عذرخواهی رسانه اصلاح‌طلب از فیلمساز حامی بهائیان!

کد خبر: 676829

نکته جالب در ارتباط با این عذرخواهی آنجاست که براساس آنچه که تاکنون در ارتباط با موضوع این فیلم منتشر شده است؛ بخش‌هایی از این اثر علناً به تقدیس فرقه ضاله بهائیت پرداخته است

عذرخواهی رسانه اصلاح‌طلب از فیلمساز حامی بهائیان!
عذرخواهی روزنامه اصلاح‌طلب از فیلمساز حامی بهائیان!
سرویس فرهنگی فردا: چند روز پیش بود که در گزارشی به حواشی حضور فیلم «لرد» جدیدترین ساخته محمد رسول‌اف کارگردان پرحاشیه سینمای ایران در جشنواره کن امسال پرداختیم. اقدامی که باعث تمسخر ایرانیان شد و حتی یکی از پرمخاطب‌ترین روزنامه‌های عربی نیز در توهینی بی‌شرمانه و در اوج وقاحت با اشاره به محتوای این اثر، سیاهی‌های نشان داده شده در آن را حاصل «حکومت آخوندی» دانست!
فیلمی که صدای روشنفکران را هم درآورد
در بخشی از آن گزارش به این موضوع اشاره کردیم که شدت سیاه‌نمایی نمایش داده شده در این اثر از فضای داخلی کشور به قدری زیاد است که حتی خبرنگار روزنامه شرق [که معمولا حامی این جریان خاص از سینماگران ایرانی است] نیز نسبت به آن اعتراض کرده است! در بخشی از یادداشت این روزنامه آمده بود: «محمد رسول‌اف انگار دل پُری داشته، چون ساخت چنين فيلم تلخى كه در آن همه و همه بد و شرور هستند و غير از قهرمان داستان و زنش هيچ آدم خوبى وجود ندارد، دليل ديگرى نمى‌تواند داشته باشد… هر چه خوبان همه دارند در اين فيلم يك‌جا جمع شده است.
خطوط قرمز فيلم هم به هم ربطى ندارند، كارگردان براى ربط‌دادنشان به طور مداوم از سكانس‌هايى كه رضا را زير دوش يا در غارى در آب در حال شناست، نشان داده كه هر ١٠ دقيقه يك بار مى‌بينيم و كمكى به داستان نمى‌كند. تمام اتفاقات فيلم هم قابل پيش‌بينى هستند، چه آتش‌زدن خانه‌شان، چه مسموم‌شدن ماهى‌ها و…، صحنه‌هايى هم كه آدم‌بد‌ها سراغ رضا مى‌آيند، به سبك فيلم‌فارسى‌هاى قبل از انقلاب است و بيشتر كمدى است تا هيجان‌آميز. در آخر فيلم هم رضا كه اول در سادگى و ببوگلابى‌بودن نفر اول است، تبديل به ابرقهرمان مى‌شود و ديگر كلا هيچ ربطى به قبلش ندارد. در كمتر از يك ماه كلا اين آدم ديگر آن آدم نيست!
بازيگران فيلم هم متأسفانه دردى از اين فيلم دوا نمى‌كنند و به قول معروف: گل بود، به سبزه نيز آراسته شد! رضا اخلاقى‌راد از اول تا آخر فيلم انگار ماسكى ناراحت و عصبى به چهره زده. ماسكى آهنى كه آن را لحظه‌اى هم از چهره برنمى‌دارد… ميميك صورتش در شادى، ناراحتى، دعوا، عصبانيت و… ثانيه‌اى هم تغيير نمى‌كند. انگار آدم‌آهنى است كه از اول فيلم كوك شده تا آخر فيلم به طور عجيب و مصنوعى راه برود، حرف بزند و همين. سودابه بيضايى هم كه انگار روى صحنه تئاتر است و در حال بازى در هملت.
فيلم كه تمام شد همه ما ايرانى‌هاى شاد و مغرور كه براى ديدن فيلم هم‌وطنمان آمده بوديم، ناراحت سالن را ترك مى‌كرديم. من اما فكر كردم كه اى كاش آنها كه اين قدر ناراحت‌اند و كينه به دل دارند، بروند و هم خيال خودشان را راحت كنند و هم مخصوصا خيال ما را... .»
فیلمی که باعث تمسخر ایرانیان در کن شد!
حالا اما در فاصله چند روز از انتشار این یادداشت و در شرایطی که فیلم رسول‌اف توانسته جایزه بخش نوعی نگاه جشنواره کن را از آن خود کند؛ این روزنامه ضمن تبریک به این کارگردان از یادداشت اخیر خود عذرخواهی کرده است! در متن عذرخواهی این روزنامه آمده است: «٣١ اردیبهشت در صفحه ١٤روزنامه «شرق» مطلبی با تیتر «تلخ؛ همچون کن» منتشر کردیم که بازتاب‌های زیادی داشت. این مطلب، در واقع گزارشی بود از روز سوم جشنواره که تمرکزش بر حضور پررنگ سینماگران ایرانی سر صندوق رأی مستقر در کن بود. بخشی از گزارش هم مشاهدات خبرنگار بود از فیلم‌هایی که در آنجا به نمایش در آمد؛ از جمله فیلم «لِرد» ساخته آقای محمد رسول‌اُف. مشکل بزرگ این مطلب آن بود که گزارشگر، اصل بی‌طرفی را رعایت نکرده و به ‌جای مشاهده‌گربودن و ثبت واقعیت، قضاوت کرده است. طبیعتا بی‌طرفی به معنی برخورد یکسان با دیدگاه‌های مختلف نیست؛ ولی حتی برخورد با دیدگاه‌های مختلف هم باید به شکلی باشد که گزارشگر و خبرنگار کمترین اثر ممکن را از خود باقی بگذارد. متأسفانه در انتشار مطلب «تلخ؛ همچون کن» به‌ دلیل سرعت کار و دیر‌رسیدن گزارش این اصل بدیهی سهوا نادیده گرفته شد. طبعا اگر فیلمی تلخ باشد یا شیرین، این وظیفه منتقد و گزارشگر نیست که این تلخی یا شیرینی را به‌عنوان نقطه قوت یا ضعف آن مطرح و درباره آن قضاوت کند. همین‌جا از آقای رسول‌اُف بابت این اشتباه پوزش می‌خواهیم و موفقیت فیلم ایشان را در بخش «نوعی نگاه» جشنواره کن تبریک می‌گوییم.»
نکته جالب در ارتباط با این عذرخواهی آنجاست که براساس آنچه که تاکنون در ارتباط با موضوع این فیلم منتشر شده است؛ بخش‌هایی از این اثر علناً به تقدیس فرقه ضاله بهائیت پرداخته است و در آن به شرح ماجرای دانش‌آموزی پرداخته که به اتهام بهائی بودن از مدرسه‌ای اخراج می‌شود و بعد از خودکشی، حتی اجازه دفن وی در گورستان داده نمی‌شود!
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت