نوشيدن زهر اختلافات دايي و كاشاني در جام قهرماني

کد خبر: 150926

پنجمين قهرماني پرسپوليس در جام حذفي فوتبال در شرايطي به دست آمد كه كمتر هواداري از طعم اين قهرماني لذت برد.

فارس: نه، اشتباه نكنيد قهرماني پرسپوليس در جام حذفي شيرين نبود بلكه آنقدر تلخ بود كه هوادار اين تيم امروز ار خود مي‌پرسد آينده چه مي‌شود؟ پنجمين قهرماني پرسپوليس در جام حذفي فوتبال در شرايطي به دست آمد كه كمتر هواداري از طعم اين قهرماني لذت برد. شايد اتفاقات پايان بازي و هرج و مرج بي‌سابقه در برگزاري جشن قهرماني آيينه تمام نماي وضعيت بغرنج پرسپوليس بود. اين نوع برگزاري جشن قهرماني به شرايطي كه تيم مردمي سرخپوشان دارد كاملا مي‌آمد. پرسپوليس قهرمان شده، اما از نشاط خبري نيست. پرسپوليس با زحمت فراوان توانست يك بار ديگر طعم خوش قهرماني را بچشد، اما چرا خوشحالي هواداران و علاقمندان به اين تيم واقعي به نظر نمي‌رسد؟ خوشحالي از بابت آسيايي شدن پرسپوليس كتمان شدني نيست، اما با وضعيتي كه اين باشگاه دارد چه جاي شادماني باقي مي‌ماند؟ قهرماني يك تيم مي‌تواند نويد بخش روزهاي خوب و اعتماد به نفسي مثال زدني و انگيزه اي فوق العاده براي مسئولان و كادرفني و بازيكنان تيم در فصل آينده باشد، اما آيا به راستي امروز كه هنوز 24 ساعت از قهرماني نگذشته اثري از شور و نشاط و اميد در آينده ديده مي شود؟ بهتر است براي واكاوي شرايط پرسپوليس مرحله به مرحله پيش رويم. از بازي فينال به خصوص مسابقه برگشت با ملوان شروع مي كنيم. * فينالي بي هيجان و فاقد كيفيت لازم براي تيمي با ادعاي آسيايي شدن پرسپوليس براي رسيدن به فينال كم زحمت نكشيد. بي انصافي است كه رسيدن اين تيم به ديدار نهايي را بر ساس شانس و اقبال گذاشت. آنها 120 دقيقه با سپاهان روبه‌رو شدند و در اهواز و شرايط بد جوي فولاد خوزستان را از پيش رو برداشتند. تا اين مرحله با وجودي كه شاگردان دايي مي توانستند شرايط راحت تري را پشت سر بگذارند اما با مشقت اين مسير را طي كردند. سرخ‌پوشان در بازي رفت مقابل ملوان مقابل 80 هزار تماشاگري كه بارها در طول فصل با فراز و نشيب هاي تيم خود سوختند و ساختند، توانست با نتيجه 4 بر 2 ملوان را شكست دهد. پرسپوليس براي كسب لقب تيم قهرمان بايد 90 دقيقه هم در انزلي مبارزه مي كرد. نمايش بازي روز گذشته پرسپوليس مقابل ملوان به هيچ وجه استانداردهاي يك تيم آسيايي را نداشت. علي دايي همواره در طول فصل با انتقادها فني تيمش نخواست روبه‌رو شود و ديوار محكمي بين خود و منتقدان فني اش كشيد بنابراين شكايت از بازي بسيار ضعيف پرسپوليس مقابل ملوان چه سودي مي تواند داشته باشد. فقط از دايي و گروهش اين انتظار را داريم كه در نقدهاي شخصي و خودماني خود به وجدان فني‌شان رجوع كنند و بگويند هوادار پرسپوليس بايد به كدام امتياز مثبت فني تيم خود دلخوش باشند؟! كدام حركت تاكتيكي پرسپوليس روز گذشته يك هوادار فوتبال را به وجد آورد؟ در واقع پرسپوليس روز گذشته به قهرماني رسيد، اما در نمايش فني اين تيم اثراتي از يك تيم در حد آسيايي ديده نشد. دل كمتر هواداري از ارائه اين بازي شاد شد، اگر چه با قهرماني شاد شد. علي دايي از خود بپرسد قهرماني در شرايطي كه پرسپوليس نمايش دلپذيري از خود نشان دهد بهتر است و در ذهن هوادار خاطره مي شود يا قهرماني در شرايطي كه تيم حتي يك موقعيت گل صددرصد هم نداشته باشد و يكي از ضعيف ترين نمايش ها را داشته باشد. ديروز به حق تيم ملوان كه در بازي رفت هم اگر اسير اخراج بازيكنش نشده بود 4 بار دروازه خود را باز شده نمي ديد، فوتبال زيباتر و دلنشين تري را به نمايش گذاشت. * راند دوم اختلافات دايي و كاشاني معمولا وقتي تيمي قهرمان مي شود، تازه شروع كار است و اتفاقا براي پرسپوليس كه به نظر روي خوش آرامش به آنها نيامده كار آغاز شده، اما نه كاري براي بهتر شدن. شرايط فعلي سرخ‌جامگان ما را به ياد استقلال فصل گذشته مي اندازد. روزهايي كه مديريت قبلي استقلال از بدنه اين تيم جدا شد و روزها از پي هم گذشت و درست در فاصله بسيار كم تا شروع فصل جديد فتح الله زاده به عنوان سرپرست باشگاه معرفي شد و در يك هفته مجبور به تيم بستن شد. شرايط امروز پرسپوليس حتي به مراتب بدتر از آن روزهاي استقلال است. دود جنگ آشكار بين علي دايي و حبيب كاشاني كه ديروز از مديريت باشگاه كنار رفت، فقط و فقط به چشم هوادار و تيم ماندگار پرسپوليس رفت. طرفين هرگز نخواستند براي منافع مردم از منيت هاي به وجود آمده دست بردارند. نشستن پاي صحبت هاي هر يك نه تنها پنجره راهگشايي نيست بلكه بر عمق فاجعه اختلاف دو نفر مي افزايد. گوش فرا دادن به صحبت افرادي كه هر يك خود را محق مي دانند و هر يك به سبك و سياق رفتاري خود سعي دارند بگويند حق با آنهاست چه دردي از هواداري كه دلش براي تيم به تب و تاب مي افتد، دوا مي كند؟ براي هوادار پرسپوليس چه سودي دارد بداند حبيب كاشاني به پاي علي دايي با وجود 5 شكست متوالي ايستاد، اما سرمربي تيمش كه بارها بي دليل و با دليل در سكوها نامش فرياد زده مي شد، چشم به روي همه اين ايستادن و حمايت بست و با آشكار شدن اختلافاتش با كاشاني هر چه دل تنگش خواست، گفت. آري، براي هواداري كه امسال شكست هاي سنگين پرسپوليس و باخت در دو دربي رفت و برگشت را تحمل كرد و دم نزد، چه فايده اي دارد كه بداند علي دايي از درون باشگاه به تيمش آسيب رسيد و اين اطرافيان كاشاني بودند كه بارها مي خواستند در كارهاي دايي خدشه وارد كنند. كاش كاشاني يك بار براي هميشه مي گفت چرا در روزهايي كه اين اختيار را داشت تا علي دايي را بركنار كند به حمايت بيشتر او تاكيد كرد و امروز بايد شاهد صحبت هايي از دايي باشد كه فقط باعث دوگانگي در ذهن هوادار از اين باب مي شود كه شايد كاشاني از حمايت هاي همه جانبه دايي هدفي جز خراب كردن دايي نداشته است. ناراحتي دايي از كاشاني جايي سرباز كرد كه به ناگاه در اتفاقي عجيب كه مختص فوتبال ايران و حاشيه هاي ايراني است، از يك ليدر سيلي خورد و باشگاه به جاي حمايت از سرمربي تيم خود و محكوم كردن برخورد فيزيكي يك ليدر مقابل علي دايي مهر سكوت بر لب زد. البته كه دايي هم نبايد شأن خودش را آنقدر پايين مي‌ آورد كه با يك ليدر دهان به دهان مي‌ شد. از اين روز بود كه ديگر هوادار ناديده گرفته شد. از اين روز بود كه علي دايي گويي فراموش كرد كه يكي از افراد بزرگ فوتبال ايران است و در هيچ كجاي دنيا چنين شخصيتي خود را همطراز يك ليدري كه شايد خود فقط يك عاملي براي ضربه وارد كردن به دايي بوده، نمي كند. در اينكه حبيب كاشاني در مديريت اين موضوع مي توانست بهتر كار كند شكي نيست اما علي دايي با خود چه كرد؟ هر روز مصاحبه كردن و هر روز عليه ديگري صحبت كردن چه سودي براي پرسپوليس داشت؟ آيا در روند نتيجه گيري تيم تاثير گذاشت؟ اشتباهات تكراري خط دروازه و دفاع برطرف شد؟ در روزهايي كه علي دايي بايد حواس خود را معطوف نقاط ضعف تيمش مي كرد به چه كاري مشغول شد؟ كاشاني چه كرد؟ او سكوت كرد و سكوت تا روزي كه ديگر اين سكوت هم لوث و بر همه آشكار شد كه بين مديريت و سرمربي چه روزهاي بدي مي گذرد. * پرسپوليس عجيبت ترين تيم دنيا كه با نابساماني قهرمان شد شايد گزافه نيست بگوييم كه نام پرسپوليس بايد به عنوان يك ركورد در تاريخ فوتبال جهان ثبت شود. در هيچ فوتبال روز دنيا و صاحب نامي تيمي را پيدا نمي كنيد كه جنس مشكلاتش مثل پرسپوليس باشد و بتواند به قهرماني هم برسد. در اين زمينه به نظر مي آيد بايد پرسپوليس را تنها تيمي دانست كه توانست بر تمامي مشكلاتش با اين قهرماني سرپوش بگذارد. تيم قهرمان شده و هوادار بايد منتظر روزهاي خوب آينده باشد، نقل و انتقالات از امروز آغاز شده و هوادار بايد در انتظار شنيدن نام بازيكنان جديد باشد، اما به جاي آنها چه شنيده است. "حبيب كاشاني از پرسپوليس رفت " و "علي دايي با بازيكنان پرسپوليس خداحافظي كرد. " اين باي باي ها چه سودي به حال پرسپوليس و هواداران اين تيم دارد؟ بهتر است علي دايي به خود رجوع كند. او كه مدام مي گويد هيچ كجاي دنيا يك ليدر به سرمربي حمله نمي كند، هيچ كجاي دنيا سرمربي به دنبال حل كردن مشكلات تيم نمي رود،‌ سبگويد در كجاي دنيا يك سرمربي سرتاسر فصل با كنايه و يا آشكار عليه مديريت باشگاه موضع مي گيرد؟ كدام سرمربي حرفه اي را در دنيا سراغ داريد كه بعد از قهرماني به دليل اختلاف با مدير تيمش براي اينكه با او مواجه نشود خود را در سرويس بهداشتي به مدت 20 دقيقه حبس كند؟ آيا با اين روش به بازيكن خود بي احترامي به بزرگ تر را ياد نمي دهيد؟ پرسپوليس و شيوه مديريت فني و غير فني آن را بايد خاص‌ترين تيم دنيا معرفي كرد. تيمي كه در ايران بيشترين طرفدار را دارد، در فصل جاري نه تنها با كاهش چشمگير هودارانش روبه‌رو شد بلكه تمام درهاي حجب و حيا در آن بسته شد. * افسوس براي هوادار جز افسوس براي پرسپوليس قهرمان، مرثيه ديگري نمي توان خواند. كاشاني شايد به دليل يك قانون نانوشته كه سرمربي تيم قهرمان تغيير نمي كند تصميمي حرفه اي گرفت و چون مي دانست با علي دايي نمي تواند كار كند، پرسپوليس را رها كرد اما هواداران چه مي شوند؟ پرسپوليس مثل مرغي است براي عزا و عروسي. روزي افراد وارد آن مي شوند تا به جايگاه اجتماعي مطلوبي برسند و روزي هم جدا مي شوند تا اين تيم را با همه مشكلات و غم هايش براي هوادار بگذارند. آري اين هوادار است كه هميشه با غم هاي تيمش مي ماند. مسئولان در شادي و خوشي ها هميشه كنار هواداران هستند اما به محض بروز مشكل، وقت رفتن مي شود آن هم جدايي با كوله باري از صحبت هاي ناگفته. انگار گوش شنوايي براي مسئولان نيست. آقايان مدير سرنوشت پرسپوليس با انبوهي از هواداران را به دست داريد اين كلاف سردرگم را تا كجا قرار است بكشيد؟ چه كسي پاسخگوي هواداري است كه امروز به جاي جشن گرفتن از قهرماني تيمش بايد تخم نگراني در دل بكارد و خود را براي يك فصل بدتر از سالي كه گذشت آماده كند؟ بيچاره هوادار كه تمام عشق خود را روي سكوها فرياد مي زند اما كاشاني ها و دايي ها براي نشان دادن حقانيت خود از همين مردم و هواداران مايه مي گذارند تا چهره هاي خودپسند خود را مردمي جلوه دهند. چه كسي به فكر آينده پرسپوليس است؟ از امروز فصل نقل و انتقالات آغاز شده اما پرسپوليس مدير و مربي ندارد. چه سرنوشتي در انتظار اين تيم است؟

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت