خبرآنلاین: سردار آزمون پنج شنبه شب مهمان برنامه "بعضی ها"با اجرای علی ضیا بود.او در ابتدا از سنگ تمامی که مردم گنبد برایش گذاشتند حرف زد و گفت:«از همه مردم گنبد تشکر می کنم و امیدوارم بتوانم لطف آنها را جبران کنم.» قلعه نویی بزرگ ماست ولی خب من یک بازی کردم برای تیم ایشان و خیلی دیده نمی شد.در ترکیه زحمت کشیدم.کاشف اصلی من آقای محمدی بود.ایشان من را به فوتبال ایران معرفی کردند. او خطاب به علی کفاشیان گفت:«آقای کفاشیان می توانست کمی ملاحظه کند.محمدی خیلی ها را به فوتبال معرفی کرد.مثل علیرضا جهانبخش.»در همین لحظه علی ضیا هم گفت:«کلا از کفاشیان خواسته زیاد داریم.اینکه سرمربی های ما را تغییر ندهد.» ضیا از آزمون سوال کرد که خیلی ها می گویند سردار آزمون در سپاهان بازی نکرد پس چطور سر از روسیه در آورد که او گفت:«من با تیم ملی جوانان رفتم روسیه.فیفا تورنمنت گذاشته بود.اینتر هم من را پسندیده بود اما رفتم روبین کازان.» یک سری حرف ها از پیوستن شما به بارسلونا و آرسنال پیش آمده بود آیا این پیشنهاد ها جدی بود؟آزمون در این مورد هم توضیح داد:«از بارسلونا پیشنهاد نداشتم اما پیشنهاد آرسنال قبل از جام جهانی و جام ملت ها
بحث اش پیش آمد.برای من خیلی خوب بود که می گفتند پیشنهاد دارم!من بازارگرمی نمی کردم.بازارگرمی را کسی می کند که تیم ندارد.» چرا به این تیم نرفتی؟« برای من افتخار بزرگی بود اما واقعا نمی شد بروم.من باید جایی بروم که بازی کنم و دیده شوم.فعلا در روسیه می مانم.» تو خیلی احساسی هستی سردار.جریانش چیست؟تو دوبار گریه کردی.یک بار به خاطر مصدومیت و یک بار دیگر به خاطر حذف ایران از جام ملت ها:«مصدومیت زیاد مهم نیست اما باخت به عراق...بازی با عراق حساس بود.می توانست سرنوشت یک بازیکن جوان را از این رو به آن رو کند.داور در آن بازی اشتباه کرد.او فکر کرد پولادی کارت ندارد.داور خیلی بد قضاوت کرد و خدایی اذیت مان کرد.ما همه کار کردیم.ترکمنی،انگلیسی و فارسی گفتیم او نفهمید.» او درباره کروش هم گفت:«کروش غیرت داشت.حتی ساعت مچی اش از پرچم ایران است.او بین دو نیمه درباره داوری حرفی نزد.» علی ضیا دوباره درباره کروش سوال کرد.او یک سری از ویژگی ها کروش گفت و البته درباره اظهارات قلعه نویی و درخشان از آزمون سوال کرد که او گفت:«من کاری به قلعه نویی و درخشان ندارم.اگر ما خوب بازی می کنیم به خاطر مربی خوبمان است.کروش اگر بود سرمربی
رئال نمی شد.یا فرگوسن او را دستراش نمی کرد.کروش باید بماند.او همه چیز را می داند.یک خارجی دیگر بیاید باید از نو شروع کرد.باید پشت کروش بایستیم.» چرا اینقدر از کروش دفاع می کنی؟سردار آزمون جواب این سوال علی ضیا را این طور داد:«تمرینات کروش و تاکتیک هایش خوب است.» گلی که زدی آموخته های کروش است یا شانس و یا چیز دیگری؟آزمون گفت:«من در روسیه بودم با مربی ام این تمرین ها را می کردم.روز قبل از بازی با قطر کروش با ما این حرکت را تمرین کرد.هم با من و هم با قوچان نژاد.مدیون او هستم.» می گویند کروش دفاعی است.نظرت در این باره چیست؟:«اسپانیا قهرمان شد،آن هم با 5 گل زده.مهم نتیجه گرفتن است.من باز هم به منتقدان می گویم که این منصفانه نیست.» سردار درباره بازی کردن هم زمان با گوچی هم گفت:«.رضا جسورتر از من است.او می آید و توپ می گیرد.اما من این ویژگی را ندارم.این را هم نباید فراموش کرد که اگر رضا نبود تیم ملی به جام جهانی نمی رفت.» خط خوردن از جام جهانی.آزمون در این مورد گفت:«نظر کروش بود.شاید آن زمان من نمی توانستم به تیم ملی کمک کنم.ایشان باهوش تر از من است.حتی اگر به جام ملت ها هم نمی رفتم باز حرفی نمی زدم.»آیا در
سال های آینده هم این حرف را می زنی؟یا شاید به ساک ورزشی اشت لگد می زنی:«من از بچگی خیلی از چیزها را یاد گرفتم.خوب نیست آدم که با مربی اش سر سفره نان خورده به او بی احترامی کند.» چرا این قدر خجالتی هستی؟مهاجم تیم ملی در این مورد گفت:«من چون ترکمن هستم بعضی مواقع فارسی ام تمام می شود!» در ادامه علی ضیا از او سوالی پرسید که به سردار شوک وارد کرد.او گفت که چرا بدون گواهینامه پشت فرمان می نشینی که آزمون گفت:«من از سرهنگ یا هر کس دیگری که هست خواهش می کنم یک گواهینامه به من بدهد.وقت نمی کنم بروم گواهینامه بگیرم!» اسمت را چه کسی انتخاب کرده:«می خواستند اسم من را بگذارند پژمان اما پدر بزرگم گفته بود پژمان یعنی پژمرده و اسم من را گذاشتند سردار یعنی سربلند.» مجری برنامه "بعضی ها" از او خواست تا چند تا خاطره تعریف کند که آزمون گفت:«در تیم ملی وحید امیری اصلا زبان انگلیسی بلد نیست.در بازی با عراق روی او خطا کردند که وحید به داور گفت"آقای داور خطا بگیر".به او گفتم داور فارسی که نمی فهمد.» در سپاهان هم که بودیم یک بار رفتیم عربستان.بازی با الهلال بود.در آن بازی پشه رفت توی چشم رحمتی.خسروحیدری داور را صدا زد و فکر می
کرد الان یک نفر می آید با داور انگلیسی حرف می زند.وقتی داور آمد او نگاه می کرد و داور هم نگاه می کرد.بعد خسرو ادای پشه را در آورد تا به داور بفهماند که در چشم رحمتی پشه رفته است.» علی ضیا به او گفت که خیلی ها دوست دارند تا فرزندانشان "سردار آزمون" شود که او گفت:«من که عددی نیستم.هر کاری هم که کرده ام به خاطر کشورم بوده است.» او در پایان گفت:«من از همه مردم تشکر می کنم.امیدوارم 4 سال دیگر افتخار آفرینی کنیم.درست است که ما فوتبالیست ها آبرو می بریم و والیبالی ها آبرو می خرند.امیدوارم ما هم مثل والیبالی ها افتخار آفرین باشیم.»
دیدگاه تان را بنویسید