لوزانو: میخواهم بازیکنانم را شکنجه کنم!
سرمربی تیم ملی والیبال ایران گفت: وقتی از لهستان بروم، دلم برای مربیان، بازیکنان لهستانی، خبرنگاران، انبوه تماشاگران و البته سوپهای لهستان تنگ میشود.
* تیم شما 8 پیروزی متوالی در لیگ به دست آورد. آیا این خوش شانسی، معجزه یا اتفاق نیست؟
اگر کار من معجزه بود، ترجیح میدادم با افراد بیمار و معلول کار کنم، به تهیدستان برسم و و به افراد بیکار کمک کنم، ولی من معجزهگر نیستم و یک مربی هستم. بازیهای خوب ما با تلاش و تمرین زیاد به سودمان تمام شده است. من یک گروه بسیار خوب از بازیکنان جوان دارم که حاضرند در هر ساعت از شبانه روز با تمام قدرت تمرین کنند.
* حرف شما درست است ولی تمرین در ساعت 8:30 صبح کمی نامتعارف به نظر میرسد.
من تمرین را صبح زود برگزار میکنم تا بازیکنانم را شکنجه کنم! ولی حقیقت این است که بازیکنان تیم بسکتبال باشگاه رادوم هم از سالن ما استفاده میکنند و ما باید برنامه تمرین خود را طوری تنظیم کنیم که آنها هم بتوانند به تمرین خود برسند.
* آیا هدف تیم رادوم، قهرمانی در لیگ لهستان است؟
من فشار زیادی به بازیکنانم برای کسب عنوان قهرمانی وارد نمیکنم. هدف من این است که تیم رادوم و بازیکنانش، بهتر و بهتر بازی کنند و پیشرفت کنند.
* دانیل پلینسکی، بازیکن 37 ساله تیم رادوم گفته که با شما احساس جوانی میکند. شما چه کاری در مورد او انجام دادهاید؟
من مخترع جوانی نیستم (میخندد). دانیل خوب تمرین میکند و بازیکنان جوان هم به او انگیزه میدهند. این یک رقابت سالم بین بازیکنان مشتاق و با همت تیم است. دانیل با این نوع تمرین از اعتبار خودش دفاع میکند و میتواند نقش کلیدی در تیم داشته باشد.
* برنامه شما در سفر به ایران چگونه است؟
من در ابتدای هفته آینده برای انجام صحبتهای نهایی به ایران میروم. حضور در ایران برای من یک فرصت وسوسه کننده است تا یک بار دیگر در المپیک حضور داشته باشم. ایران هنوز جواز حضور در ریو را کسب نکرده ولی شانس زیادی دارد. من باز هم به شما اطمینان میدهم که در میانه فصل، تیم را ترک نخواهم کرد و بعد از پایان لیگ از رادوم میروم.
* آیا تیم ملی لهستان میتواند به المپیک ریو صعود کند؟
فکر میکنم بتواند. آنتیگا کارش را بلد است و باید به او اجازه داد تا کار کند.
* اگر لهستان را ترک کنید، دلتان بیشتر برای چه چیزی تنگ میشود؟
من بهترین آرزوها را برای مردم لهستان دارم. من وقتی از آرژانتین رفتم، دلم برای مربیان آرژانتینی تنگ شد. وقتی از ایتالیا رفتم، دلتنگ مربیان، خبرنگاران و والیبال این کشور شدم و وقتی از لهستان بروم، دلم برای مربیان، بازیکنان لهستانی، خبرنگاران، انبوه تماشاگران و البته سوپهای لهستان تنگ میشود.
دیدگاه تان را بنویسید