده که این موضوع خود عجیب و باورنکدرنی است!
ادعای سایت رسمی راگبی
رتبه ایران در سایت آسیایی!
اعتراضات جامعه راگبی به سیاست گذاریها و عدم شایستگی در عنوان مدیریت این رشته باعث شد تا چندی پیش لیگهای راگبی ایران تنها با حضور دو تیم برگزار شود! عدم حضور تیمهای حاضر در لیگهای برتر، دسته یک و دسته دو تنها در اعتراض به شیوه اداره مجموعه راگبی در ایران بود و انجمن هم به ناچار تنها یک بازی فینال را برای هر لیگ برگزار کرد تا همین موضوع هم حواشی فراوانی را به وجود آورد.
گاف آشکاری که دیده نشد
حسن م یکی از مدیرانی است که سالهای سال در بدنه ورزش کشور فعالیت داشته است. اما انتشار این اخبار و گزارشها از اتفاقات راگبی برای هر کسی که این گزارش را بخواند قابل باور نیست.
نام حسن م شاید آشنا برسد. او علاوه بر اینکه سالیان سال از بدنه ورزش بوده، به عنوان دبیرکل بازیهای کشورهای اسلامی که چند سال قبل قرار بود در ایران برگزار شود جنجال آفرینی بزرگی داشت. یادمان نمیرود زمانی که ایران قرار بود میزبانی از بازیهای کشورهای اسلامی را انجام دهد و درست یک ماه قبل از شروع این بازیها، آقای دبیرکل ضرر مالی و حیثیتی هنگفتی را بر پیکر ورزش ایران وارد ساخت و آن ورود نام خلیج عربی در نقشه بازیها بود. متاسفانه در اثر سهل انگاریهای صورت گرفته آبروی ورزشی ایران در حفظ نام خلیج فارس بر روی مدالها و پوستر بازیها و هر آنچه مربوط به بازیهای کشورهای اسلامی بود را به خطر افتاد. در این بین برگزار نشدن مسابقات و افتادن ضررهای مالی فراوان به گردن ورزش ایران تنها با عزل میرزاآقابیک از سوی مسئولان ورزش ایران همراه شد تا این فرد برای مدتی از ورزش ایران به دور بماند. و در این بین ظاهرا راگبی رشتهای بیسروصدا و کمتر دیده شده در میان سایر رشتههای ورزشی و رسانهها بود که آقای م میتوانست از طریق آن دوباره روزنهای برای ورود به بدنه ورزش پیدا کند که همین اتفاق هم افتاد.
سایت فردا این آمادگی را دارد که پاسخ کامل مسئولان انجمن راگبی جمهوریاسلامی ایران که زیر نظر فدراسیون انجمنهای ورزشی فعالیت میکند را درباره مشکلات موجود دریافت و منتشر کند. اما رسانهها و مردم ایران هم این انتظار را از محمود گودرزی وزیر ورزش و جوانان و سایر مقامات ارشد وزارت ورزش دارند که توجه ویژهای روی تمام قسمتهای مختلف جامعه ورزش داشته باشند. چراکه که شعار آنها همیشه شفافیت مالی و مدیریتی در تمام فدراسیونها و انجمنهای ورزشی بوده است.
دیدگاه تان را بنویسید