شعر طنز: شُرطه‌ای در حج، مرا دید و گریبانم گرفت

کد خبر: 714919

شُرطه‌ای در حج، مرا دید و گریبانم گرفت | گفتمش: حُرمت بدار احرام من افسار نیست || گفت: ساکت! می‌کشم بیرون زبانت را ز حلق | گفتمش: تا عقل دارم، بی‌زبانی عار نیست || گفت: عقل ما کجا و عقل ایرانی کجا؟ | گفتمش: احسنت! فرقش قابل انکار نیست

شعر طنز: شُرطه‌ای در حج، مرا دید و گریبانم گرفت
رقص شمشیر آل سعود و ترامپ
طنز پس پریروز؛ رضا احسان‌پور:
الگفتگو!
شُرطه‌ای در حج، مرا دید و گریبانم گرفت
گفتمش: حُرمت بدار احرام من افسار نیست
گفت: ساکت! می‌کشم بیرون زبانت را ز حلق
گفتمش: تا عقل دارم، بی‌زبانی عار نیست
گفت: عقل ما کجا و عقل ایرانی کجا؟
گفتمش: احسنت! فرقش قابل انکار نیست
گفت: این بلبل‌زبانی کار دستت می‌دهد
گفتمش: در چنته‌ات چیزی به جز کشتار نیست؟
گفت: ای حاجی! چرا بیهوده تهمت می‌زنی؟
گفتمش: انکار کن، انکار حق دشوار نیست
گفت: چاکر در حرم‌ها گرم خدمت کردنم
گفتمش: خدمت‌سرایت واقعاً شک‌دار نیست!
گفت: صرفاً امر خیری را مکرر کرده‌ام
گفتمش: جز این چرا خیر تو را تکرار نیست؟!
گفت: قرآن گفته مرد و زن برای هم چه‌اند؟! *
گفتمش: آری! ولی زن عینهو شلوار نیست
گفت: چون آل سعود الحق و الانصاف کو؟
گفتمش: خب «چیز» هم در قوطی عطار نیست!
گفت: راه شیعه و سنی ز وهابی جداست
گفتمش: گل گفتی آری کفتر از کفتار نیست
گفت: بس کن! کاسه‌ی صبرم دگر لبریز شد
گفتمش: آن هم چو مغزت کاسه‌اش جادار نیست!
گفت: لازم نیست آن را پر کنی با حرف‌هات
گفتمش: البته! جای رشد گل، شنزار نیست
گفت: یک پولی بده پنهان و خود را وارهان
گفتمش: هستم که فعلاً، جان تو اصرار نیست
گفت: اِمشی! لعنت الله علیکم! و السلام!
گفتمش: «قالو سلاما»! با تو ما را کار نیست **
- - -
* آیه 187 سوره بقره: هُنَّ لِبَاسٌ لَّكُمْ وَ أَنْتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ :: همسران شما، لباس شما هستند و شما لباس آنها.
** آیه 63 سوره فرقان: وَ عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذينَ يَمْشُونَ عَلَي الْأَرْضِ هَوْناً وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً :: و بندگان (واقعی خدای) رحمان کسانی هستند که بر (روی) زمین با آرامش و فروتنی راه می‌روند، و چون افراد نادان آنها را (به گفتار ناروا) طرف خطاب قرار دهند آن‌ها سلام (سخنی مسالمت‌آمیز و دور از خشونت) گویند.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت