شعار هواداران پرسپوليس: علي دايي= صداقت
استيلي يك هفته قبل و پس از تساوي خانگي مقابل ملوان تماشاگران را به خويشتنداري دعوت كرده بود و سه هفته ديگر از آنها فرصت طلب كرده بود اما تماشاگري كه دائما كاريزماي دايي را با استيلي مقايسه ميكند و كيفيت تيم محبوبش در جام حذفي فصل قبل را فراموش نكرده به چنين درخواستي بيتوجهي ميكنند.
افكار: سكوتي كه به مناسبت درگذشت بابك معصومي، كاپيتان فقيد تيم ملي فوتسال، ورزشگاه آزادي را در برگرفته زودتر از حد تصور شكسته شد و تماشاگران عصباني پرسپوليس پس از مشاهده نمايش دور از انتظار اين تيم در نيمه اول، عليه حميد استيلي و حبيب كاشاني شعارهاي تند و تيزي سر دادند. پس از باز شدن دروازه پرسپوليس اما دامنه اعتراضها بيشتر شد و در همين لحظات بود كه مطابق انتظار باز هم صداي تشويق علي دايي به گوش رسيد. در لحظاتي كه بازيكنان شهرداري تبريز براي به ثمر رساندن گل دوم بيتابي ميكردند شعارهاي اعتراضآميز فضاي ورزشگاه آزادي را پر كرده بود و به نظر ميرسيد در چنين فضايي عدهاي از افراد ناشناخته با تحريك كردن تماشاگران عادي سعي ميكردند چاشني اعتراضها را بيشتر كنند. استيلي يك هفته قبل و پس از تساوي خانگي مقابل ملوان تماشاگران را به خويشتنداري دعوت كرده بود و سه هفته ديگر از آنها فرصت طلب كرده بود اما تماشاگري كه دائما كاريزماي دايي را با استيلي مقايسه ميكند و كيفيت تيم محبوبش در جام حذفي فصل قبل را فراموش نكرده به چنين درخواستي بيتوجهي ميكنند. حميد استيلي محبوبيت چنداني نزد هواداران پرسپوليس ندارد و سازوكار نشستن او روي نيمكت مربيگري سرخها به حس بدگماني هواداران اين تيم دامن ميزند. براي هوادار دو آتشه پرسپوليس مسلم است كه استيلي بهواسطه رفاقت با حبيب كاشاني به حميد درخشان و علي دايي ترجيح داده شد. روي ديگر ماجرا اما شعارهاي مشكوكي است كه از اواسط بازيهاي پرسپوليس سر داده ميشود و موج حمله به استيلي را علني ميكند. استيلي با اشاره به اتفاقات مشكوكي كه در جريان بازي پرسپوليس و شهرداري تبريز روي سكوهاي ورزشگاه آزادي رخ داد ميگويد: «نميدانم چه اتفاقي افتاد كه در دقيقه ۴۳ و به دنبال تنها حمله تيم شهرداري تماشاگران جو ورزشگاه را به هم زدند و شعارهايي سر دادند كه در روحيه بازيكنان تاثيرگذار بود. با توجه به اتفاقاتي كه در پايان نيمه اول رخ داد قبول كنيد كه بازي كردن در چنين فضايي بسيار سخت است. نميدانم تشويق دايي تا كي ادامه پيدا خواهد كرد. اين فشارها صددرصد روي كار ما تاثيرگذار است. من از هواداران ميخواهم كه در روزهاي سخت كنار ما باشند و اجازه ندهند عدهاي براي تيم حاشيه درست كنند.» در اوج شعارهاي تند و بيرحمانهاي كه عليه استيلي و كاشاني سر داده ميشد، بنر بزرگ علي دايي كه روي آن نوشته بود «علي دايي = صداقت» روي سكوهاي ملتهب آزادي خودنمايي ميكرد. عدهاي كه خودشان را طرفدار دو آتشه پرسپوليس معرفي ميكردند با در دست داشتن بنر بزرگ دايي، در اعتراض به نحوه انتخاب شدن استيلي بهعنوان سرمربي اين فصل پرسپوليس دائما دايي را تشويق ميكردند و طبيعي بود كه در اوج حملات بيمحاباي شهرداري تبريز در نيمه اول و پس از باز شدن دروازه پرسپوليس، تماشاگران عادي هم به اين عده ملحق شوند. در اين لحظات سكوهاي ورزشگاه آزادي چنان ملتهب به نظر ميرسيد كه از دست ليدرهاي منتسب به باشگاه هم كاري ساخته نبود. استيلي براي تلطيف كردن چنين فضايي سعي ميكند هواداران پرسپوليس را به سالهاي دور ببرد. او با روايت روزهايي كه با پيراهن پرسپوليس و تيم ملي جولان ميداد و به يك مهارناپذير تبديل شده بود از تماشاگران فرصت بيشتري را طلب ميكند: «من هميشه حق را به هواداران ميدهم. در دوران بازيگريام به خاطر همين تماشاگران سر و جانم را چه با پيراهن پرسپوليس و چه با پيراهن تيم ملي مقابل توپ گذاشتم. شايد يكي از دلايل اين برخوردها نحوه جدايي دايي از پرسپوليس باشد اما اكنون دايي تيم دارد و سرمربي راهآهن است و اين مسائل جز تضعيف پرسپوليس سود ديگري ندارد. همه ما يك روزي ميآييم و يك روزي ميرويم. به خاطر شرايطي كه پيش آمد بغض كرده بودم. تعجب من از اين است كه تا دقيقه ۴۳ خوب كار كرديم و تنها پس از يك فرصت تيم حريف، شعارها شروع شد.» سابقه نشان داده علي دايي كه دائما ليدر پروري در فوتبال ايران را به باد انتقاد گرفته و خودش قرباني اصلي بده بستانهاي رايج روي سكوها بوده كسي نيست كه براي در تنگنا قراردادن استيلي و كاشاني بخواهد به عوامل روي سكوهاي آزادي متوسل شود. در اين ميان اما نزديكان دايي كه در اوج مجادله او و حبيب كاشاني با اتوبوس طرفداران دايي را به ورزشگاه آزادي ميبردند بدشان نميآيد بابت بركناري محترمانه او از استيلي و سرپرست باشگاه پرسپوليس انتقام بگيرند. علي كريمي كاپيتان پرسپوليس كه چند روز پيش گفته بود در شخصيت دايي نيست كه به تماشاگران خط بدهد اين بار بدون پرده پوشي به تحركات اطرافيان او اشاره ميكند و نقش آنها در سردادن شعارهاي تند و تيز را پررنگ جلوه ميدهد: «واقعا از اينكه شعارهاي انتقادي از دقيقه ۴۵ شروع ميشود تعجب ميكنم.هواداران پرسپوليس خودشان را جاي ما بگذارند، اگر تا پايان نيمه اول خوب بازي كني و تنها پس از يك ضدحمله حريف، عليهتان شعار بدهند درست است؟! اگر پرسپوليس بد بازي ميكند عليه اعضاي تيم خودمان شعار دهند، چرا نام دايي را چماق كرده و بر سرمان ميكوبند؟!» علي كريمي معتقد است دايي با اتفاقاتي كه روي سكوهاي ورزشگاه آزادي رخ ميدهد همراه نيست اما اطرافيان او از سر تملق و چاپلوسي ميخواهند كاري كنند تا نام او از ذهن تماشاگران پرسپوليس پاك نشود: «آنهايي كه سعي دارند در جريان بازيهاي پرسپوليس دايي تشويق شود و مثلا بنر بزرگي را روي سكوها ميآورند، فقط ميخواهند خودشان را براي دايي شيرين كنند. كساني كه اين جريانها را هدايت ميكنند متاسفانه از دوستان و نزديكان دايي هستند. آنها در بوشهر هم بنر و پلاكارد آورده بودند و به تماشاگران ميدادند.» دوره كوتاه اما پرفراز و نشيب مديريت حبيب كاشاني در پرسپوليس با به حاشيه راندن شدن عده زيادي از بازيكنان قديمي و پيشكسوتان اين تيم همراه شده است. اين بار اما به نظر ميرسد سمبه علي دايي نه بهواسطه حضور طرفدارانش روي سكوهاي آزادي بلكه بهدليل نمايشي كه پرسپوليسي با رهبري او از خودش بروز ميداد پرزورتر به نظر ميرسد. دايي پس از بازگشت كاشاني به پرسپوليس و براي تلطيف كردن فضاي اطراف باشگاه به اين تيم آمد اما قهرماني در جام حذفي وكسب سهميه ليگ قهرمانان آسيا او را به يك لقمه گلوگير تبديل كرد.
دیدگاه تان را بنویسید