فضلینژاد: دوران مونولوگ فرهنگی تمام شده است
سردبیر سابق عصر اندیشه گفت: متاسفانه دچار یک ورشکستگی فرهنگی در جریان انقلاب هستیم و واقعیت این است که در دهههای ۶۰ و ۷۰ میتوانستیم با برخی از الگوهای ژورنالیسم سیاسی بخشی از جامعه را اغناء کنیم، اما امروز این امکان وجود ندارد.
خبرگزاری فارس: پیام فضلینژاد نویسنده و پژوهشگر در همایش «سیاست در عصر رسانه» که در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد، گفت: غالب جامعه مطبوعاتی ایران ناگزیر در چنبره نوعی از ژورنالیسم حزبی گرفتار شده و این مصیبت است و مصیبت کمی هم نیست و راست و چپ و اصولگرا اصلاح طلب هم ندارد. در واقع هر یک از این جریانات روزنامهنگاران را مطیع سیاستهای حزبی میکنند و هر یک سعی دارند که القائات سیاسی و تفاسیر خاص خود را در بزنگاهها به جامعه خبری تحمیل کنند و همانگونه که در دانشگاه و در عرصه فرهنگ جلوی تفکر انتقادی را گرفته اند در رسانهها نیز اینگونه کرده اند.
وی افزود: در این دو قطبی موجود به جای اینکه در رسانهها فرهنگ اصالت داشته باشد سیاست اصالت یافته و همه ما ناگزیر گاهی در این مسیر پر آزمون و خطا حتی به فرهنگ نگاه سیاستزده داشتهایم.
وی بیان کرد: ما رنجیده ایم و عذاب کشیده ایم، چون مدیریت راهبردی رسانهها در دست کسانیست که خاستگاههای سیاسی و دولتی دارند و دارای منافعی در باندهای قدرت و ثروت هستند در واقع اینها اصالتاً روزنامه نگارانی نیستند که دغدغه حقیقت داشته باشند و در جستجوی صدق و کذب امور بر بیایند اینها بیشتر کسانی هستند که در دغدغه تبدیل رسانه را به پلکان قدرت و ابزاری برای صعود در مناصب سیاسی دارند.
پژوهشگر موسسه کیهان با بیان اینکه امروز سیاست در همه حوزهها در کشورمان از رسانه گرفته تا هنر و فرهنگ تعیین تکلیف و تعیین قلمرو میکند گفت: در همین انتخابات ریاست جمهوری اردوکشیهای خبری و رسانهای بسیار محسوس بود و در این رابطه نیز آن سخن وزیر ارشاد وقت را که گفته بودند اگر هنرمند و بازیگر میخواهند بگویند چند نفر از آنها بفرستند به یاد داریم در واقع او با این حرف یک لحظه از نقش وزیر فرهنگی بیرون آمد و به نقش امنیتی و سیاسی خودش که من میگویم بفرستند اینجا و من میگویم این فعل و انفعالات اتفاق بیفتد برگشت.
فضلی نژاد اظهار کرد: در آن سوی میز هم کسانی نشسته بودند که آلترناتیوهای خوبی برای این دادوستد نامطلوب سیاسی نبودند در واقع کسانی که داعیهدار انقلابی گری و اصول گرایی بودند گرچه مانند رقبای خود در جریان اصلاحات و اعتدال کسانی نبودند که ژست بیطرفی بگیرند و بیطرفی را به ابزاری برای فریبکاری تبدیل کنند، اما آنها هم ناتوان بودند که بسترهای ژورنالیسم انقلابی انتقادی را در عرصه حرفهای بیاموزند. ژورنالیستهای ما باید بیاموزند که به حقیقت وفادار باشند و خود را پشت ژستهای بی طرفی پنهان نکنند. مگر میشود که یک گزارشگر صادق با تحقیق و مدل پژوهشی صحیح و بر اساس مبانی استقلالطلبی، شفافیت و مبارزه با رانت و فساد در هر اردوگاهی، به هر نامی و به زیر هر پرچمی عمل نکند و یک گزارشگر صادق مطمئن و امانت دار نباشد.
وی با تاکید بر اینکه روزنامهنگار نباید ابزار قدرت شود اظهار کرد: متاسفانه دچار یک ورشکستگی فرهنگی در جریان انقلاب هستیم و اگر اینگونه نبود رهبر معظم انقلاب نمیفرمودند که من به خاطر مسائل فرهنگی از شب تا صبح بیدارم و نگرانم. من از سال ۹۲ به بعد که سردبیر مجله عصر اندیشه شدهام بارها این را نوشته ام که باید بازاندیشه انتقادی و رفرم روششناختی صورت بگیرد، چون با الگوهای فعلی که دیگر فرزند زمانه خود در این تحولات پرشتاب تکنولوژی و حتی معرفتی نیستند نمیتوانیم کاری از پیش ببریم. واقعیت این است که در دهههای ۶۰ و ۷۰ میتوانستیم با برخی از الگوهای ژورنالیسم سیاسی بخشی از جامعه را اغناء کنیم، اما امروز این امکان وجود ندارد.
سردبیر سابق عصر اندیشه با تاکید بر اینکه در خصوص شیوههای رویارویی با رسانهها بعد از چهل سال که از عمر انقلاب می گذرد باید آسیبشناسی صورت گیرد اضافه کرد: انقلاب و انتقاد با همدیگر پیوند خوردند و ما باید پژوهشگران شجاعی باشیم که با آسیب شناسی گذشته و خود انتقادی در آن بخش هایی که اشتباهاتی را مرتکب شده ایم و هزینه هایی را که داده ایم درست ارزیابی کنیم تا دوباره دچار آن آسیبها نشویم و بتوانیم یک چشمانداز را ترسیم نماییم.
وی بیان کرد: امروز کار به جایی رسیده که دغدغه وزیر ارتباطات کشورمان این شده است که توییتر فیلتر است یا نیست متاسفانه قوانینی وضع میشوند که با مقتضیات زمان همخوانی ندارند و نمیتوانند آن را اجرا کنند به عنوان نمونه قانون وضع میکنند که ۵۰ یا ۶۰ میلیون دیش ماهواره را از خانههای مردم جمع کنند، اما نمیتوانند و اگر هم بتوانند یک ساعت بعد دوباره جای آنها سبز میشود.
وی افزود: کاری که بیبیسی انجام میدهد این است که دیالوگ ایجاد میکند و در واقع این همان نظریه فرهنگی شهید مطهری در خصوص مباحثات انتقادی است که ما میتوانستیم از آن الگوهای رفتاری رسانهای در بیاوریم، ولی متاسفانه اینگونه نکردهایم. واقعیت این است که مباحثات انتقادی سیره ائمه بوده است و این همان روشی است که امام رضا علیه السلام شبانه روز به جای اینکه با مریدان بنشیند و از خودش و آنها تعریف کنند با مخالفین و معاندین و معارضین بحث فکری و جدال نظری و مباحثه و مناظره میکردند.
فضلی نژاد اظهار کرد: آرمان شهید مطهری این بود که دانشگاهی ساخته شود که در آن مارکسیسم و مسلمان در کنار یکدیگر باشند.
دیدگاه تان را بنویسید