هاشمی: در ریو سهمیه مهم است، نتیجه مهمتر/ کشتی هنوز المپیکی نیست
کیومرث هاشمی رییس کمیته ملی المپیک از دغدغههای این روزهای ورزش، تعداد سهمیههایی که به دست میآید، پشتیبانی مالی از تیمها و مسائل پشت پرده و زد و بندهایی که در المپیک انجام میگیرد صحبت کرد و تمام مسائلی که در سال قبل از المپیک به دغدغه تبدیل شده است را پاسخگو بود.
سرویس ورزشی « فردا » -رییس کمیته ملی المپیک معتقد است، از میان سه رشته مدالآور در المپیک، تکواندو وضعیت خوبی دارد و وزنهبرداری هم در حال جمع کردن خود است اما کشتی هنوز به یک تیم المپیکی تبدیل نشده و به زمان نیاز دارد.
ورزش ایران یک سال حساس و بسیار سرنوشتساز را پیش رو دارد. سال آینده در بازیهای المپیک ریودوژانیرو نشان داده خواهد شد بعد از المپیک لندن چه چیز کاشتهشده تا در ریو برداشت شود. بر روی کاغذ باز هم بیشتر نگاهها به تکواندو، کشتی، وزنهبرداری و پرتاب دیسک است. البته رشتههای دیگر هم میتوانند تاریخساز شوند، هرچند کار سختی در پیش دارند. فارغ از بحث مدالآوری نتایجی که در دیگر رشتهها نیز به دست میآید میتواند برای ورزش ایران اهمیت زیادی داشته باشد که محقق شدن آن نیز به روند آمادهسازی تیمهای ملی برمیگردد.
کیومرث هاشمی رییس کمیته ملی المپیک از دغدغههای این روزهای ورزش، تعداد سهمیههایی که به دست میآید، پشتیبانی مالی از تیمها و مسائل پشت پرده و زد و بندهایی که در المپیک انجام میگیرد صحبت کرد و تمام مسائلی که در سال قبل از المپیک به دغدغه تبدیل شده است را پاسخگو بود.
در ادامه گفتوگوی ایسنا با کیومرث هاشمی را میخوانید:
- پس از بازیهای اینچئون در مورد توجه به رشتههای پایه و پرمدال از سوی کمیته ملی المپیک توجه زیادی شد اما چرا در عمل هیچ اتفاقی رخ نداد؟
در بحث رشتههای پایه و پرمدال موضوعی که مطرح کردم و در چند جلسه نیز بر روی آن مانور دادیم، در واقع آسیبشناسی ورزش کشور را ارائه کردیم. یکی از نقاط ضعف ورزش ایران عدم توجه به رشتههای پایه و پرمدال است. با توجه به وزنی که این رشته ها از لحاظ مدالآوری دارند اگر بخواهیم این موضوع را نسبت به المپیک در نظر بگیریم، وضعیتمان اصلا خوب نیست. کشورهایی که در دنیا حرفی برای گفتن دارند بر روی رشتههای پرمدال سرمایهگذاری کردهاند اما در بازیهای آسیایی میبینید که کمترین سهم را رشتههای پایه و پرمدال ما دارند. لذا اگر بخواهیم ورزشمان به توسعه پایدار برسد، ما ضرورت موضوع را مطرح کردیم.
توسعه پایدار در ورزش نیز به این معنی است که افت و خیز در بحث مدالآوری نداشته باشیم. برای نمونه در المپیک پکن پنجاه و یکم شدیم و در المپیک لندن مقام خوب هفدهم را به دست آوردیم. علت افت و خیزها این است که سرمایهگذاری ما بر روی یک تعداد رشته خاص است. در المپیک ریو نیز کماکان برای مدالآوری روی سه یا چهار رشته حساب میکنیم. حالا اگر بر روی یکی از این رشتهها فشار روانی زیاد باشد یا یک اتفاق خاص بیفتد، مانند مثبت شدن تست دوپینگ 9 وزنهبردار قبل از المپیک پکن که یک یا دو مدال از دست ایران پرید، آن وقت تبدیل به فاجعه میشود. حالا اگر به سمت رشتههای پرمدال برویم و در مدالهای آنها سهم داشته باشیم، اگر در یک یا دو رشته دیگر که مدالآور هستیم، به هر دلیلی موفق نباشیم، این رشتههای پرمدال میتوانند عدم موفقیت را پوشش دهند.
ما طرح موضوع کردیم اما اینکه بخواهیم به سمت رشتههای پرمدال برویم، مستلزم یک عزم ملی است و نیازهای سختافزاری باید برطرف شود. برای مثال در شمشیربازی نیاز به سالن داریم. کمیته ملی المپیک، وزارت ورزش، فدراسیونها و هیاتهای استانی هر کدام یک وظیفهای دارند و تا زمانی که ما این مسئله (رفتن به سوی رشتههای پایه و پرمدال) را به یک خواسته تبدیل نکنیم و خواسته ملی تمام بخشهای مختلف ورزشی نباشد، نمیتوانیم توقع داشته باشیم که در رشتههای پایه و پرمدال به این زودی نتیجه بگیریم.
در وهله اول نیاز است زیرساختها تقویت شود که آن هم مستلزم هزینه است. همچنین استعدادیابی ما باید ملی شود یعنی تمام بخشهای درگیر در ورزش بیایند کمک کنند. برای نمونه آموزش و پرورش یکی از ارکان اساسی است و در رشتههایی مانند ژیمناستیک و دوومیدانی، باید استعدادها از سنین ابتدایی شناسایی و بر رویشان سرمایهگذاری شود. من فکر میکنم باید نظام ملی استعدادیابی ایجاد شود و متولی آن برای جمع کردن، وزارت ورزش است و باید بیاید این نظام را به وجود آورد و نقش دستگاهها (آموزش و پرورش، فدراسیونها و...) را تعریف کند. تا زمانی که این نظام به وجود نیاید، کار خاصی انجام نمیگیرد و نمیتوانیم توسعه پایدار را داشته باشیم بنابراین عزم ملی را میطلبد.
- با وزارت ورزش صحبتی در این مورد داشتهاید؟ زیرا با توجه به بحثهایی که مطرح کردید تا سالها نباید انتظار پیشرفت در رشتههای پایه و پرمدال را داشت؟
طرح موضوع شده و نشستهایی نیز برگزار شده است. یکی از بحثهایی که میتواند در این راستا کمکحال ورزش باشد، بحث تشکیل شورای عالی ورزش است. حدود 10 سال است این شورا تشکیل نشده در حالی که دستگاههای عضو که در ورزش دخیل هستند، میتوانند آنجا هماهنگ شوند، مانند آموزش و پرورش و نیروهای مسلح. در نیروهای مسلح در بخش تیراندازی ظرفیتهای خوبی داریم. حالا اگر هر طرح و موضوعی و کار کارشناسی آنجا مصوب شود، لازمالاجراست مانند شورای برون مرزی که متولی آن وزارت ورزش است. یکی از راهها، تشکیل شورای عالی ورزش است اما از طرفی یکی از مهمترین دستگاهها در بحث توجه به رشتههای پایه و پرمدال، وزارت آموزش و پرورش است که آموزش و پرورش در برخی رشتهها زیرساختهای خیلی خوبی دارد اما در بخشهایی هم اصلا زیرساختی ندارد. در مقابل، استعداد در آن بخش فراوان است.
- با وجود اینکه گفتید آموزش و پرورش میتواند نقش مهمی داشته باشد اما در عمل میبینید امکانات ورزشی 90 تا 95 درصد مدارس به حیاط مدرسه ختم میشود و تجهیزات ورزشی در مدارس وجود ندارد.
این نگاه اشتباهی است. در آموزش و پرورش ظرفیتهای بسیار خوبی از نظر سختافزاری و نرمافزاری(نیروی انسانی) وجود دارد. ما طرح اجباری شنا را سه سال برگزار کردیم و میتوانید از رییس فدراسیون شنا بپرسید که چند نفر از طریق آن جذب ورزش قهرمانی شدهاند. همچنین طرح دوومیدانی نیز دو سال اجرا شد. در واقع با گذشت زمان سیاستها تغییر میکند، مشکلات مالی به وجود میآید، اما باید توسعه زیرساختها را داشته باشیم و از ظرفیت نیروی انسانی استفاده شود چرا که مربیان بسیار خوبی داریم. بودجه هم باید برای انجام این کار وجود داشته باشد چرا که اگر میبینید یک کشوری میآید تمام مدالهای دوومیدانی را درو میکند، به این دلیل است که بر روی آن سرمایهگذاری کرده است.
- راهکاری برای تعامل بیشتر میان دستگاههای ورزشی و آموزش و پرورش وجود دارد؟
آموزش و پرورش به تنهایی نمیتواند کاری کند. زمانی هم که بحث آموزش و پرورش میشود میفهمیم که ظرفیت در آنجا وجود دارد اما آن عزمی که این نهاد را درگیر کار کند، در واقع وجود ندارد. شاید بخشی از این موضوع به این دلیل باشد که حاشیههای ورزشی ما آنقدر زیاد است که یک مدیر ورزشی در سطح کلان درگیر حاشیهها میشود و کمتر فرصت میکند بر روی این قضیه کار کند. اعتقاد دارم اگر سرمایهگذاری شود، نه در یک پروسه دو سه ساله بلکه پس از 10 سال میتوانیم بر روی مدالهای رشتههای پایه و پرمدال حساب کنیم چرا که استعداد و مربی نیز داریم. تنها باید همه دست به دست هم بدهند تا این کار را انجام دهند. متاسفانه یکی از ضعفهای ورزش ما این است که متولیان در بخشهای مختلف ورزشی پراکنده کار میکنند. اگر آنها با هم جمع شوند و به صورت یک واحد کار کنند، در آن صورت میتوانیم کار بزرگی را انجام دهیم.
- برنامه کمیته ملی المپیک در جهت کسب سهمیه بیشتر قرار دارد یا به دست آوردن نتیجه را اولویت قرار داده است؟
قطعا نتیجه اهمیت بیشتری دارد اما نمیتوانیم نسبت به کسب سهمیه هم بیتفاوت باشیم. در المپیک پکن بیشترین سهمیه را نسبت به ادوار قبل داشتیم حتی یک سهمیه تیمی در بسکتبال به دست آوردیم اما بدترین نتیجه را گرفتیم (یک مدال طلای هادی ساعی در تکواندو و یک مدال برنز مراد محمدی در کشتی). پس از آن هیچ کسی و رسانهها، کارشناسان و حتی مسئولان نگفتند از کسب سهمیه زیاد به عنوان پوئن یاد میکنیم لذا نتیجه اولویت اصلی است. البته هرچه تعداد سهمیهها بیشتر باشد در بحث نتیجهگیری بهتر است. برای نمونه اگر در تکواندو 4 سهمیه بگیریم که انشاءالله این اتفاق هم رخ میدهد، از این 4 سهمیه سهم مدالآوری بیشتری میشود، بنابراین تعداد سهمیه کمتر مدالآوری را نیز سختتر میکند. از نگاه کمیته ملی المپیک قطعا مدال در وهله اول قرار دارد. مهمتر از آن رنگ مدال است چرا که رنگ مدال تعیین کننده جایگاه ایران در المپیک است و پس از آن کسب سهمیه اهمیت دارد.
بر مبنای همین موضوع سیاستگذاری کردهایم. رشتههای المپیکی را در 5 گروه تقسیم کردیم که بر اساس آن حمایت میکنیم چرا که اعتبارات محدود است. وضعیت بودجهای کشور مشخص است و چارهای نداریم منابع مالی محدودی که داریم را از طریق برنامهریزی مناسب مدیریت کنیم. در گروه اول رشتههایی مانند تکواندو، کشتی، وزنهبرداری و پرتاب دیسک که قطعا در آنها مدال میگیریم قرار دارند. این نگاه ما با وزارت ورزش یکی است و بر اساس سوابق گذشته قبل و بعد از انقلاب، نوع مدالآوری و دوره قبل از المپیک این رشتهها را در گروه یک قرار دادیم و چون امکان کسب مدال داریم بیشترین حمایت نیز از این رشتهها خواهد بود.
گروه دوم رشتههایی قرار دارند که قطعا سهمیه کسب میکنند اما احتمال دارد مدال بگیرند مانند بوکس که در یک یا دو وزن احتمال دارد بر روی سکو برویم. این احتمال نیز از 5 درصد تا 90 درصد است. در المپیک لندن هم دیدید که در بوکس تا مرز مدالآوری رفتیم اما در نهایت نشد. در تیراندازی نیز ظرفیت کسب مدال در بانوان را داریم. در گروه سوم رشتههایی گنجانده شدهاند که فقط کسب سهمیه میکنند اما توقع داریم رکوردها و نتایج خود را بهتر کنند مانند سایر مواد دوومیدانی و دوچرخهسواری.
رشتههای گروه چهارم امکان دارد سهمیه کسب کنند مانند جودو و در گروه پنجم نیز رشتهها به عقیده ما امکان کسب سهمیه برایشان نیست بنابراین خیلی انرژی روی آنها نمیگذاریم. با توجه به این نگاه که میگوییم بحث مدالآوری برایمان اهمیت دارد طبیعی است که بیشترین انرژی را بر روی رشتههای مدالآور و رشتههای گروه دوم، بگذاریم و بر مبنای آن سرمایهگذاری کنیم.
- بودجه کمیته ملی المپیک نسبت به یک یا دو دوره المپیکهای قبلی چند درصد افزایش یا کاهش داشته است؟
بودجه کمیته ملی المپیک و پارالمپیک 54 میلیارد تومان است که در دو ردیف اصلی و فرعی قرار دارد. در ردیف اصلی بودجه پارالمپیک حدود 9 میلیارد و 800 میلیون تومان است و بودجه پرسنل، اضافهکار و کارهای اداری و پشتیبانی و بخشی از فدراسیونها نیز در ردیف اصلی قرار دارد. بخش اعظم کار در ردیف فرعی یا متفرقه است. پیشبینی ما این است که نزدیک 30 میلیارد تومان از دو ردیف را به فدراسیونها و پارالمپیک و فدراسیونهایی که در المپیک نیستند اختصاص دهیم.
اعتبار کمیته ملی المپیک نسبت به سال قبل 10 میلیارد تومان افزایش داشته که 30 درصد این رقم افزایش بودجه در پارالمپیک بوده است. اما از آنجا که هزینهها 4 برابر شده و با در نظر گرفتن تورم، افزایش بودجه نداشتیم، ضمن اینکه مسافت در المپیک برزیل بیشتر از لندن است و باید هزینه بسیار بیشتری برای سفر کاروان ایران به برزیل انجام دهیم که البته این موضوع مربوط به اعتبارات سال آینده میشود.
همچنین شرایط کسب سهمیه در برخی رشتهها فرق کرده است. برای نمونه تکواندو برای کسب سهمیه المپیک لندن موظف بود در دو مسابقه رقابت کند اما الان تکواندو در یک پروسه 2 ساله باید در تمام مسابقهها شرکت کند تا سهمیه المپیک ریو را بگیرد بنابراین کار سختی است و پر هزینه تر هم میشود.
- کمیته ملی المپیک در نظر دارد به چه شکل بودجه را میان فدراسیونها تقسیم کند تا گلایه و دلخوری به وجود نیاید زیرا هماکنون میبینیم که فدراسیونی مانند شنا اعلام کرده با 25 میلیون اعتباری که کمیته برایش در نظر گرفته انگار برنامهای برای شنا ندارد؟
ما بر مبنای واقعیت بودجه و سیاستهای خود بودجه را تقسیم می کنیم. حالا ممکن است دلخوری به وجود آید و بعضی از فدراسیونها هم حق داشته باشند. در اینچئون هم چند فدراسیون دلخور بودند چرا که اعزام نشدند. اما ما منابع مالی خود را مدیریت کردیم و کاروان را به صورت کیفی اعزام کردیم. در واقع حدود 150 نفر کم کردیم و به جای این که بر روی تعداد نفرات هزینه کنیم پول را در جهت کیفی کار هزینه کردیم و جواب هم گرفتیم. اکنون نیز چارهای نداریم و وضعیت مالی کشور به گونهای است که باید بر مبنای آن سرمایهگذاری کنیم.
- تقسیم بودجه میان سه فدراسیون مدالآور کشتی، تکواندو و وزنهبرداری به چه شکل است؟
از نظر ما رقمها مشخص شده است. نشستها را برگزار کرده و کارهای کارشناسی نیز انجام شده است. بر مبنای برنامههای اردویی، دیدارهای تدارکاتی و اعزامهایی که دارند بودجه را پیشبینی کردیم، هرچند شاید مبلغی که در نظر گرفتیم کفاف ندهد. البته وزارت ورزش هم در این زمینه کمک میکند. انشائ الله تا شهریورماه هم 50 درصد اعتبارات فدراسیونها نیز پرداخت میشود.
- چقدر در جریان برنامههای تمرینی و شرایط احسان حدادی قرار دارید؟
ارتباط ما با احسان خیلی نزدیک است. او در حال حاضر در آلمان تمرینهایش را انجام میدهد. برنامههای او را به دلیل داشتن شرایط خاص در بحث مدالآوری داریم رصد میکنیم. البته در دوومیدانی 4 سهمیه به دست آمده که کار بزرگی انجام گرفت و ارزش این رشته پایه و پرمدال را نشان داد. اما مدالآوری در سایر مادههای دوومیدانی سخت است.
- به دلیل مشکلاتی که میان رییس فدراسیون تیراندازی و وزارت ورزش وجود دارد، فکر نمیکنید که در این میان ورزشکاری ضرر میبیند که حتی شانس کسب مدال المپیک است اما اکنون حتی در کسب سهمیه نیز با مشکل روبهرو شده است؟
رشته تیراندازی را مورد توجه قرار دادیم و به طور نسبی رقم خوبی را به آن اختصاص دادیم اما کفاف نمیدهد. وزارت ورزش هم باید کمک کند تا تیراندازی اعزامهای خود را داشته باشد. تنها رشتهای که در بخش بانوان میتوانیم برای کسب سهمیه بر روی آن حساب بیشتری کنیم تیراندازی است. البته نیم نگاهی به تکواندوی بانوان هم داریم. به 2-3 نفر مانند کیمیا علیزاده و اکرم خدابنده برای کسب سهمیه المپیک امید داریم.
- پیشبینی برای کسب مدال دارید؟
زود است. ابتدا باید سهمیهها تعیین شود اما وضعیت تکواندو خوب است و نوسانات کمتری دارد. وزنهبرداری با توجه به تغییرات مدیریتی که انجام گرفته در حال جمع کردن خود است و مسیر خوبی را طی میکند. در کشتی کارهای بسیار خوبی انجام گرفته اما وضعیت موجود آن به گونهای است که تیمش تیم المپیکی نیست و نیاز به زمان دارد. یکسال و اندی تا المپیک باقی مانده و باید از این زمان حداکثر استفاده را برد.
- فکر میکنید ستارههایی که دوره قبلی المپیک درخشیدند در المپیک ریو هم بتوانند باز هم بدرخشند یا شاهد ظهور چهرههای جدیدی در ورزش ایران خواهیم بود؟
به هر حال این موضوع اجتناب ناپذیر است و تنها متعلق به ایران هم نیست. چهرههای جدید انگیزهی بیشتری دارند. از ورزشکارانی مانند هادی ساعی که در سه دوره المپیک مدالآوریشان استمرار داشته، کم داریم. ضمن اینکه الان عرصه، عرصه رقابت است. در تکواندو مسیر صعودی فرزان آشورزاده را کمتر کسی باور میکرد. رقابتها خیلی نزدیک است. البته اتفاق خوبی بوده و نقطه قوت ورزش ایران نیز همین است که نسل جدید ورزشکاران دارند میآیند. البته این مشکل هم وجود دارد که اولین حضور چهرههای جدید در المپیک به دلیل کم تجربگی کار را سخت میکند چرا که میدان المپیک با میدانهای جهانی و آسیایی فرق میکند. در کل باید به این اتفاق دید مثبت داشت. البته حمید سوریان و بهداد سلیمی نیز میتوانند مانند هادی ساعی در المپیک بازهم مدالآور باشند.
- از آنجا که پاداش یکی از عوامل ایجاد انگیزه است، پاداش مدالآوران المپیک مشخص شده است؟
یک ورزشکار حرفهای اگر بداند پاداشش چقدر است از الان خواب مدال و پاداشی که پشت آن قرار دارد را میبیند. هرچند تمام نگاه ورزشکاران ما مالی نیست اما به هر حال اثرگذار است و اگر بعد از مسابقهها بیاییم اعلام کنیم شاید اثر واقعی خود را نگذارد. بحث پرداخت پاداش مربوط به وزارت ورزش و جوانان است که زمان آن را این وزارت خانه اعلام خواهد کرد. در بحث کسب سهمیه هم از سه ماه قبل اعلام کردیم هر کسی سهمیه بگیرد خودش و مربی هر کدام 10 میلیون تومان پاداش میگیرند. در گذشته اصلا به مربی پاداش نمیدادند و ورزشکار نیز بین 3 تا 5 میلیون تومان دریافت میکرده است.
- فکر نمیکنید در پرداخت پاداشها یک جهش اساسی نیاز است؟
بله. ورزشکاران ما در مقایسه با کشورهای آسیایی رقمی نمیگیرند و باید در این مورد کمک کرد زیرا تمام هم و غم ورزشکار نیز همین است. به عقیده من مظلومتر از ورزشکار، مربیان هستند. فکر میکنم در ورزش دیواری کوتاهتر از دیوار مربی نداشته باشیم. بیشترین فشار بر روی دوش مربی است و هر لحظه در خطر برکناری قرار دارد. واقعا توجه به مربی مساوی با توجه به ورزشکار است. در بحث کسب سهمیه واقعا این ارزش را قائل شدیم تا نگاهی را به مربیان هم داشته باشیم. برای نمونه در دوومیدانی هر کدام از ورزشکاران که سهمیه گرفتند 10 میلیون دریافت کردند و 40 میلیون نیز تحویل فدراسیون داده شد و حالا دیگر این به تشخیص فدراسیون است که بخواهد این مبلغ را بین 2 مربی تقسیم کند یا 10 نفر.
- گفته میشود بر طبق اساسنامه باید سرپرست کاروان تاکنون مشخص میشد، چنین چیزی صحت دارد؟
درست است، اما زمان کافی داریم و باید در یک فضای هماهنگ با مجموعه ورزش کشور نسبت به انتخاب سرپرست کاروان تصمیم بگیریم. البته این موضوع در دستور کار قرار دارد و به زودی مشخص میشود و نگرانی بابت این موضوع وجود ندارد.
- پس از کسب 4 سهمیه دوومیدانی قولی بابت آوردن مربی خارجی داده نشد و با توجه به اینکه تکلیف ریاست فدراسیون مشخص نیست کمیته ملی المپیک در این مورد به چه صورت عمل خواهد کرد؟
ما هیچ ورودی به قضیه مربی خارجی و در کل مسائل فنی فدراسیونها نداریم و این وظیفه مستقیم فدراسیونهاست که مربی داخلی یا خارجی بیاورند. البته اگر در برنامههای خود آن را ارائه دهند حمایت میشوند اما در بحث مربی خارجی کمیتهای در وزارت ورزش با مسئولیت معاون ورزش قهرمانی وجود دارد که در آنجا طرح موضوع میشود و منابع مالی تامین و اعلام میشود. نگاه فدراسیون دوومیدانی هست که مربی خارجی بیاورد که نگاه درستی است زیرا در برخی مواد دوومیدانی شاید مربی داخلی نداشته باشیم. اما این سیاستهای فدراسیون بایستی با وزارت ورزش هماهنگ شود.
- برای مشخص شدن تکلیف برخی فدراسیونها توصیهای به وزارت ورزش نداشتید؟
در اینچئون هم وضعیت چند فدراسیون را که مبهم دیدم در نشستهای خودمان انتقال دادیم، اکنون نیز وضعیت چند فدراسیون را مطرح کردهایم. برای نمونه فدراسیون پزشکی ورزشی اهمیت دارد و به عنوان فدراسیون پشتیبان انجام وظیفه میکند. در نشستی که با فدراسیونها داشتیم در بحث خدمات پزشکی ابراز نگرانی میکردند. هرچند در حال حاضر هم فدراسیون پزشکی اعلام کرده کمک میکند اما اگر تعیین تکلیف شود بهتر میتوانند کمک دهند.
- کمیته ملی المپیک برای جلوگیری از مثبت شدن تستهای دوپینگ در المپیک ریو به دنبال چه راهکارهایی است؟
در نشستهایی که با فدراسیونها داریم بر روی چند موضوع تاکید میکنیم و علاقهمند هستیم که توجه کنند. یکی از آنها دوپینگ است. در رشتههای قدرتی موضوع دوپینگ مطرح است، مانند دوچرخهسواری و وزنهبرداری. اخیرا در کشتی دنیا نیز دوپینگ افزایش یافته است بنابراین تاکید لازم شده اما بالاخره ریاست نادو بر عهده وزارت ورزش است و ما دخل و تصرفی نداریم. با این حال نگرانیهایی را که داریم مشخص کردهایم تا اتفاقی که قبل از المپیک پکن رخ داد و دوپینگ 9 وزنهبردار مثبت شد اینجا تکرار نشود.
- فکری برای برخی مسائل که در پشت پرده المپیک رخ میدهد، در نظر گرفتهاید؟
در جلسهای که با فدراسیون بوکس داشتیم، قرار شد نامهای برای فدراسیون جهانی ارسال کنیم و نگرانی خود را در مورد داوری اعلام کنیم. حسن این کار این است که نشان میدهیم ما متوجه هستیم دخالت در داوری وجود دارد یا در زد و بندهایی که در توزیع مدال صورت میگیرد، در بعضی رشتهها خودشان مدالها را تقسیم میکنند و ما باید این را هم مدیریت کنیم و حداقل نگرانیها گفته شود. در بحث آرام کردن فضای ورزش هم تاکیداتی به خود فدراسیونها داشتهایم.
- تا چه اندازه مطمئن هستید مشکلات بین رییس فدراسیون وزنهبرداری ایران و تاماش آیان حل شده و از این بابت دیگر نگرانیهایی وجود نخواهد داشت؟
فکر میکنم اگر ما کارمان را به درستی انجام دهیم و بهانهای دست طرف مقابل ندهیم نگرانی کمتر است. از طرفی وقتی انتخاباتی انجام میشود فدراسیون جهانی آن رشته باید تمکین کند و به انتخابات احترام بگذارد. مرادی نشستی در لهستان با آیان داشته و انشاءالله که مشکلی نیست. خوشبختانه با حضور مربی که خود از قهرمانان و تجربههای این رشته است، بعید میدانم مشکل خاصی پیش بیاید و به آینده این رشته بسیار امیدوارم.
- کسب سهمیه در رشتههای تیمی را چطور میبینید؟
سوال خوبی پرسیدید. یکی از نقاط قوت ما در این دوره نسبت به دوره قبل این است که در رشتههای تیمی یک یا دو سهمیه میتوانیم داشته باشیم. حضور رشتههای تیمی میتواند فضای خوبی را در ورزش کشور ایجاد کند. والیبال الان وضعیت خوبی دارد حتی نگاه به رفتن روی سکو هم دارد. بسکتبال با آمدن مشحون بعد از دوره یک سالهای که جدا شده بود، به ثبات میرسد. تیم بسکتبال نسبت به المپیک پکن بهتر است و به آن امیدوار هستیم. هندبال و فوتبال کار سختی دارند اما در والیبال و بسکتبال شرایطمان بهتر است.
- به کسب سهمیه در فوتبال چقدر امید دارید؟
فوتبال کار سختی داشته اما استعداد خوبی دارد و تیم خوبی است. همیشه گفتهام همان نگاه همه جانبه که نسبت به تیم ملی بزرگسالان است اگر به تیم امید هم باشد ظرفیتهای خوبی داریم. همچنان اعتقاد داریم که اگر حمایتی همانند تیم ملی بزرگسالان از این تیم صورت پذیرد، پتانسیل کسب سهمیه وجود دارد.
- گفته میشود مبلغ قرارداد مربی خارجی بسکتبال 100 هزار دلار برای سه ماه است، کمیته ملی المپیک چه مقدار از آن را پرداخت کرده است؟
حقوق مربی اصلا با ما نیست. در بودجهای که به فدراسیونها میدهیم میتوانند از آن برای این ظرفیت هم استفاده کنند اما مستقیما به بحث حقوق مربی ورود نداریم.
- در ادوار گذشته المپیک بارها اتفاق افتاده که در دقایق آخر فردی را به عنوان روانشناس معرفی میکنند که کاری را انجام نمیدهد و تنها به عنوان مسافر به المپیک میرود و میآید. بهتر نیست از الان در کارگروه فردی را مشخص کنید تا در اردوهای تیمهای ملی مختلف حاضر شود و با ورزشکاران آشنا شود تا مثلا مشکلی که برای یوسف کرمی در لندن پیش آمد، برای ورزشکار دیگری رخ ندهد.
در کادری که به بازیهای المپیک نسبت به بازیهای آسیایی اعزام میشود خیلی محدودیت داریم. بعضی مواقع شرایط به گونهای شده که حتی مربی یک ورزشکار نتوانسته اعزام شود. این هم که بخواهیم یک روانشناس را در دقایق آخر بگذاریم و بگوییم در المپیک هر کسی مشکل داشت آن را حل کند قطعا جواب نمیدهد. لذا در نشست با فدراسیونها بحث روانی را هم مطرح میکنیم. بهترین فرد که از موارد روانی ورزشکاران شناخت کافی دارد خود مربیان و کادر فنی هستند. در نشست با فدراسیونها گاهی مربی میگوید خود من بهترین روانشناس هستم و میدانم نقطه ضعف ورزشکار کجاست و آن را پوشش میدهم. گاهی هم فدراسیون میگوید در اردوها نیاز به روانشناس دارد. ما هم گفتهایم نفر یا نفراتی که میخواهند را به ما معرفی کنند. برای نمونه در قایقرانی امینی یک نفر را معرفی کرده و ما هم سریعا هماهنگ کردیم. الان روانشناس در کنار تیم ملی قرار دارد یا در کشتی میبینید که دکتر امیر ساسان که پزشک تغذیه است چقدر با کشتیگیران همراه است. شاید پزشکان دیگری وجود داشته و اطلاعات زیادی هم داشته باشند اما خانواده کشتی به امیر ساسان عادت کرده و یک ارتباط روانی بین ورزشکار و این پزشک به وجود آمده است.
- با وجود این که نسبت به تعداد سهمیهها میتوان تعداد محدودی مربی و کادر به المپیک برد اما گاهی اوقات مشاهده میشود از همین تعداد محدود نیز به خوبی استفاده نمیشود و برخی مسئولان که سهمیه ها را به خود اختصاص دادهاند تنها نقش تماشاگر را دارند. شاید جای این افراد ماساژور یا فیزیوتراپ بیشتری اعزام کنیم، سودمندتر باشد.
این موضوع را جزو برنامههای خود گذاشتهایم. حتی در این تعداد محدود اعزام مربی و کادر، باز هم اولویت ما بر روی رشتههای مدالآور است. اگر قرار است محدودیت ایجاد شود برای رشتههایی است که امکان مدالآوری در آنها کم است و اتفاقا نسبت به این موضوع حساس هستیم و قول میدهیم بهترینها اعزام شوند.
- به نظر می رسد هنوز فضای المپیک در رسانهها ایجاد نشده و ظاهرا جلساتی داشته اید که برنامههای المپیک در صدا و سیما فرهنگسازی شود تا علاوه بر ایجاد اشتیاق، توجه افکار عمومی نسبت به المپیک جلب شود؟
البته تا اندازهای طبیعی است و معمولا از مهرماه به بعد فضا المپیکی میشود. اما در این راستا در کمیسیون رسانهها این مسئله طرح موضوع شد. سیاستهای رسانهای که نیاز است قبل از المپیک داشته باشیم را کمیسیون مشخص میکند و بر مبنای آن گام برداریم. در بحث تلویزیون هم به جهت اثرگذاری که دارد باید برنامه ویژهای در نظر گرفته شود تا به آن فضای رسانهای کمک شود. افرادی که عضو کمیسیون رسانهای هستند شناخته شده بوده و سالیان سال در فضای رسانهای کار کردهاند و به نوعی صاحب نظر هستند. این فضا را در اختیار آنها گذاشتهایم تا سیاستها را مشخص کنند و بر مبنای آن کارمان را انجام دهیم.
- در مورد همکاری با وزارت ورزش و جوانان صحبت کنید. نظرات دو طرف در یک راستا قرار دارد یا اختلاف نظراتی نیز در این بین وجود دارد؟
در جلسه ستاد عالی المپیک یکی از موضوعات اساسی که انجام گرفت سطحبندی فدراسیونها بود. در واقع در آن جلسه با گزارشهایی که ارائه کردیم حرفها یکی شد. این ستاد میتواند چنین نقش محوری داشته باشد تا هماهنگی بیشتر شود. اما کار اجرا معمولا روی دوش فدراسیونها است. ما تا جایی که امکان دارد سعی میکنیم ورود پیدا کنیم اما در نشستهای خود با فدراسیونها واقعا حرفهایمان را میزنیم و دغدغهها را مطرح میکنیم تا فردا نگویند نگفتند. حرفها را نیز از سر دلسوزی میزنیم. البته بعضی فدراسیونها مشکلاتشان خیلی کمتر است.
- بعضی فدراسیونها در بخش غیر المپیکی خود خوب کار میکنند اما معمولا در دنیا در آن بخش کمتر سرمایهگذاری میشود و توجه کشورها به رشته های المپیکی شان است. آیا برخی فدراسیونها با درخشش در بخش غیرالمپیکی، به دنبال پوشش دادن ضعفهای خود در قسمت المپیکی نیستند؟
در کشور ما بازیهای آسیایی را باید بازیهای آسیایی دید و المپیک را المپیک. با رییس کمیته ملی المپیک قزاقستان که به ایران آمده بود صحبت کردم و متوجه شدم آنها خودشان را در بازیهای آسیایی اشباع میدادند و الان سیاست کلان دراز مدتی که دارند بر روی المپیک است. ما الان نمیتوانیم این سیاست را داشته باشیم. البته در بازیهای آسیایی چهارم یا پنجم هستیم که داریم به یک ثبات میرسیم. در آن زمان میتوانیم تمرکزمان را بر روی رشتههای المپیکی بگذاریم.
دیدگاه تان را بنویسید