سرویس ورزشی «فردا»- بدون شک ورزش ایران در دوران ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد یکی از سیاسی ترین سال های خود را سپری کرد و دخالت های مکرر سیاسیون و حضور مدیران ضعیف غیر ورزشی سبب شد تا ورزش کشور به قهقرا برود. نگاهی کوتاه به دخالت های سیاسیون و اعمال نظرهای آنان، ابعاد وسیع تری از این موضوع را روشن می کند. از ماجرای فدراسیون فوتبال و دخالت های دولت و بحث تعلیق این ورزش در دولت نهم گرفته تا حضور وزیر تعاون در وزارتخانه ورزش و جوانان و درگیری های وی با رئیس کمیته ملی المپیک، از جمله دخالت ها و کج سلیقگی هایی است که در سال های ریاست احمدی نژاد در ورزش به وجود آمد. در این بین یکی از دخالت های آشکار سیاسیون، به فوتبال و ماجرای انتخاب سرمربی تیم ملی بر می گردد. جایی که با گذشت زمان مشخص شد رئیس جمهور کشور شخصا در مسئله ریزی چون انتخاب و برکناری سرمربی تیم ملی دخالت داشته و روی این مسئله نظر داده است. شاهد این ماجرا نیز افشاگری های محمد دادگان و محمد علی آبادی است. طی یکی دو سال اخیر محمد دادگان بارها علیه علی آبادی و ماجرای کنارگذاشته شدنش از فدراسیون فوتبال، بعد از جام جهانی 2006 اظهاراتی مطرح کرد و گفت که خود
علی آبادی شخصا اعلام کرده که در برکناری من از فدراسیون فوتبال بی تقصیر بوده و دستور از مقامات بالا رسیده بود. البته این پایان ماجرا نبود و در اواسط دولت نهم ماجرای تعلیق فوتبال ایران به وجود آمد. بعد از رفع تعلیق فوتبال ایران از سوی فیفا، محمد علی آبادی به عنوان کاندیدای ریاست فدراسیون فوتبال وارد گود شد، اما بعد از تهدید فیفا از این کار منصرف شد. چند سال بعد، پس از افشاگری های محمد دادگان، محمد علی آبادی در پاسخ به اظهارات وی اینگونه اعتراف کرد: بحث فدراسیون دستور رئیس جمهور بود و خودم علاقهمند به ریاست فدراسیون نبودم. مدتی هم با ایشان صحبت و خواهش هم کردم، هیچ علاقهای به کاندیداتوری ریاست فدراسیون فوتبال نداشتم و اعتقادم این بود که باید یک فوتبالی سر کار بیاید، ولی چون دستور آقای احمدینژاد بود و برای فوتبال ارزش بسیاری قائل میشد و معتقد بود یک نفر باید از بالا مدیریت کند و به گرفتاریهایش برسد تا فوتبال ارتقا پیدا کند، به بنده چنین ماموریتی دادند و اجابت کردم.
سومین سال تکیه احمدی نژاد بر صندلی ریاست جمهوری، با روزهای پرهیجان مقدماتی جام جهانی فوتبال همزمان شده بود. فدارسیون در به در دنبال یک سرمربی بود و تقریبا نظرها روی "قطبی" بود ، کفاشیان رییس فدارسیون فوتبال پس از چند روز، از قطعیت سرمربیگری افشین قطبی در تیم ملی خبر داد ، اما ساعتی نگذشت که این خبر را خود کفاشیان تکذیب کرد و از علی دایی به عنوان سرمربی جدید تیم ملی نام برد و داستان آغاز شد. در آن سال ها رابطه علی دایی با احمدی نژاد و دولت وی دوستانه بود و انتخاب شدن یکباره بهترین گلزن فوتبال دنیا، باعث شد تا شائبه هایی درخصوص سیاسی بودن انتخاب علی دایی به عنوان سرمربی تیم ملی مطرح شود. اما دیری نگذشت تا اینکه شب تلخ فوتبال ایران در نوروز سال 88 فرا رسید و تیم ملی فوتبال کشورمان مقابل چشمان رئیس جمهور برابر عربستان شکست خورد تا در آستانه حذف از صعود به مسابقات جام جهانی 2010 قرار بگیرد. ایران باخت و علی دایی فردای آن شب از سرمربیگری تیم ملی برکنار شد. احمدی نژاد فردای آن روز در جلسه هیات دولت به باخت تیم ملی واکنش نشان داد تا بسیاری از اهالی فوتبال، انتقادات صریح او را دلیل اصلی برکناری علی دایی قلمداد
کنند. بار دیگر شائبه های سیاسی بودن تغییر و تحولات به وجود آمد اما این بار برای برکناری دایی. حالا بعد از گذشت بیش از سه سال و نیم از آن ماجرا، علی دایی از سیاسی بودن برکناری اش سخن می گوید. اینکه دایی برکناری اش از تیم ملی را سیاسی می داند طبیعی است، چرا که روند دولت های نهم و دهم در ورزش به گونه ای بوده که هر جا دخالت افراد سیاسی با تصمیم گیری های غیر کارشناسی در ورزش به وجود آمد، حاصلی جز ناکامی و شکست برای ایران در پی نداشت.
دیدگاه تان را بنویسید