باشگاه خبرنگاران: حدود ساعت دوازده بود که در راه منزل آقای محمد گلریز، خواننده انقلابی بودیم. بارش برف و ترافیک سنگین، کمی قرار مصاحبه مان را عقب انداخت. با آقای گلریز تماس گرفتم که برای تاخیرم عذرخواهی کنم. البته میدانستم که این موضوعات ناراحتش نمیکند. با وجود اینکه این روزها سرش شلوغ است، اما ذرهای کم تحمل و تند نمیشود. وقتی تماس گرفتم، با همان صدای شنیدنی و آرامش مثال زدنیش، گفت که «ترافیک این منطقه همیشگی است و اشکالی ندارد چند دقیقهای مصاحبه عقب بیافتد». با حدود پانزده دقیقه تاخیر به خانه اش رسیدیم. مانند همیشه با روی خوش، من و تصویربردار را در آغوش گرفت و خوشامد گفت. اولین بارم نبود که با او مصاحبه میکردم، اما اولین بار بود که خانه اش میرفتم. وارد اتاق کارش شدیم که مجاور سالن پذیرایی خانه اش بود. ناگهان صدای اذان از تلفن همراهش طنین انداز شد. برایمان چای و شیرینی آورد و اجازه خواست برای اقامه نماز چند دقیقهای به داخل منزل برود. محمد گلریز از جمله هنرمندانی است که تمام فعالیتهای هنری خود را صرف انقلاب اسلامی کرده است. نماز را که خواند، برای اینکه مصاحبه را چند دقیقهای عقب انداخت، عذر
خواهی کرد. پس از فراهم شدن شرایط مصاحبه، با متانت نشست و پیش از شروع مصاحبه بسم الله گفت. متن گفتگوی ما با محمد گلریز را در اینجا بخوانید: چه خبر آقای گلریز؟ از دهه فجر و شلوغی کارها بگویید. ما که از پا نمینشینیم و تا نفس داریم برای انقلاب و اسلام خواهیم خواند. تمام عشقمان این است که برای انقلاب بخوانیم؛ هر چند سنگهایی جلوی پایمان میاندازند.
لطفا بیشتر توضیح دهید. صریح بگویم. از مسئولان فرهنگی کشور دلخوری دارم. در حال حاضر کشورهایی که دشمن این انقلاب هستند و میخواهند به هر قیمتی نظام اسلامی ما و اتحادمان را از بین ببرند، از مسیر فرهنگی ورود کردند و ما هم عکس العمل درستی مقابلشان نداریم. درست است که ما ملت بیداری هستیم و خدا با ما است، اما باید در برابر حملات بی وقفه فرهنگی دشمنان جمهوری اسلامی عکس العمل نشان دهیم. شما ضعف را در کدام بخش میبینید؟ متاسفانه مسئولان فرهنگی کشور ما نمونه بارز همان فرمایش حضرت امام خمینی (ره) هستند که فرمودند: «برخی از مسئولان ما بازی خورده اند». انگار مسئولان ما نمیدانند چگونه باید کشور را به سمت و سویی که صحیح است، هدایت کنند. نمیدانند هدفهای انقلاب چگونه به نتیجه میرسد. مگر ما به نمایندگان مجلس رای ندادیم؟ هیچ یک از این نمایندگان نمیآید در صحن علنی بگویند که مثلا در این جشنواره موسیقی فجر، چرا با وجود هزینههای بالایش نوایی از انقلاب شنیده نمیشود. چرا مثلا از ارکان انقلاب اسلامی مانند شهید بهشتی یا خود مرحوم امام خمینی (ره) قطعهای ساخته و اجرا نمیشود. یکی از دوستان
هنرمندم میگفت که در سفری که به یکی از کشورهای اروپایی داشته است، در کنسرتی یک قطعه ملی برای جنگ جهانی خوانده شده و همه حضار در حالت ایستاده با خواننده همراهی کرده بودند. حتی خود من هم سرود «ایران» را در یک کشور خارجی اجرا کردم. با وجود این که این قطعه به زبان ایرانی اجرا شد، اما آنهایی که هم زبان ما نبودند، همه ایستادند و گریه کردند. من و ارکستر هم وقتی با این صحنه مواجه شدیم با گریه اجرایمان را ادامه دادیم. چرا مسئولان فرهنگی کشور از چنین قطعههایی حمایت نمیکنند.
یعنی شما بدون حامی مالی قطعههای موسیقی تولید میکنید؟ حامی مالی داریم، اما هیچ کدام از سوی مسئولان فرهنگی کشور نیستند. منظور من فقر حمایتهای مالی نیست. سرمایه گذاری بلندمدت مد نظرم است. زمانی که من دیدم هیچ ارگانی من را حمایت نمیکند، خودم دست به کار شدم. مثلا با روابط عمومی صنایع دفاع صحبت کردم و پیشنهاد کردم که با ارکستر حرفهای برایشان قطعهای اجرا کنم. مگر این موشکهای ملی ما که تولید میشود، ارزشمند نیستند؟ مگر جوانان ما این موشکها را تولید نمیکنند؟ اینها باید در قالب موسیقی ارائه شود. دیگر برای چه ارگان یا شخصیتی قطعه موسیقی اجرا کردید؟ برای شهید سردار همدانی همین کار را انجام دادیم. همچنین برای سردار تهرانی مقدم کاری تولید کردیم که به لحاظ فنی بسیار قدرتمند است، اما هیچ رسانهای آن را منتشر نکرد. ما خودمان دست به کار شدیم و با حمایتهای ارگانها قطعات را تولید کردیم. همچنین برای مدافعان حرم هم قطعهای خواندم و همچنین درباره بسیاری از اتفاقات مهم ملی و شخصیتهای بزرگ ایران قطعههای موسیقی ساختیم.
جدیدترین کاری که خواندید چه بود؟
جدیدترین کارم را با موسسه اوج انجام دادم که برای مدافعان حرم خواندم و قرار است در دهه فجر از آن رونمایی شود.
مقام معظم رهبری هم فرمودند که ما میتوانیم از شخصیتهای انقلاب اسلامی داستانهای حقیقی تولید کنیم. در بسیاری از ارگانها مرکز موسیقی انقلاب هست، اما فعالیت چشمگیری در اینباره در آنها دیده نمیشود.
گاهی اوقات صحبتهایی مبنی بر اینکه شما برای کارهایی که میخوانید پاداشهای هنگفت دریافت میکنید، دیده میشود. این صحبتها چقدر صحت دارد؟
من از بچگی دست روی زانوی خودم گذاشتم و روی پای خودم ایستادم. تا الان که توفیق خواندن برای انقلاب و جمهوری اسلامی را داشتم، خدا شاهد است که هیچ پاداشی نگرفتم. در اوایل انقلاب پیشنهادهایی داشتم که به خاطر انقلاب سراغش نرفتم. اما مدام من را ترور شخصیت میکردند.
چه کسانی شما را ترور شخصیت میکردند؟ از سوی چه کسانی ما اوایل انقلاب ما یک عده که هنوز هم هستند و خود را خادم انقلاب معرفی میکنند. نمیخواستم بگویم، اما حالا که پرسیدید میگویم. من را در اوایل انقلاب به رادیو راه نمیدادند. از همان ابتدا عدهای با ما مخالف بودند و سر ناسازگاری داشتند. پشت سر هم زخم زبان میزدند و هنوز هم زخم زبانها را میشنوم.
چگونه زخم زبان میزدند و فهوای کلامشان چه بود؟ مقام یک شهید بسیار والاست، اما به من میگفتند تو منتظری یک جوان بمیرد و تو برایش بخوان! یا مثلا به ما میگفتند که خوب پول را گرفتید و زندگیتان را تامین کردید.
امام خمینی (ره) همیشه میفرمودند، خدا ناظر به فعالیتهای ما هستند. من هم این موضوع را سرمشق خودم قرار دادم. در خانوادهای مذهبی تربیت شدم. پدرم مداح اهل بیت (ع) بود و همه او را با نام مرشد حسین میشناختند. مادرم هم استاد قرآن بود. ما در چنین خانوادهای تربیت شدیم. من معتقدم اگر چنین کارهایی را برای مزد یا پاداشی بخوانیم، فعل حرام انجام دادیم.
آیا اهالی موسیقی و به طور کل هنرمندان هم چنین زخم زبانهایی میزدند؟ خوشبختانه هنرمندان به ما لطف دارند و با همه اهالی موسیقی رابطه خوبی دارم. هیچ وقت غیبت هنرمندی را نکردم و به همه احترام گذاشتم و خدا را شکر که هنرمندان هم همراه ما هستند. همیشه برای همه نوازندگان و خوانندگان دعا کردم که به موفقیت برسند و به بهترین شکل قطعاتی را تولید کنند که در شأن و شخصیت ملت شریفمان باشد. از جمله هنرمندانی که با شما رابطه خوبی داشت مرحوم سبزواری شاعر انقلاب است. کمی از ایشان برایمان بگویید. آقای سبزواری به تحقیق پدر شعر انقلاب بودند. با او رابطه خانوادگی داشتیم و برایش احترام زیادی قائل بودم. او هم از سوی ضد انقلاب در دهه ۵۰ و ۶۰ خیلی تهدید میشد و مورد اذیت و آزار قرار میگرفت. حتی یکبار به او آسیب رساندند و میخواستند ترورش کنند. مرحوم سبزواری از دلاوران انقلاب بودند و شجاعت عجیبی داشتند. در زمانی که ضد انقلاب قدرتمندانه در مقابل انقلابیون ایستاده بود، با شجاعت اشعار انقلابی میسرود. من معتقدم که شاعر باید در عین لطافتی که در شعرش دارد، شجاعت بیان حقیقت را هم داشته باشد.
با چه شاعران دیگری در ارتباط بودید؟ مشفق کاشانی هم از دیگر خوبان انقلاب بودند. یک بار با مرحوم مشفق خدمت مقام معظم رهبری رسیدیم. به یاد دارم که آقا از مرحوم مشفق خواستند که غزلی بخوانند. مرحوم مشفق هم شعر بسیار زیبایی را خوانند که مطلع غزل این بود:
گوشه هوشی است اگر پنجره باز است اینجا نغمه مرغ سحر نوح نوازست اینجا
به دلیل زیبایی فراوانی که شعر هر بیتی که مرحوم مشفق داشت، آیت الله خامنهای او را تحسین میکردند. غزل که تمام شد، حضرت آقا فرمودند: «من، پیش از انقلاب با اشعار آقای کاشانی آشنا بودم و اطلاع دارم که چه خدماتی به ادبیات فارسی کرده اند.»
سپس آقا رو کردند به بنده و گفتند که این غزل را بخوانید.
قطعهای با این غزل خواندید؟ بله؛ من هم از این که رهبر این فرمان را دادند که قطعهای با شعر مرحوم مشفق بخوانم بسیار خوشحال شدم. سپس در قالب یک موسیقی ایرانی با آهنگسازی هادی آرزم، در بیات اصفهان خواندیم. بعدا من فایل این کار را به بیت رهبری ارسال کردم؛ نمیدانم که به دست رهبرانقلاب رسیده است یا نه. از این اثر هم هیچ ارگانی حمایت نکرد و خبرگزاریها هم مطلبی درباره اش ننوشتند.
ظاهرا شما دبیر چند جشنواره هنری هم بوده اید. این فعالیتها چگونه شکل گرفت؟
در زمانی که دکتر حسینی وزیر فرهنگ و اسلامی بودند. بنده دبیر جشنوارههای ۹ دی، موسیقی مقاومت، هنر انقلاب و و چند جشنواره دیگر بودم. حالا در دولت جدید اصلا خبری از این جشنوارهها نیست. (!)
آیا رهبر انقلاب از قطعه بانگ آزادی تعریف کردند؟ بله؛ الحمدلله ایشان از این قطعه خوششان آمده است. رهبر انقلاب در جلسهای شعر بانگ آزادی را خواندند که سروده مرحوم سبزواری است. آیت الله خامنهای در آن جلسه نقل کردند که کسی به من گفت که دکان داری در سنندج هنگام کار، این قطعه را میخوانده است. سپس فرمودند: باید اشعار ما مانند این شعر به زبان مردم بیاید و همه آن را زمزمه کنند.
شما سالهای طولانی برای انقلاب اسلامی خوانده اید. نسل جدید کشورمان را چقدر حامی انقلاب میدانید؟ من فکر میکنم که ما از شور مردم غافلیم. مردم با وجود مشکلات مختلف اقتصادی و ...، همچنان پشت انقلاب هستند. من سال گذشته در روز ۲۲ بهمن به پنج برنامه دعوت شدم که به دلیل ازدحام جمعیت، به سه برنامه رسیدم. برای همان سه برنامه هم موتور کرایه کردم تا بتوانم سر موقع برسم.
در برخی برنامهها وقتی از بالای استیج به جمعیت نگاه میکردم، واقعا احساس غرور میکردم. شاید باورتان نشود. پس از پایان آخرین برنامهای که اجرا کردم، میخواستم به میدان آزادی بیایم. راه ۱۰ دقیقهای میان پل استاد معین تا میدان آزادی را نزدیک به ۵۰ دقیقه زمان برد که به پایان برسانم. واقعا از شدت خوشحالی میخواستم گریه کنم. باید قدر این انقلاب و مردم شریف ایران را دانست.
به عنوان بخش پایانی گفت و گویمان؛ در آستانه چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی دغدغه اصلیتان برای این کشور چیست؟
زمانی که در خلوتم هستم و با خدای خودم نجوا میکنم. به خاطر خانوادههای مدافعان حرم و کلیه شهدا، مردم انقلابی متأثر میشوم و اشک میریزم. به خداوند میگویم خودت حافظ این انقلاب هستی و کاری کن که مردم ما زندگی بهتری داشته باشند. ایمان دارم که خداوند انقلاب ما را به انقلاب حضرت مهدی (عج) منتهی میکند، ان شاء الله.
دیدگاه تان را بنویسید