گریم نمیشوم تا مخاطب علی ضیاء واقعی روی آنتن ببیند!
تلویزیون برای تولید برنامههای محتوامحور که در جهت دغدغههای مردم باشد مسیر را هموار کرده، گفت: امکان دارد یک تذکراتی درباره بیان موضوعات و اتفاقات اجتماعی مطرح شود، اما تا به امروز نشده بگویند دغدغههای مردم روی آنتن مطرح نشود.
خبرگزرای تسنیم: مجری در مقام و جایگاهی قرار دارد که نمود و شکل و شمایل هر برنامه و اتفاق تلویزیونی به وسیله او سیر صعودی و نزولی پیدا میکند و هر تنش و چالشی را هم امروز به فضای مجازی میآورد. یکی از آن مجریانی که همیشه برنامههایش مورد توجه قرار گرفته و درباره برخی از گفتگوهایش در فضای مجازی دست به دست میشود و منتقدین و کارشناسان هم درباره او و برنامههایش معمولاً صحبت میکنند. علی ضیاء همان مجری جوان و با سابقهای است که طی یک اتفاق وارد رادیو شد و کار خود را در رادیو جوان صدای جمهوری اسلامی ایران با برنامه طنز «پسری از کاشانه» شروع کرد که به عنوان آیتم برتر انتخاب شد و پس از پنج سال گویندگی در رادیو، به دعوت علی زاهدی وارد تلویزیون شد و اولین کار خود را در سیما با برنامه "گزینه جوان" تجربه کرد.
البته همزمان با این برنامه، برنامه "خط و ربط" را هم در رادیو اجرا میکرد. حالا از حضور او چندین سال میگذرد و بعد از شبکه سوم سیما چندی است در شبکه یک به همان گونه همیشگی و مورد علاقهاش یعنی دغدغههای اجتماعی کار تهیهکنندگی و اجرای برنامه «فرمول یک» را برعهده دارد. به سراغ او رفتیم و لحظاتی را به گفتگو نشستیم. ضیاء که نخستین بار با برنامه "گزینه جوان" در قاب تلویزیون نقش بست، این روزها با اجرای برنامه "فرمول یک" در کانون توجه قرار گرفته است.
گپ و گفت: ما با این مجری جوان رسانه ملی دربارهی حواشی اجرا و تجربه قریب به دو دهه حضور در تلویزیون، دلچسب و خواندنی از آب درآمده است که در ادامه آن را میخوانید.
همیشه به دغدغههای مردم و جامعه فکر کردهام
*به عنوان مقدمه مصاحبه از انتخاب گروه اجتماعی شبکه یک و برنامه «فرمول یک» شروع میکنیم که چطور به این نوع گونه اجرا و تهیهکنندگی و انتخاب شبکه و برنامه رسیدید؟ میدانید که من در ابتدای کار، شبکه سه بودم و به هر شکل تغییری به شبکه یک آمدم. الان با افتخار خودم را شبکه یکی میدانم و امیدوارم برای این آنتن تمام تلاش خودم را انجام بدهم. البته هیچ تمایزی میان هیچ شبکهای وجود ندارد، چرا که همه آمدهایم در رسانه ملی و تلاش کنیم تا هرچه بهتر دغدغههای اجتماعی و مردمی بازگو شوند. اما در مورد اینکه چرا در گروه اجتماعی فعالیت دارم؛ چون بلد کار اجتماعی هستم و دغدغه شخصیام این است که درباره مردم و دغدغههایشان صحبت کنم. اگر یادتان باشد از روز اول هم با برنامه نیمروز که یک برنامه ظهرگاهی بود، این بستر ارتباط اجتماعی و دغدغههای اجتماعی را ایجاد کردم. در ادامه هم برنامه صبحگاهی ویتامین ث. هم همین مسیر را تداوم داد. البته میتوانست سیاسی هدایت شود، اما بستر اجتماعی پیدا کرده بود، چون دغدغه من همیشه مردمی بوده و هیچ تعلق خاطری به احزاب و گروههای سیاسی ندارم. من کار خودم که اجتماعی است را انجام میدهم.
رکوردی که «ویتامین ث» جا به جا کرد
*یادم میآید آن برنامه ویتامین ث. که صبحها روی آنتن میرفت بسیار جذاب بود و مخاطب را جذب خودش میکرد؛ چطور توانستند به این همراهی حداکثری برسید؟
واقعاً حاصل یک همراهی جمعی و گروهی بود. همدلی که در شبکه سه و تیم کاری ما در «ویتامین ث» ایجاد شد. این موفقیت تا جایی بود که رکورد برنامه صبحگاهی تلویزیون را جا به جا کرد و به ظنّ بسیاری برای برنامههای صبحگاهی چنین اتفاقی نیفتاده بود.
گریم نمیشوم تا مخاطب علی ضیاء واقعی روی آنتن ببیند
*شما جزو مجریانی هستید که گریم نمیشوید و همانگونه که هستید روی آنتن میروید. دلیل خاصی دارد؟
بله، من گریم نمیکنم. من اعتقاد قلبیام این است که اجرا مثل زندگی است و، چون عین زندگی است یک روزهایی در «ویتامین ث» و یک روزهایی در «فرمول یک» نه اینکه به مخاطب احترام نگذارم مثل همیشه به موهایم نرسم. حتماً مخاطب من را درک میکند که من هم امکان دارد یک روز پرتنش را گذرانده باشم. گریم نمیشوم و همانی هستم روی آنتن میروم. به همه گریمورها احترام میگذارم، ولی فکر میکنم هر چیزی که من را از مردم دور کند به اعتقاد قلبیام سعی کنم انجام ندهم و لحظه به لحظه به مردم نزدیک بشوم. امکان دارد یک موقعی هم دور شده باشم شعار نمیدهم، ولی همیشه سعیام این است که ارتباط تنگاتنگی با مخاطبم داشته باشم.
*میهمانانی که به «فرمول یک» دعوت میشوند چه اساس و وجوه تمایزی دارند. چطور این گزینش انجام میشود؟
ما یک آسیب اجتماعی و اتفاق اجتماعی را درنظر میگیریم و آن کسی که برای آن مسئله و برای به ثمررسیدن آن مسئله قدمی برداشته باشد او را به برنامه دعوت میکنیم. یک مشکل یا یک اتفاق و یک معضلی که در بستر اجتماعی باشد به آن فکر میکنیم و برای کسی که قدمی برداشته باشد را به این برنامه دعوت میکنیم.
حال خوب مردم برایمان مهم است
*دنبال چه سرمنزلهایی است که مخاطب به واسطه «فرمول یک» به آن برسد؟
ما کاری که کردیم در این برنامه این است که دغدغههای سیاسی را کنار گذاشتیم و خوشحالیام این است. در «فرمول یک» حرف سیاسی به نفع و ضرر کسی نزدیم. از این اتفاقی که مد شده از بسترهای سیاسی استفاده میکنند دوری کردیم و حرف اجتماعی زدیم. خوشبختانه هم برنامه دیده میشود و نهایتا به حال خوب مردم فکر میکنیم و تلاش میکنیم همین یک ساعتی که هستیم به اندازه کم و زیاد آن مردم حالشان خوب شود. چن نیاز امروز جامعه حال خوب مردم است.
ما به فضاهای واقعی بیشتر دقت میکنیم
*در فضای مجازی مردم هرچه بگویند و دغدغه باشد روی آنتن میگویید؟
ما همچنین فضایی را نداریم و به دنبال آن نیستیم. به خاطر اینکه اتفاقی که در مورد مردم میبینیم بیشتر به فضاهای واقعیمان دقت میکنیم با احترام به کسانی در فضای مجازی به ما ایده میدهند را ما این مطالب را بررسی میکنیم، ولی نتیجه آن است به فضاهای واقعی بیشتر دقت میکنیم.
*من شنیدم بودم مادرتان برایتان خیلی کتاب میخواند. بیشتر اجراها را میبینیم که ناشی از عدم تمرکز مجری و مطالعه کممجری دارد در جایگاه یک مجری موضوعات فیالبداهه روی آنتن میگوید برای جبران این ضعف چه کسی باید اقدام کند تهیهکننده، مجری یا برنامهساز؟
یک مجری باید به شدت کتاب بخواند. ولی اینکه من روی آنتن و یا هر مجری دیگری روی آنتن یک حرفی را بزند که لزوماً حرف دقیقی نباشد چیز طبیعی است که اتفاق میافتد. همچون نجاری که کمدی میسازد که امکاندارد باب میل شما نباشد. کار ما حرف زدن است امکان دارد حرفی را بزنیم که تحقیق نشده هم باشد، ولی نهایتا دقیق نباشد.
*برخی انتقاد دارند که یک مجری توأمان نمیتوان تهیهکننده باشد و یا یک تهیهکننده در مقام مجری هم قرار بگیرد. نظر شما در این باره چیست؟
من قبول دارم آدمهای زیادی در دنیا و ایران توان این را دارند هم مجری و تهیهکننده باشند و باید به این فضا احترام بگذاریم و تفکیک کنند. در مقابل من به عنوان تهیهکننده موظف هستم خیلی از اتفاقات، منویات و دستورات را بشنوم و به گونهای به مجری انتقال بدهم. مجری من آن کارها را انجام دهد اگر تفکیک شخصیت نداشته باشم به عنوان یک تهیهکننده با مدیر گروه ارتباط دارم و به عنوان یک مجری روی آنتن میروم و اگر این تفکیک شخصیت را رعایت نکنم ضرر میزند.
احساس کنم حقی از بین میرود یا آبرویی، پای آن میایستم
*میگویند علی ضیاء سعه صدر لازم را برای پذیرفتن انتقادات ندارد. شما چه پاسخی دارید؟
اولا یک همچنین چیزی را نمیتوانم قبول کنم در مواجهه با اتفاقاتی که همیشه برای من افتاده. برگردیم به چند سال قبل کلی آدم حق یا ناحق یکسری توهینهایی به من کردند من در مواجهه با همهشان گفتم آنها مثل خواهران و برادران من هستند دوست داشتند به برادر خودشان فحش بدهند. من هم مثل خواهر و برادر از آنها میپذیرم. الان هم به همین شکل است. اما موقعی که احساس کنیم حقی از بین میرود و آبرویی از بین برده میشود پای آن میایستم.
تلویزیون برای همه ملت ایران است
*شما روی آنتن جواب خیلی چیزها را میدهید. میگویند تلویزیون به کسانی آنتن میدهد که ارزش مشهور شدن را ندارد بخشی از این آنتن دادنها در برنامه شما اتفاق میافتد؟
من زیاد روی این نکتهای که میگویید حرف خاصی ندارم. یک تلویزیون داریم به نام تلویزیون ملی که همه آدمها حق دارند در این تلویزیون باشند و کار به نگاه و گرایش خاصی هم نداریم. همه ادیان کنار هم هستند فارغ از نگاههای سیاسی همه میهن خودشان را دوست دارند و ما هم باید در تلویزیون ملی ایران یک فرصتی ایجاد کنیم که همه بایستند و دیده شوند. اشتباه میگویند، تلویزیون برای همه ملت ایران است.
مجری پرسشگر است و پاسخدهنده نیست
*اولین اقدام مواجهه شما با رفتار و یا گفتار نامناسب میهمان در برنامه روی آنتن چیست؟
بستگی دارد که چه اتفاقی بیفتد. مثلا امکان دارد سکوت کنم و گفتگو را به سمت دیگری هدایت کنم. یا امکان دارد احساس کنم واقعا حقی ضایع میشود حتما در مقابل آن حق میایستم و صحبت میکنم. نهایتا من مجری هستم و مجری پرسشگر است و پاسخدهنده نیست. من باید تمرین کنم تا آن جایی که میشود پرسش کنم تا پاسخ بدهم.
اگر حرف غیراخلاقی و حتی تا سیاسی بزنند من از میهمان میخواهم این اتفاق را اصلاح کند. من موظف هستم جلوی حرف غیراخلاقی را بگیرم و تذکر میدهم، اما این را بدانید مجری صدا خفه کن نیست. همه مردم جزئی از رسانه ملی هستند و باید دید ملی اسلامی داشت.
امیرالمومنین به ما یاد دادند فرزند زمانه خود باشیم
* چقدر به مفاهیمی همچون حیازدایی و ترویج باورهای ایرانی اسلامی توجه میکنید؟
من یک چیزی بگویم. ما تعریفمان را یک مقدار بایستی با تعریفهای امروزی هماهنگ کنیم. حضرت امیر (ع) میفرمایند به ما یاد دادند فرزند زمانه خودمان باشیم. قرارمان این است که فرزند زمانه خودمان باشیم. به همین جهت بایستی حواسمان به برخی از اتفاقات، تغییراتی که در جامعهمان افتاده است باید باشد اگر حواسمان به این تغییرات نباشد نمیتوانیم این ارتباط را با جامعه داشته باشیم.
الان که با دهه هفتادیها سخت صحبت میکنیم قطعاً با دهه هشتادیها اصلا نمیتوانیم ارتباط برقرار کنیم. اگر یک مقداری به لحاظ فکری و رفتاری آنها نباشد کاملا فاصله میگیریم. خاصیت دین ما این است که از گذر زمان عبور میکند و میتواند برای همه نسلها حرف داشه باشد. نتیجه این است که در مواجهه با آن حیازدایی و ترویج باورهای ایرانی اسلامی باید حواسمان به این نکات باشد.
چرا باید تلویزیون را فقط متولی فرهنگ کشور بدانیم؟
*سوال قبلی را پرسیدم، چون گاهی از طریق برنامهای الگوی نامناسب به جامعه عرضه میشود ؟
مردم خیلی باهوشند. یعنی خیلی از مخاطبین ممکن است نظرات متعددی داشته باشند. یعنی میگویند مردم را بگذاریم انتخاب کنند لزوماً آن چیزی که ما میگوییم درست باشد و یا درست نباشد. مردم در زمانهای هستند آن چیزی را که ما نشان ندهیم و نگوییم در جای دیگری مثل فضای مجازی رصد میکنند. حالا ما چه طوری باید به آنها فرهنگ بدهیم مهم است. ما اگر فرهنگ دروغ نگفتن را در جامعه نهادینه کنیم مردم قاعدتاً دروغ نمیگویند. ولی الان خیلی وقتها دروغ میگوییم کارمان بگذرد. الان در تلویزیون بگوییم دروغ نگوییم به تنهایی کارساز نیست. باید فرهنگ آن را ایجاد کنیم. این سی، چهل سال اخیر دستگاههای فرهنگی ما چه کار کردند وزارت ارشاد باید بگوید در این سالها چه کار کرده و بودجههای فرهنگی وزارتخانهها دقیقاً خرج چه چیزهایی شده است.
همه کمکاریهای فرهنگی را که نمیتوان به گردن تلویزیون انداخت. تلویزیون مگر تنها متولی فرهنگی این کشور است. وزارت راه هم بخش فرهنگی دارد بپرسید چهکاری انجام دادهاند. این که نمازجماعت برگزار کند و دو نمازخوان در نیاید این کار فرهنگی است؟ بعد مشکلات فرهنگی را تقصیر تلویزیون میاندازیم.
به غیر از تلویزیون سازمانهای دیگر هم باید به میدان بیایند
*آقای ضیاء! از تلویزیون توقع دانشگاه دارند؟
تلویزیون تلاش خودش را کرده است. با یک گل که بهار نمیشود. از بقیه ارگانها و سازمانهایی که وظیفه فرهنگسازی هم دارند باید مطالبه کرد؟ به قدر ظرفیت و بودجهاش کار کرده است. تلویزیون واقعاً مشکلات شدیدی به لحاظ بودجهای داشته و مدیران ما همیشه دغدغه تأمین بودجه و مشکلات اقتصادی را داشتهاند. در صورتی که نباید این انرژی صرف رفع مشکلات مالی و اقتصادی شود و باید شاهد باشیم آنها بیشتر به کیفیت برنامهها و ایدههای جدید بپردازند. تا موقعی که میخواهند نقد کنند میگویند چرا آنقدر «مختارنامه» را پخش میکنید؟ اما بدانید که «سلمان» با همه مشکلات اقتصادی در حال پیشتولید و به زودی وارد چرخه تولید میشود.
*مجری بایستی چه کارهایی انجام دهد تا مخاطب جذب برنامه بشود؟
من تعریف شخصیام این است که اصلاً ما برنامه را میسازیم برای مردم و هدفی جز این نداریم مردم به معنای مردم واقعی نه ونک به بالا و نه پایین! سعی کنیم طوری کار کنیم کسانی که به هر دلیلی ما را نمیبینند یا بنده را به عنوان مجری دوست ندارند را درگیر کنیم. من آن چیزی که از جذب حداکثری میفهمم این است که همهمان کنار هم بایستیم. مثلاً ممکن است محتوای برنامهها را در بخشهایی به سلیقههای کسانی نزدیک کنیم که علی ضیاء را نمیبینند. آنهایی که من را دوست ندارند تلاش کنم من را دوست داشته باشند.
*فرق مخاطب و مصرف کننده از نظر شما چیست و به نظرشما «فرمول یک» برای مصرفکننده است یا مخاطب؟
ما تلاش میکنیم انشاالله مخاطب محور باشیم. به هر شکل در حوزه مصرفی هم که صحبت میکنیم همهمان طبعا بایستی اسپانسر داشته باشیم برای ادامه حیات و مماتمان و اسپانسری که ما داریم خوشبختانه این اتفاق خوب را برای مردم رقم میزند. انشاالله تلاش میکنیم برای مخاطبهایمان برنامه بسازیم. به هر شکل با گسترده شدن دانش و علم و سطح سواد و مطالعه یک اتفاقی بیفتد همه مخاطب شویم نه مصرفکننده در جامعه. الان مردم انتخاب میکنند چه برنامهای ببینند و چه چیزی را نبینند. برخی از برنامهها را میبینند و برخی را نمیبینند. این انتخاب برنامهای را دارد مخاطب خودش را پیدا میکند.
*چقدر تلویزیون نسبت به گذشته برای مجری و برنامهساز فضا را بازتر کرده در گذشته خط قرمزها بیشتر بود و الان کمتر شده است؟
من اعتقاد شخصیام این است که نسبت به خط قرمزها شما باید خودت را دقیق کنی. یعنی اینکه، چون من فضای اجتماعی برنامه میسازم تا امروز نشده که به من بگویند یا اجازه ندهند که درباره دغدغههای مردم روی آنتن صحبت نکنم. یعنی مدیران ما هم تمام تلاششان را میکنند که تمام دغدغههای مردم روی آنتن گفته شود. امکان دارد البته یک موضوع سیاسی را به مجری بگویند بپردازد یا نپردازد. در حوزه اجتماعی هم به نحوه بیان آن نظراتی داشته باشند، اما با اصل آن هیچ مشکلی ندارند.
حتی درباره اینکه بانوان ما به استادیومهای ورزشی بروند و چگونه وزیر شدن و مسئولیت گرفتن بانوان ایرانی را چگونه در تلویزیون بیان کنیم. داریم میرسیم به یک زبان و ادبیاتی که میتوان این را در کشور بیان کرد. ولی نبوده که بگویند به این نکته نپردازید. برای هر دغدغه اجتماعی و مردمی میگذاریم. یکی از مدیران ما مسئول این بخش است جلسات متعددی را داریم برای این که به این حوزه بهتر و بامحتواتر به آن بپردازیم.
*چقدر موافقید که بازیگران مجری میشوند؟
هر کسی در هر زمینهای که فکر میکند هنر دارد باید هنر خودش را انجام بدهد. یعنی اینکه من هیچ مشکلی با این که بازیگران ما مجری میشوند و مجریان هم بازیگر میشوند، ندارم.
*چون منتقدین میگویند و حتی مجریها میگویند جای ما را گرفتند؟
کسی که کارش خوب باشد چه کسی میتواند جای او را بگیرد. کدام آدمی میتواند جای مجریان سرشناس ما را بگیرد.
*انتقاد دارند تلویزیون عقبتر از فضای جامعه پیش میرود و فضای مجازی و برخی از شبکههای ماهوارهای جلوتر از تلویزین ما جلوتر است و برنامههایی را میبینند جامعه جلوتر از تلویزیون است؟
ما یک رسانهای هستیم و بنده به عنوان مجری در تلویزوین همه حرفی را نمیتوانم بزنم، چون قداست رسانه ملی این اجازه را نمیدهد. در فضای مجازی همه حرفی را میزنند. این که عقبتریم را قبول ندارم، ولی اینکه همه حرفی را نمیتوانیم بزنیم را قبول میکنم. ما یک رسانه معتبری هستیم همه حرفی را نمیتوانیم بزنیم، اما در فضای مجازی امکان دارد به خاطر رها بودن همه کاری را انجام بدهد.
*میگویند علی ضیاء جسور است و نسبت به قبل گفتگوهای بهتر و چالشیتری انجام میدهد؟
جسارت با بیپروایی و بی حیایی متفاوت است. جسارت همیشه آدم جسوری بودم و گفتگوهای ویتامین ث. را ببینید با مدیران جسورانه میپرسم. مرز میان جسارت و بیپروایی ادب است و هرجا از بستر مودب بودن خارج شود این اتفاق میافتد.
*تا به حال از مرز ادب خارج شدهاید؟
ممکن است. من کارم این است. چرا فکر میکنید در شغل من مشکلی نداشته باشم. اگر بهترین نجار دنیا هم باشید دو درصد مشکل در کارت وجود دارد. من هم همین است و کار من هم حرف زدن و پرسشگری است و سوال اشتباهی بپرسم. چرا ما باید معصوم به دنیا آمده باشیم. خیلی طبیعی است من اشتباه کنم.
*یکی از مشکلاتی که برخی از مجریهای معروف دارند این است که امروز از کلمات سبک و برخورد حرکتی نامناسب و ظاهر و لباس نامناسب استفاده میکنند، بفرمایید مجری باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟
خودم مراقبت میکنم که همیشه ظاهر خوبی داشته باشم. طبیعتاً ما یکسری اصول فرهنگی داریم که بایستی به آن اصول و مبانی پایبند باشیم. پا رو پا انداختن جلوی دوربین کار اشتباهی است، اما جلوی میهمان میتوان این کار را گاهی انجام داد. یکسری اصول تربیتی داریم که این اصول را مجریان ما در رادیو میگذرانند. واقعا درباره بقیه افراد دوست ندارم صحبت کنم و اگر بگویند چرا پایت را روی پایت گذاشتهای من جواب میدهم. اصول مجریگری این را میگوید که میهمانداری در تلویزیون اصولی دارد که جلوی مردم نباید پایشان را جلوی پایش بگذارند. مدل لباس پوشیدن من با اجرا روی آنتن دو سه درصد فرق میکند و ترجیح میدهم آن طوری که زندگی میکنم روی آنتن باشم. ترجیح میدهم آن چیزی که هستم روی آنتن باشم تا مردم زیاد با یک شخصیت دو گانهای روبرو نشوند. چون یک شکل بودن بیشتر مردم را تحت تأثیر قرار میدهد.
*خودت را سلبریتی میدانید؟
مردم لطف دارند به من و مردم مرا میشناسند.
دیدگاه تان را بنویسید