روزنامه اعتماد: بهنوش بختیاری بعد از بازی موفقش در «من»، در فیلم «مرداد» ساخته بهمن کامیار نیز نقش جدی دیگری را به کارنامهاش اضافه کرد و احتمال دارد امسال دوباره با نقشی جدی در جشنواره فیلم فجر حضور داشته باشد. او پس از بازی در فیلم «من» ظاهرا گزیدهکار شده است و چندباری در مصاحبههایش اعلام کرده تصمیم دارد روند حضورش در فیلمهای کمدی را تغییر دهد. بختیاری به تازگی با همین موضوع گفتوگوی بلندی با روزنامه اعتماد داشته است، که در ابتدای آن درباره تغییر در روند حرفهایاش میگوید: «من سعی میكردم در همه كارهایی كه انجام میدادم پتانسیلم را نشان دهم اما با انجام بعضی كارها واقعا خودم را به خودم بدهكار میكردم. از طرف دیگر بازیگر كمدی در كشور ما خیلی جدی گرفته نمیشوند و اجاره نمیدهند رشد كند و بزرگ شود. اصولا در كشور ما كارهای كمدی را خیلی تحویل نمیگیرند مگر اینكه سازندگان از نظركردگان باشند. با توجه به همه این اتفاقها فكر كردم بهتر است مسیرم را عوض كنم و اگر بخواهم همین روند را پیش بگیرم قطعا سقوط میكنم. سعی كردم اول از همه نشان دهم بازیگرم و در ادامه مسیرم را پیدا كنم. البته سخت میشود اعتماد
كارگردانها را جلب كرد. اما تلاشم را میكنم و ترسی هم ندارم كه كاری وجود نداشته باشد چون كارهای دیگر هم بلدم. خدا را شكر این تغییرات از فیلم «من» آغاز شد و حالا منتقدین دربارهام جور دیگری حرف میزنند.» او معتقد است بازیگران با استعداد زن نیز کم نیستند، اما علاوه بر محدودیت شوخیهای قومیتی، سیاسی و اجتماعی برای کمدینها، زنان در ایفای شخصیتها با توجه به اینکه تنها گردی صورت را در اختیار دارند و نمیتوانند تنوعی در مو و لباس ایجاد کنند، کار بسیار سختتری دارند. از نظر بختیاری که زمانی در تلویزیون دوران پرکاری را تجربه کرده است و میتوان این زمان را به عنوان اوج دوران حرفهای او در نظر گرفت، پیش از این كارهای تولیدی تلویزیون بسیار بكر بودند و نویسندهها گروه تشكیل میدادند، اما با موفقیت این آثار همه از آنها الگو گرفتهاند و كارها شبیه هم شده؛ او به طور ضمنی به افت کارهای مدیری نیز اشاره میکند و میگوید: «آقای مدیری هم آن زمان كارهایش چیز دیگری بود، اما در وضعیت فعلی كه نویسندهها متنها را هول هولكی مینویسند من بختیاری باید انرژی مضاعفی بگذارم تا نقش خودم را خودم بنویسم. مثلا در سریال چارخونه من نقشم
را خودم مینوشتم. در چند سریال روال همین گونه پیش رفت چون دیالوگهایی كه برایم نوشته بودند به نقشم نمیخورد به همین خاطر هم مینوشتم و هم بازی میكردم. با این همه سعی میكردم مثلا در «باغ مظفر» یك جور باشم و در «خانه به دوش» جور دیگر. اما واقعا این تنوع دادن خیلی سخت است و متاسفانه قدردانم هم نبودند. من یادم است ستارههای سینما سر كارهای تلویزیونی ما كه میآمدند میگفتند یك لحظه نمیتوانند كار ما را انجام دهند. اینكه چهار صفحه در یك روز حفظ كنیم و بعد هم بازی كنیم و خلاقیت هم به خرج دهیم واقعا كار پرزحمتی است.» اما به نظر میرسد تنها تغییر در روند تولیدات تلویزیون نیست که باعث دلسردی بختیاری شده، او از برخوردهای مردم نیز دل خوشی ندارد: «از طرف دیگر مردم هم سطح كمدی را پایین میدانند. یك زمانی كه واژه دلقك هم برای بازیگران كمدی باب شد و خیلی تلاش كردند این واژه را یاد مردم بدهند. من این نارضایتی و این روند را در كارنامه و تصمیم فعلی بازیگرانی چون مهران غفوریان و جواد رضویان هم میبینم. مردم درباره آنها هم حرفهای زشتی میزنند. در صورتی كه این آدمها با كمترین پول و امكانات كار كمدی كردند.» حتی خانواده
مذهبیام هم پای تلویزیون نمینشینند! به این ترتیب آنطور که خود بختیاری در ادامه میگوید از یک زمانی به بعد از صدا و سیما بریده است و این اتفاق به بعد از بازی در سریال «خوب بد زشت» ساخته منوچهر هادی باز میگردد: «آنجا هم من ایده میدادم كه با كمك آقای منوچهر هادی بتوانیم بیننده را پای تلویزیون بنشانیم. مدتهاست تلویزیون نه شانی برای ما قایل است و نه حمایت میكند و نه پول میدهد. الان هم كه دیگر به صورت كامل مخاطبش را از دست داده است. حتی خانواده خود من كه آدمهای مذهبیای هستند تلویزیون را دوست ندارند.» اما بخش جالب نظرات او درباره تلویزیون به دلیل بیعلاقگی مردم به رسانه ملی برمیگردد که از نظر بختیاری بیاعتمادی به تلویزیون دلیل اصلی آن است: «میدانید چه اتفاقی افتاد؟ زمانی یكسری حرفهایی در تلویزیون زده شد كه واقعیت نداشت و در عین حال آدمهایی كه در تلویزیون میبینیم از جنس آدمهای دور و بر ما نیستند. خوب مردم كم كم اعتمادشان را از دست میدهند. تلویزیون فاقد جذابیتهای بصری است و همهچیز را خیلی غیرواقعی و تصنعی میكند. بعد هم به هر حال چشم آدم، زیبایی میخواهد. در نتیجه همه مردم ماهواره و اینترنت
دارند و به همین خاطر تلویزیون مخاطب خودش را از دست داد. خودشان هم به این مساله معترف هستند. اما متاسفانه تلویزیون به روش خودش ادامه میدهد. در دوران آقای ضرغامی كه به مراتب دوران بهتری بود خودشان هم مایل بودند این سیاستها را عوض كنند اما نمیتوانستند چون ایدئولوژی تلویزیون این است و من فكر نمیكنم راه رهایی داشته باشد. فكر میكنم تلویزیون تاریخ مصرفش تمام شده است. من در این سه چهار سال هر پیشنهادی از سمت تلویزیون داشتم رد كردم.» خیلی از منتقدان با دیدن «من» نظرشان درباره من عوض شد بخش دیگر صحبتهای بختیاری به بازی در نقش ملیحه در فیلم «من» اختصاص دارد، او که جنس خانمهای مذهبی و تیپی كه در این فیلم بازی كرده را به خوبی میشناسد، درباره این شناخت میگوید: «فامیل مادرم به خاطر قمی بودن خیلی مذهبی هستند و ما در میان بستگانمان آیتالله هم داریم. حالا به من نگاه نكنید این شكلی هستم (میخندد) اما اصولا دوست دارم آدم معتقدی باشم و هستم. به اخلاق پایبندم و این اخلاق برایم از نهجالبلاغه میآید. آقای بیرقی هم در نزدیك شدن من به نقش خیلی تاثیر داشتند. 15 جلسه تمرین برایم گذاشتند. یك جایی خیلی از دستش كلافه شدم و
گفتم مگر میخواهد بنهور بسازد آنقدر ما را میبرد و میآورد (میخندد). هر روز در تمرینها از من فیلم میگرفت. به من گفت با لباسهای ملیحه (شخصیت فیلم) رفت و آمد كن. در مورد تمام جزییات رفتاریام نظر میداد. مثلا اینكه میگفت موقع حرف زدن خیلی ابرویت را بالا میدهی سعی كن این كار را كمتر كنی. من یك تیكی دارم كه هی زبان میزنم به لبم. آقای بیرقی به من گفت این كار باعث میشود كه متفاوت بازی نكنی. خلاصه به پلك زدن من هم كار داشت. من را وادار كرد به مجالس مولودی بروم. دو بار رفتم و چیزهای ریز آدمهای حاضر در آنجا را به ذهنم سپردم. با همه این كارها روز اولی كه جلوی دوربین رفتم خود ملیحه شده بودم. این اتفاق دوبار تا حالا برایم پیش آمده. یكی سر نمایش «دور همی زنان شكسپیر» كه نقش كلئوپاترا را بازی میكردم و با پوشیدن لباسها انگار روح او هم در من دمیده میشد و یك بار هم سر فیلم «من» این اتفاق برایم افتاد.» از نظر او ملیحه شخصیتی جدی، محترم، منفعتطلب و موذی داشته است كه هیچ كدام از این خصوصیات در او نیست: «نگرانی آقای بیرقی این بود كه اگر این نقش به طنز تبدیل شود ما باختیم و سقوط میكنیم. مدام به من میگفت نباید
بیننده به تو بخندد. خوب این كار من را سخت میكرد چون همینجوری هر جا حرف میزنم، آن مجلس به مجلس طنز تبدیل میشود (میخندد). با این همه، برداشتهایمان زیاد بود و در نهایت خدا را شكر خیلی از منتقدان با دیدن این فیلم نظرشان درباره من عوض شد و تبریك گفتند. با این اتفاق كار من سختتر شده و به خاطر همین تئاتر كار میكنم تا مهارتهایم را افزایش دهم.» اما گلایه دیگر او به جو رسانهای است که ظاهرا معتقد است علیه اوست: «چیزی كه الان من را خیلی ناراحت كرده جوی است كه خبرگزاریها و سایتهای زرد درباره هنرمندان ایجاد میكنند. متاسفانه مردم هم به این سایتها وابسته شدهاند و آنها هم با تبر ریشه هنرمند را میزنند. من فكر میكنم صد در صد این كارها سازماندهی شده است. در پیج اینستاگرام هم یكباره یك موجی میآید و بعد هم میرود.» میخواهم کم کم تهیهکننده شوم تا نقشهایی که دوست دارم بازی کنم اما خبر جالبی که این بازیگر طنز تلویزیون و سینما میدهد درباره ورود به دنیای تهیهکنندگی و دلیل جالب آن است: «خودم میخواهم كم كم وارد بحث تهیه شوم كه نقشهایی كه دوست دارم را بازی كنم. در میان همه اینها اعتقادم به خدا خیلی قوی است
و با ایمان و دلم زندگی میكنم و در هیچ دار و دستهای هم نیستم. باید یك تشكر خیلی ویژه از بیرقی هم داشته باشم كه با انتخاب من برای بازی در نقش ملیحه خیلی برادری كرد و مدیونش هستم. معتقدم سهیل پیشنهاد تازه و خون تازهای به سینمای ایران است.» او که تنها نامزدیاش در جشنواره فجر را برای فیلم «من» در کارنامه ثبت کرده، معتقد است در حق این فیلم ظلم شده: «در جشنواره فیلم فجر كه ظلم را در حق بیرقی و فیلم «من» تمام كردند. واقعا باورم نشد آنقدر بتوانند بیتفاوت و سازماندهی شده به این فیلم نگاه كنند. با این حركت جشنواره فجر از نظر من خط خورد و اگر جایزهای هم از این جشنواره بگیرم برایم ارزشی ندارد اما مطمئنم در ادامه اتفاقات خوبی برای بیرقی میافتد.»
دیدگاه تان را بنویسید